۲- برابری
ستون اول بنای شامخ و سربلند اسلام بر مبنای برابری نهاده شد، همه بچههای آدم و آدم از خاک!..
و فرموده حق جل جلاله است:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن ذَكَرٖ وَأُنثَىٰ وَجَعَلۡنَٰكُمۡ شُعُوبٗا وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓاْۚ إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٞ ١٣﴾[الحجرات: ۱۳].
«ای مردمان! ما شما را از مرد و زنی (به نام آدم و حوّاء) آفریدهایم، و شما را تیره تیره و قبیله قبیله نمودهایم تا همدیگر را بشناسید (و هر کسی با تفاوت و ویژگی خاص درونی و بیرونی از دیگری مشخّص شود، و در پیکرهی جامعه انسانی نقشی جداگانه داشته باشد). بیگمان گرامیترین شما در نزد خدا متّقیترین شما است. خداوند مسلّماً آگاه و باخبر (از پندار و کردار و گفتار شما، و از حال همهکس و همه چیز) است».
در خطبه روزهای حج پیامبر رستگاری و سعادت فرمودند: «پدرتان یکی است، عرب را بر عجم، و عجم را بر عرب، و سرخ را بر سیاه، و سیاه را بر سرخ هیچ برتری و مزیتی نیست، تنها میدان تفاضل و پیشگامی تقوا و پرهیزکاری است».
در سایه این دین؛ بلال سیاه حبشی، صهیب زرد چهره رومی، و سلمان گندم گون فارسی با تقوا و پرهیزکاریشان، بر ابوجهل قریشی و عموی پیامبر؛ ابولهب هاشمی و سرداران مکه، برتری یافتند.
قرآن تا بروز قیامت در مدح مهاجران و انصار گمنام آیه تلاوت میکند، و تا همان روز لعن و نفرین میکند ابولهب را که در نیاکان با رسول و پیک قرآن مشترک است!..
حج تجلیگاه این مساوات و برابری است. همه تیرهها و اجناس بشر، با زبانها و رنگها و نژادهای گوناگون از کشورهای مختلف با لباس ساده و یگانه، در یک میدان گرد هم آمدهاند، هدفشان، کارشان، سخنشان، رفتار، گفتار و سلوکشان همه یکی است. تواضع و خاکی بودن و بیتوجهی به دنیای فانی از سر و رویشان میبارد. نه کسی شاه است و نه دیگری گدا، دارا و نادار، فرماندار و رعیت از هم شناخته نمیشوند. تنها دستهای نیایش و چشمهای اشک آلودند که به آسمان خیره شده، با پروردگارشان سخن میگویند. و نزدیکترین بخدا پرهیزکارترین آنان است!..