حج سفری بسوی انسان سازی
حج در واقع سفری است بیآلایش در کمال سادگی و بدور از تمام خودخواهیها و منیتها، که در آن ضمیر و وجدان و احساسات انسان پالایش یافته، از تمامی زرق و برق و زینتهای دنیا حتی از لباس مأنوس تن دور شده، به یکباره با حس و نفس و ضمیر و سخن و رفتار و ذکر و فکر به سوی پروردگارش روی آورده، از اعماق خود یکریز ندا سر میدهد:
«لبیك اللهم لبیك، لبیك لا شریك لك لبیك، إن الحمد و النعمة لك والملك، لا شریك لك».
این سفر از «من» بسوی «ما» و از «خودبینی» بسوی «خداشناسی» باید بر زیربنای محکم نیتی پاک و صادقانه بدور از هر گونه ریا و خودنمایی، و با عزیمت راستین بر توبه و بازگشت بسوی پروردگار، و چشم زدن از شهوتها و لذتهای آنی، در فضایی از پاکی و تواضع و بیآلایشی جسم خاکی و طهارت و زیبایی سرشت صورت گیرد.
از رسول هدایت و رستگاری و آموزگار انسان سازی (ج) آمده است:
«إن الله أوحى إلي: يا أخا المنذرين، يا أخا المرسلين، أنذر قومك ألا یدخلوا بیتا من بيوتي إلا بقلوب سليمة، و ألسنة صادقة، و أيد نقية، و فروج طاهرة، وألا يدخلوا بيتا من بيوتي ما دام لأحد عندهم مظلمة، فإني ألعنه ما دام قائما بين يدي، حتى يرد تلك الظلامة إلى أهلها، فأكون سمعه الذي يسمع به، و بصره الذي يبصر به، ويكون من أوليائي وأصفيايي، ويكون جاري مع النبيين و الصديقين، والشهداء والصالحين» [۳].
«پروردگارم به من وحی نمود که: ای برادر بیمدهندگان، ای برادر فرستادگان، قوم و ملتت را بر حذر دار از اینکه در خانهای از خانههای من پا بگذارند مگر با دلهایی پاک، و زبانهایی راستگو، و دستانی پاکیزه، و شرمگاهانی طاهر و پاک. و تا حق کسی بر آنهاست به خانهای از خانههای من پا مگذارند. من هر ظالمی که وارد خانه من گردد تا زمانی که در برابر من ایستاده لعنت و نفرین میکنم، تا حق مردم را بدانها برگرداند. آنگاه؛ شنوایی او برای شنیدن، و بینائیش برای دیدن میگردم، و او از اولیاء و دوستان و از برگزیدگان من میگردد، و همراه پیامبران و صادقان و شهیدان و پاکان کنار من خواهد بود».
این پیام الهی است در حق هر خانهای از مسجدهای روی زمین، حال خود بنگر که درباره بیت الله الحرام و کعبه مشرفه حکایت چگونه باید باشد، آن مشرف خانهای که آفریدگار آسمانها و زمین دربارهاش چنین فرموده:
﴿وَإِذۡ جَعَلۡنَا ٱلۡبَيۡتَ مَثَابَةٗ لِّلنَّاسِ وَأَمۡنٗا وَٱتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبۡرَٰهِۧمَ مُصَلّٗىۖ وَعَهِدۡنَآ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيۡتِيَ لِلطَّآئِفِينَ وَٱلۡعَٰكِفِينَ وَٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ ١٢٥﴾[البقرة: ۱۲۵].
«آن گاه را که خانه (ی کعبه) را پناهگاه و مأوای امن و امان مردم کردیم (و بدیشان دستور دادیم که برای تجدید همین خاطرهی بازسازی خانه کعبه بر دست پیغمبران) از مقام ابراهیم نمازگاهی برای خود برگیرید (و در جائی که ابراهیم برای ساختن کعبه بالای سنگی میایستاد، بایستید و به نماز و نیایش بپردازید) و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم (و بر عهدهی ایشان گذاشتیم) که خانهی ما را برای طوافکنندگان و اعتکافکنندگان (و ماندگاران در آن) و رکوع و سجدهکنندگان (نمازگزار، از کثافات معنوی همانند شرک و بتپرستی، و پلشتیهای حسّی همانند یاوهگوئی و گناه و ستیزهجوئی) پاک و پاکیزه کنید».
﴿۞جَعَلَ ٱللَّهُ ٱلۡكَعۡبَةَ ٱلۡبَيۡتَ ٱلۡحَرَامَ قِيَٰمٗا لِّلنَّاسِ وَٱلشَّهۡرَ ٱلۡحَرَامَ وَٱلۡهَدۡيَ وَٱلۡقَلَٰٓئِدَۚ ذَٰلِكَ لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَأَنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ ٩٧﴾
[المائدة:۹۷].
«خداوند، کعبه، (یعنی) بیتالحرام، و ماههای حرام، و قربانیهای بینشان و نشاندار را وسیلهای برای سامان بخشیدن (به کار دنیوی و اخروی) مردم قرار داده است. این بدان خاطر است که بدانید که خداوند مطّلع از هر آن چیزی است که در آسمانها و زمین است، و بدانید که خداوند همهچیز را میداند».
در حجی که در چنین فضایی از صداقت و اخلاص بر پا شود تار و پود شخصیت اجتماعی فرد برای برپایی جامعهای زنده و پر حرکت و نشاط بافته میشوند. حرکتی که با توبه و پاکی از گناهان و دوری از ظلم و تجاوز به دیگران و تصفیه حسابها با مردم آغاز میشود، به مسافری که به خدا چشم دوخته، سفر در راه عقیده و آرمان، و تحمل سختیها در راه ایمان، همراه با همزیستی با بشر به معنای گسترده و رنگارنگ آن در یک کنفرانس جهانی بدور از خودنمائیها میآموزد، و به او یاد میدهد چگونه دست خیر و نیکیاش را بسوی مردم دراز کند، و به او مفاهیم و معانی والای ایثار و از خودگذشتگی و بخشش و سخاوت ترزیق میکند.
[۳] به روایت ابونعیم اصفهانی در حلية الأولياء، و حاکم در تاریخ خود و ابن عساکر در تاریخ دمشق. حافظ ابن حجر در فتح الباری (۱۱/۳۴۹) میگوید: «سنده حسن غریب». و اما شیخ آلبانی میگوید: «ضعیف». نگا: سلسلة الأحادیث الضعیفة، آلبانی، حدیث (۶۳۰۸). [مُصحح]