فلسفه نزول کتب آسمانی
پرسش دیگری ضمنا مطرح میشود این است که اساسا کتب آسمانی و بویژه قرآن کریم چرا نازل شده است؟ پاسخ این پرسش نیز همان پاسخ پرسش قبلی است، یعنی حکمت و فلسفه نزول قرآن نیز پرستش خداوند متعال است، یعنی قرآن کریم نیز برای ترسیخ و نهادینه کردن همین مقصود یعنی توحید خداوند و یکتاپرستی ذات الله متعال است، هدف دوم نزول قرآن این است که مبنای شریعت و قانونگذاری قرار گیرد و جامعه بشری برای پیمودن مسیر سعادت و رستگاری از آن به عنوان تنها مصدر قانونگذاری و منشور کامل زندگی همیشه استفاده کنند. خداوند متعال میفرماید: ﴿الٓرۚ كِتَٰبٌ أُحۡكِمَتۡ ءَايَٰتُهُۥ ثُمَّ فُصِّلَتۡ مِن لَّدُنۡ حَكِيمٍ خَبِيرٍ ١ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَۚ إِنَّنِي لَكُم مِّنۡهُ نَذِيرٞ وَبَشِيرٞ ٢﴾[هود: ۱-۲]. «الر. (الف. لام. را) این کتابى است که آیاتش استوار آن گاه روشن شده است. از نزد [خداوند] فرزانه آگاه [نازل] گشته است. [با این پیام:] که جز خداوند را بندگى مکنید. که من از سوى او براى شما هشدار دهنده و مژده آورم». پس محور اساسی قرآن کریم یکتاپرستی است، و بشارت و انذار پیامبران‡نیز در همین راستا بوده است. و میفرماید: ﴿يُنَزِّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ بِٱلرُّوحِ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦٓ أَنۡ أَنذِرُوٓاْ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱتَّقُونِ ٢﴾[النحل: ۲]. «به اراده خویش فرشتگان را با وحى بر هر کس از بندگانش که بخواهد، نازل مىکند [با این پیام] که: هشدار دهید: هیچ معبود [راستینى] جز من نیست، پس از من پروا بدارید». نزول فرشتگان نیز به همین منظور بوده و پیغام و ارمغان آنان نیز برای پیامبران‡همین توحید یکتاپرستی بوده است.
و در جای دیگری میفرماید: ﴿قُلۡ أَيُّ شَيۡءٍ أَكۡبَرُ شَهَٰدَةٗۖ قُلِ ٱللَّهُۖ شَهِيدُۢ بَيۡنِي وَبَيۡنَكُمۡۚ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ لِأُنذِرَكُم بِهِۦ وَمَنۢ بَلَغَۚ أَئِنَّكُمۡ لَتَشۡهَدُونَ أَنَّ مَعَ ٱللَّهِ ءَالِهَةً أُخۡرَىٰۚ قُل لَّآ أَشۡهَدُۚ قُلۡ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ وَإِنَّنِي بَرِيٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِكُونَ ١٩﴾[الأنعام: ۱۹]. «بگو: چه چیز در شهادت برتر و بزرگتر است؟ [در پاسخ] بگو: خدا. بین من و شما گواه است. و این قرآن به من وحى شده است تا با آن شما را و کسى را که [پیامش] به او برسد، بیم دهم. آیا شما گواهى مىدهید که با خداوند معبودانى دیگر هستند؟ بگو: [من چنین] گواهى نمىدهم. بگو: جز این نیست که او معبود یگانه است و من از آنچه، شریک قایل مىشوید، بیزارم».
پس چنانکه ملاحظه میکنید حکمت نزول قرآن از طرف خداوند بر پیامبرگرامیص این بوده است که قرآن راهنما و بیم دهنده برای مردم باشد و آنچه که قرآن مأمور شده از آن بیم بدهد و بر حذر دارد شرک و پرستش غیر خدا بوده است، و این معنی لا إله إلا الله است، یعنی اثبات إله بودن و انجام پرستش خالصانه برای ذات یگانه الله متعال، و نفی کارساز بودن و مشکل گشا بودن از غیر خدا، و طبعا عدم انجام هیچ پرستش و عبادتی برای غیر خدا. و چنانکه ملاحظه میکنید تمام آیهها و سورههای قرآن کریم بر همین اساس نازل شده و بیان گردیده است و تمام دین شریعت معنی و تحقق پیدا نمیکند مگر این که این اصل عظیم، بلکه بزرگترین و مهمترین اصل دین که قرآن با کمال فصاحت و بلاغت و با بهترین روش ممکن آن را بیان کرده و توضیح داده و پیامبران الهی و در آخر رسول مکرمص سالهای متمادی بشریت را به سوی آن فرا خوانده است.
