پیام حضرت ابراهیم به نوجوانان
ابراهیم نوجوان از اینکه قوم و ملتش را در گمراهی میبیند بسیار ناراحت و اندوهگین است! از اعماق دلش آه دردمندانهای بیرون میجهد:
- چه شده است عقلهای مردمان را.. خداوند آنها را عزیز و شریف آفریده.. بنگر چگونه خود را خوار و ذلیل در پای سنگهایی که خود تراشیدهاند میاندازند!..
- آه.. خدای من؛ چه نادان و ابلهند این مردمان ملول.. شیطان در عقلهای اینها لانه کرده است..
آه.. خدای من؛ .. من باید کاری بکنم.
چو میبینی که نابیناه و چاه است
اگر خاموش بنشینی گناه است!
آری!.. ای نوجوان برومند... ای ابراهیم سترگ... ای رمز دلیری و شجاعت.. ای نوجوانی که میخواهی نامت بر صفحات تاریخ تا ابد بدرخشد.. ای رمز ایمان و توحید.. از جای برخیز.. اثر انگشتت را بر ورق اصلاح و سازندگی به جهانیان نشان ده.. ای مرد مؤمن ثابت کن دریافتهای چرا خداوند تو را آفریده است؟!..
پس از روزی مست و مدهوش حماقت، مردم باز میگردند تا خدایان خود را شکسته و درهم کوبیده بیابند..
یکی را سر شکسته، دیگری را گردن، آن یکی را دست و دیگری را پا.. سنگهای سترگ و صخرههای فن و هنر را پتک گران پاره پاره کرده است!..
شیطان دیوانهوار فریاد میزند: چه کسی چنین اهانتی به خدایان ما روا داشته.. چه کسی هیبت و عظمت خدایان را دریده.. چه کسی جرأت کرده در مقابل خدایی بتهای ما چنین جسارتی روا دارد..
صدایی میآید: نوجوانی که او را ابراهیم مینامند!
بله! ای تاریخ گواه باش که نوجوانی ابراهیم نام چنین به پیکر طاغوت تازیده..
ای تاریخ تو را صد شرف که پیام بزرگ نوجوانی ابراهیم نام را به نوجوانان همسن و سال او تا بروز ازل میرسانی..
این است پیام ابراهیم برای همه نوجوانان..
بتها را بشکنید... اگر چه بت تراش پدرتان باشد!..
در راه حق و ایمان و تقوا از هیچ مهراسید که خدا با شماست!..
ای نوجوانان؛ به زمین و زمان نشان دهید دریافتهاید چرا شما را خدا خلق نموده؟!
ای نوجوان؛ ابراهیم باش، و دعوت توحید و یکتاپرستی را به جهانیان ابلاغ کن..
ای نوجوان؛ تو عنصر سازنده جامعه میتوانی باشی..
ای نوجوان؛ خود را ناچیز مپندار که تو ابراهیم وار میتوانی در صحنه جاویدانی برای ابد بمانی..
ای نوجوان؛ برخیز...
برخیز و بتها و طاغوتها را درهم شکن...
از آتش مترس که آن برد و سردی است و سلام و خوشبختی برای تو!..
برخیز و دست و پای ظلم و طاغوت و استبداد را در هم شکن.. سپس گردنت را بالا گیر و با عزت و شرف به عقلهایی که شوکه شدهاند بگو: از بت بزرگتان بپرسید که چه کسی خدایانتان را خوار و ذلیل کرده است؟!
پتک توحید را بر گردن بت بزرگ آویزان کن، و به عقلها نشان ده که بت سنگی ناچیز است و هیچ..
این طاغوت و دیکتاتوری که بر گردنهایتان سوار است موجودی ناتوان و بیچاره است..
شما این فرعون را ساختهاید؟! شما ای مردمان کمر خم کردهاید، تا این نمرود توانسته است بر پشتتان سوار شود..
برخیزید.. سرهایتان را بالا گیرید.. شما را خداوند شرف انسانیت بخشیده است، بلند شوید و کمر طاغوت به زمین زنید..
بندگی.. تنها خداوند عالم را سزاوار است.. آزاد باشید و آزادانه زندگی کنید..