شیعه در دادگاه وجدان و عقل

پرسشی درباره عصمت

پرسشی درباره عصمت

شیعیان عزیز! عصمت صفت بسیار بزرگ و ارزنده است ما معتقدیم که عصمت صفت پیامبران و رسولاناست، آن‌ها هستند که به عصمت نیازمندند، چون شریعت‌شان باید محفوظ بماند و وحی را که از خداوند نقل می‌کنند شک و تردید به آن راه نیابد.

پرسش ما این است که، آیا شما واقعا علی ابن ابی طالب و خانواده پاک ایشان را معصوم می‌دانید؟! واقعیت مذهب چنین ادعایی را ثابت نمی‌کند بلکه عکس آن را نشان می‌دهد، زیرا صفاتی را به علیس نسبت می‌دهند که بدترین افراد جامعه هم حاضر نیست آن را بپذیرد، چه رسد به شخصیت بزرگواری چون علی بن ابی طالبس.

شما به عنوان پیروان علیس آن صفاتی را که به علیس نسبت می‌دهند تصور کنید آیا در حق خود می‌پسندید؟ اگر پاسخ منفی است پس علی بن ابی طالبس این امیر مؤمنان و مولای متقیانس چگونه این صفات ناپسند را برای خودش باید بپسندد؟!

شیعیان عزیز! شما می‌دانید که ام کلثوم دخت گرامی علی ابن ابی طالبسو جگر گوشه نازنین حضرت فاطمه زهرالو نوه عزیز رسول اللهصاست، آیا در تمام روی زمین دختری به این شرافت و نسب عالی و پاک طینت مانند این مروارید نفیس سراغ دارید؟! که از جد تا پدر و مادر همه در جهان بی‌نظیر باشند؟! آری ما معتقدیم که تمام این خانواده پاک، نمونه و بی‌نظیر و الگو هستند، و طبعا دختری که در دامان چنین خانواده پاکی متولد شود و در آغوش این پاکان بزرگ شود او قطعا یک دُر نفیس و گوهر پاک و نمونه‌ای است که نظیر ندارد، عمر فاروقساز علی بن ابی طالبساین گوهر پاک اهل بیت را خواستگاری کرد و با رضایت خاطر و طیب نفس خانواده اهل بیت و پدر ام کلثوم حضرت علی بن ابی طالبس، عمر فاروقسبا ام کلثوم ازدواج نمود، این ازدواج و ده‌ها نمونه دیگر ازدواج‌هایی که بین صحابه بزرگوار و اهل بیت اطهار و خانواده‌های آنان رخ داده همه دلیل واضح و روشن و آشکار است که آن‌ها با یکدیگر کاملا روابط عادی و طبیعی داشتند و خیلی با هم صمیمی بودند، اما شاید خیلی از شماها اولین باری باشد که درباره این ازدواج می‌خوانید یا می‌شنوید، اما تعجب آور است که بعضی‌ها از یکسو ادعای محبت اهل بیت را دارند، و درباره وحدت مسلمین هم ظاهرا نگرانند اما وقتی درباره اینگونه موارد و صحنه‌ها و رویدادهایی درخشان تاریخ اسلام از آن‌ها بپرسند اولا با کمال شجاعت! انکار می‌کنند، اگر چاره‌ای جز اعتراف نیافتند می‌گویند: به زور بوده! حضرت علی مجبور شده تن به این ازدواج بدهد! حال شما تصور کنید و با کمی دقت و تأمل ببینید ادعای محبت اهل بیت و وحدت اسلامی با این انکار و تحریف حقایق چه ربطی و مناسبتی دارد؟! آیا تنها تاریکی‌های تاریخ اسلام آن‌هم با کنج‌کاو شدن و حقایق روشن و صحنه‌های درخشان آن را انکار و تحریف کردن، محبت اهل بیت و وحدت بین مسلمین ایجاد می‌کند؟!