پس آنچه که مقصود آفرینش و فلسفه خلقت انسان و حکمت نزول قرآن بوده انگیزه بعثت پیامبران‡نیز همان است توحید خالص، یکتاپرستی مطلق، تمام انواع عبادت و پرستش را فقط برای یک ذات یکتا و یگانۀ الله متعال انجام دادن، این است بزرگترین و مهمترین اصل دین و تنها برای بیان و تبلیغ همین اصل است که خداوند متعال پیامبران گرامی خودش را انتخاب کرده و فرستاده و اطاعت و فرمانبرداری آنان را بر بندگانش فرض گردانیده است، آری برای ادامه چنین مسئولیتی هرکس را انتخاب نکرده بلکه بهترین و کاملترین و پاکترین انسانها را از لحاظ ایمان و اخلاق و نسب و خانواده و عقل و علم و دانش انتخاب کرده است، بلکه در یک جمله میتوان گفت که: پیامبران الهی‡در زمان خودشان تمام کمالات بشری ممکن را دارا بودهاند، زیرا که آنان سفیران الهی بین او و بندگانش بودهاند، و مقام شامخ نبوت و رسالت تقاضا میکند که آنان چنین کمال را دارا باشند. ﴿ٱللَّهُ يَصۡطَفِي مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ رُسُلٗا وَمِنَ ٱلنَّاسِۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٞ ٧٥﴾[الحج: ۷۵]. «خداوند از فرشتگان و [نیز] از مردمان رسولانى بر مىگزیند. خداوند شنواى بیناست». پس آنچه پیامبران و رسولان الهی بگویند بدون شک و تردید حق و از جانب خداوند متعال است. خداوند متعال درباره بعثت پیامبران‡میفرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢٥﴾[الأنبیاء:۲۵]. «و هیچ رسولى را پیش از تو نفرستادیم مگر آنکه به او وحى مىکردیم که معبود [راستینى] جز من نیست، پس مرا بپرستید». شبیه این مفهوم را خداوند در آیات بسیاری ذکر کرده است از مجموع آیات متعلق به این موضوع چنین میخوانیم که هدف کلی نبوت و رسالت و اساسا فلسفه بعثت پیامبران‡فقط این اصل عظیم بوده است که ﴿لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢٥﴾این بزرگترین و مهمترین اصلی از اصول دین است، نبوت و قرآن تابع توحید و قیامت و رستاخیز نتیجه و ثمرۀ آن است، پس معنی ایمان به رسالت و نبوت همین است که ما اذعان و اعتراف کنیم که شناخت خداوند متعال و تشخیص اوامر و نواهی ذات او جز از طریق پیامبران الهی‡ممکن نیست و این که هیچکس حق ندارد با رسولان و پیامبران که سفیران الهی هستند دربارۀ آنچه که از طرف خداوند تبلیغ و بیان میکنند منازعه و چون و چرا کند، زیرا که منازعه پیامبران الهی به منزلۀ عناد و دشمنی با ذات متعال است که آنها را فرستاده است و عبادت و پرستش خداوند که مستلزم اطاعت و انقیاد و فرمانبرداری مطلق است با عناد و سرکشی و دشمنی تضاد و منافات دارد. و دیگر این که پیامبران و رسولان الهی از آنجایی که از طرف خداوند مأمور و مکلف شدهاند، پس به خاطر ایمان و تعظیم و احترامی که به ذات متعال پروردگار داریم به پیامبران و فرستاده شدگان ذات متعالش باید ایمان و تعظیم و احترام داشته باشیم که شایستۀ مقام والای آنان باشد.