امام شافعی و شاگردان مکتب بغداد و مصر

سفر به مدینه

سفر به مدینه

سرانجام، امام شافعی تصمیم می‌گیرد به دارالهجره؛ مدینه‌ی منوره و شهر پیامبر خدا جو یادگار اصحاب و پایتخت خلفای راشدین، مهاجرت کند؛ زیرا در آن مکان نورانی، تعداد زیادی از بزرگان دین و محدثان مشهور و وارثان علم و دانش نبوی حضور فعال داشتند و شافعیِ دانش‌دوست و جوان نیز، مشتاق دیدن آنان بود و می‌خواست هرچه زودتر از چشمه‌ی جوشان علم و دانش و پرهیزکاری این بزرگان، خود را سیراب سازد و عطش علمی خود را اندکی فرو نشاند، بنابراین، در اولین فرصت خود را آماده ساخت و به همراه کاروانی بار سفر بر بست و خود را به شهر مدینه رسانید.

چنان که گفتیم، شهر مدینه مرکز اسلام و پایتخت خلفای راشدین بود، در زمان خلیفه‌ی چهارم، علی ابن ابی طالبسپایتخت از مدینه به کوفه و سپس در زمان امویان به دمشق و در زمان عباسیان به بغداد منتقل گردید، اما این جابجایی و انتقال پایتخت، نه تنها نتوانست از اهمیت فوق العاده‌ی مدینه‌ی منوره و توجه فراوان مردم به آن مکان مقدس بکاهد، بلکه به دلیل مسجد و یادگارهای پیامبر جو خلفای راشدین و سایر اصحاب کبار، اعم از مهاجرین و انصار ش، به شدت مورد توجه و علاقه‌ی مسلمانان جهان واقع شد و همه ساله خیل انبوهی از مردم، به همین منظور، بار سفر بر بسته و هزاران کیلومتر و با پای پیاده از خانه و کاشانه‌ی خود فاصله می‌گیرند و به شوق دیدار مدینه، بیابان‌های سخت و طاقت فرسا را پشت سر می‌گذارند تا به این دیارِ آشنا و سرزمین تردد فرشتگان و فرشته‌خویان قدم بگذارند و از حضور معنوی رسول الله جو شاگردان عارف و جان بر کفَش سرشار از معنویت گردند.

این شهر حاصلخیز و پربرکت، پس از عصر اصحاب، مملو از دانشمندان بزرگ از تابعین و تابع تابعین گشت و آن‌ها توانستند با تلاش و کوشش پی‌گیر و ایثار و فداکاری کم‌نظیر خود، علم و دانش و حدیث پیامبر جو آثار و اجتهادات اصحاب و یاران رسول خدا جرا با دقت فراوان و امانت‌داری کامل به نسل‌های بعد از خود منتقل سازند و شاگردان زیادی را پرورش دهند و آثار ارزنده و ماندگار زیادی از خود به یادگار گذارند و امت اسلامی را از گنجینه‌های ارزشمند فقه و دانش دینی بهره‌مند سازند. از جمله‌ی این بزرگان، دانشمندانی چون سعید بن مسیب (م۹۴ﻫ)، عروه بن زبیر (م۹۴ﻫ)، ابوبکر بن محمد بن حارث (م۹۴)، عبیدالله بن عبدالله ابن عتبه بن مسعود، حارثه بن زید بن ثابت (م۱۰۰)، قاسم بن محمد ابن ابوبکر (م۱۰۷) و سلیمان بن یسار (م۱۰۷) را می‌توان نام برد و از تابع تابعین، دانشمندانی چون امام ربیعه بن ابی عبدالرحمن استاد امام مالک و ده‌ها و صد‌ها دانشمند زاهد و پارسای دیگری که به تدریس علم و دانش نبوی سرگرم بودند. از جمله همین امام بزرگوار در مسجد پیامبر جبه تدریس فقه و حدیث و آثار اصحاب مشغول بود و دانشمندان و دانش دوستان زیادی در آن مکان مقدس، برای استماع حدیث از زبان این عالم ربانی، اجتماع کرده بودند، تا جایی که مدینه به مدرسه‌ی اهل حدیث مشهور گردید. هرچند پایتخت خلافت اسلامی به جاهای دیگری انتقال پیدا کرد، اما مدینه هم چنان مرکز دینی، فرهنگی و علمیِ دنیای اسلام به شمار می‌رفت و روز به روز بر تعداد وارثان و مشتاقان دانش نبوی در این شهر بزرگ افزوده می‌شد.

آری، امام شافعی به محض ورود به مدینه، ابتدا به مسجد نبوی رفت و سپس برای استماع حدیث به خدمت دانشمند مشهور و فقیه بزرگ و توانا و زاهد و پرهیزکار مدینه، یعنی امام مالک شتافت و توانست در مدت اندکی، دانش و فن روایت و درایت حدیث را در محضر این فقیه پرهیزکار فراگیرد و چنان که خود، بعد‌ها اظهار می‌فرمود: «مالك بن أنس معلمی وعنه اَخذتُ العلمَ» «مالک بن انس معلم و آموزگار من است و از او دانش آموخته‌ام».

امام شافعی، شدت علاقه و ارادت خود را به کتاب الموطای امام مالک، در جمله‌ای کوتاه، چنین بیان می‌دارد: «ما فی الأرض کتابٌ من العلم أکثر صواباً من مؤطا مالك» [۱۴]. «در زمین کتابی سودمندتر و باصواب‌تر از کتاب موطای مالک نیست».

ان شا الله در بخش‌های بعدی به شرح و توضیح این مقالات تاریخی و عبرت آموز خواهیم پرداخت.

امام شافعی، هم چنان در خدمت استاد بزرگوار خود؛ امام مالک، به تحصیل علوم حدیث می‌پرداخت و تا پایان عمر امام مالک در آن دیار باقی ماند. در سی سالگی و پس از وفات استادش، با دختر خانمی به نام حمیده، دختر نافع پسر عیینه پسر عمر پسر عثمان ابن عفان سازدواج کرد و از این ازدواج صاحب یک پسر به نام محمد اکبر و دو دختر به نام‌های فاطمه و زینب گردید. محمد بعدها به سمت قاضی مدینه و سپس شهر حلب منصوب گردید. از همسر دیگرش صاحب پسری به نام محمد گردید که در خردسالی وفات نمود.

[۱۴]- آداب شافعی: ابن ابی‌حاتم ص۱۹۶.