۲- مسؤولیت ایجاد بینش و بصیرت عقیدتی در فرزند
از وظایف و مسؤولیتهای مهم مربیان و والدین در ارتباط با فرزندان آن است که از اوایل دوران کودکی تا زمانی که به سن نوجوانی و جوانی میرسند به تدریج و با حکمت در آنها بینش و بصیرت عقیدتی را ایجاد نموده، رشد دهند. مقصود از بینش عقیدتی آن است که فرزند ما دریابد:
اسلام هم دین است هم قانون حاکمیت، در امور سیاست و حکومت هر دو دخالت میکند.
قرآن عظیم، قانون و راه و رسم زندگی فردی و اجتماعی را به ما میآموزد.
تاریخ گذشته ما، مجد و عظمت و بزرگی ما را منعکس میکند.
همچنین فرزندان ما باید از جنبه روحی و فکری به فرهنگ اسلامی مجهز شوندو به شیوهای مناسب با دعوت و حرکت اسلامی آشنا شده و در آن سهیم باشند.
بنابر آنچه بیان گردید، مربیان و اولیا حقایق زیر را باید به کودک خود بشناسانند:
(أ) اسلام دینی جاودانه است و برای تمامی شرایط زمانی و مکانی توانایی حل مشکلات و مسائل بشری را خواهد داشت، شمول و کمال و تازگی و استمرار، ویژگیهایی هستند که اسلام را از سایر مکاتب متمایز میکنند.
(ب) اگر گذشتگان ما به عزت و قدرت وتمدن دست یافتند به خاطر آن بود که به اسلام افتخار میکردند و عظمت خود را در آن میدیدند و قرآن را بر تمامی جوانب زندگی فردی و اجتماعی خود تطبیق داده بودند.
(ج) فرزند خود را با نقشههای شوم دشمنان اسلام آشنا سازیم.
نقشههای حیلهگرانۀ صهیونیستها و ابر قدرتهای جنایت کار و مادیون ملحد و صلیبیون کینه توز در این رابطه باید برای فرزندانمان مشخص باشد.
نقشههای خائنانه این گروهها تماماً در جهت محو عقیده اسلامی در سراسر زمین و کاشتن بذر الحاد و بیدینی در نسل مسلمان دنیای امروز است.
هدف واقعی اینان اشاعه بیبندوباری اخلاقی و فساد در خانوادهها و جوامع مسلمان است که در نهایت روح جهاد و مقاومت را در جوانان امت اسلام خاموش کرده و زمینه را برای غارت استعمارگران فراهم میسازد.
آنچه که در نهایت حاصل میگردد از بین رفتن آثار و نشانههای اسلام در تمامی جوامع اسلامی است.
(د) آشناساختن فرزند یا تمدن عظیم اسلامی که برای قرنها، تمامی دنیا پرتوهایی از نور فروزان آن را بر میگرفت و از آن بهره میبرد.
(هـ) و بالاخره فرزندان ما باید بدانند که تاریخ ما با «ابوجهل» و «ابولهب» و «ابی بن خلف» آغاز نمیشود بلکه آغازی مبارک و با عظمت، با شخصتهای ارجمندی چون رسول گرامی خدا جو «ابوبکرس» و «عمرس» دارد و گشایش و پیروزی ما با جنگهای «البسوس» و «داحس» و «الغبراء» [۶۱]نیست بلکه با فتوحی مانند «بدر» و «قادسیه» و «یرموک» بود.
ما بر دنیا با «معلقات سبع» [۶۲]حکومت نکردیم بلکه اساس حاکمیت مسلمین، قرآن مجید بود.
ما پیام پرستش «لات و عزّی» [۶۳]را برای مردم نیاوردیم هدف ما رساندن ندای اسلام و پیام قرآن به جهانیان بود [۶۴].
اصل رضد و تکامل بینش عقیدتی همچنانکه قبلاً نیز مطرح شده است بر کلام مبارک رسول خدا جمبتنی است که میفرماید: «فرزندانتان را براساس سه خصلت تربیت کنید: محبت پیامبر و محبت آل او و تلاوت قرآن».
گذشتگان ما به امر رشد بینش عقیدتی فرزندان خود بسیار اهمیت میدادند و تعلیم قرآن و جنگهای پیامبر و آثار گذشتگان را به کودکان خویش امری ضروری تلقی مینمودند.
«سعدبنابی وقاص» میگوید: «ما مغازی رسول خدا جرا مانند آیههای قرآن به کودکان خود تعلیم میدادیم».
«امام غزالی» در کتاب «احیاء علوم الدین» به آموزش دادن قرآن و حدیث و سرگذشت انسانهای نیک و احکام ضروری دینی به کودکان سفارش میکند.
«ابن خلدون» در مقدمه کتابش به اهمیت تعلیم قرآن و حفظ آن اشاره کرده و میافزاید:
«در حال حاضر اساس آموزشها را در تمامی سرزمینهای اسلامی، تعلیم قرآن تشکیل میدهد، زیرا قرآن علامت و نشانگر دین اسلام است و فهم و دریافت آن باعث رسوخ ایمان به قلب میشود».
«ابن هشام» معلم فرزندش را نصیحت میکند که به او کتاب خدا و اشعار نیکو و فن خطابه و تاریخ جنگهای مسلمین را یاد داده و در جهت تربیت اخلاقی و عادت دادن او به رفتار اجتماعی بکوشد».
[۶۱] جنگهای زمان جاهلیت. [۶۲] اشعار هفتگانه و مشهور جاهلیت که بر کعبه میآویختند. [۶۳] از بتهای زمان جاهلیت [۶۴] مطالب بخش (هـ) از سخنرانیهای استاد «عصام عطار» برگزیده شده است.