آری بعضی‌ها می‌گویند: علی بن ابی طالب از روی جبر و اکراه تن به این ازدواج داد و هرگز راضی نبود که دخترش را به عمر بن خطاب بدهد! آیا تا کنون از خود پرسیده‌اید که، علی ابن ابی طالبساین قهرمان شجاع و نمونه تاریخ، این فاتح خندق و خیبر و صاحب ده‌ها و صدها افتخار بزرگ چگونه تن به این (نعوذ بالله) مذلت می‌دهد و اجازه می‌دهد که ناموس او و ناموس رسول اللهص و ناموس فاطمۀ زهراءلرا به ادعایی بعضی‌ها بدترین دشمن خاندان نبوت، غاصب فدک و خلافت یعنی حق مادی و معنوی اهل بیت، ضارب فاطمه زهراء و قاتل محسن، بنت بنت رسول الله را به زور و اکراه به خانۀ خودش ببرد! علی زنده و حاضر باشد و تمام این صحنه را از نزدیک شاهد باشد! چنین چیزی را شما چطور بر می‌تابید؟! آیا تا کنون فکر کرده‌اید؟ اگر این غصب ناموس نبوت درست است پس آن همه تعریف و تمجید از شجاعت و قهرمانی علی چگونه با این جریان سازگار است؟! آخر شجاعت و قهرمانی که ناموس صاحبش را محفوظ ندارد چه شجاعت و چه قهرمانی؟ چرا مردان عصر جاهلیت درباره ناموس خودشان شجاعتر و قهرمانتر از شجاعترین و قهرمانترین مرد تربیت شده مکتب رسالت باشند؟! براستی اگر این داستان غصب ناموس نبوت حقیقتا اتفاق افتاده پس سایر اهل بیت کجا بودند که از ناموس که از ناموس‌شان دفاع نکردند، اینجا که تقسیم امامت نبود که بگوییم: چون جزو دوازده امام نبودند لذا مکلف نبودند و مسئولیت نداشتند! اینجا که مسئله دفاع از ناموس است آن‌هم ناموس پیامبرگرامیص پاک‌ترین خانواده روی زمین، پس بنی هاشم کجا بودند، عقیل کجا بود؟ عباس کجا بود؟ چرا از ناموس‌شان دفاع نکردند، و گذاشتند که عمر فاروق راحت با او زندگی کند و از او دو فرزند متولد شود؟ (زید و رقیه) باور نمی‌شد که بعضی عالم نماهای متمدن عصر انترنت هم خرافات و مزخرفات پوسیده عصر حجری را از رسانه‌های پیشرفته امروز و شبکه‌های تلویزیونی تفرقه‌افگن و میکروب‌پرور طوطی‌وار تکرار کنند، به عنوان یک مسلمان خجالت کشیدم وقتی شنیدم از شبکه «سلام» روحانیون محترم درباره این ازدواج می‌فرمایند: «إنه أول فرج اغتصب في الإسلام»آن‌هم از زبان جعفرصادق/که گویا حضرت امام جعفرصادق این ازدواج را انکار کرده و فرموده‌اند: «این اول فرجی بوده که در اسلام غصب شده است»!! این چنین چیزی درباره عادی‌ترین و بی‌سواد‌ترین شخص روی زمین گفته شود تحمل نمی‌کند و خوابش نمی‌برد چه رسد که درباره پاکترین خاندان روی زمین چنین گفته شود؟ این است محبت اهل بیت؟ و این است عصمت خاندان نبوت؟! عصمت و پاکی و طهارت اینجا باید ثابت شود نه این که ما از روی تخیل نظریه‌پردازی کنیم که ائمههر ریز و درشت از عالم غیب را می‌دانند و از تاریخ وفات‌شان اطلاع دارند و با اجازه و اراده خودشان می‌میرند! صد که شما بخواهید قبیله قریش، خاندان بنی هاشم را ضعیف تصور کنید با این که بگویید موضع گیری‌شان نسبت به علیس خوب نبوده اما حقیقت و واقعیت همچون خورشید می‌درخشد که اصیل خاندان عرب بودند، و چنانکه قرآن کریم فرموده ﴿ٱللَّهُ أَعۡلَمُ حَيۡثُ يَجۡعَلُ رِسَالَتَهُۥۗ[الأنعام: ۱۲۴]. «خداوند بهتر می‌داند رسالت و نبوت را در کجا قرار دهد». این که خداوند این خاندان را برای آخرین پیامبر عزیز و گرامی‌اشص انتخاب کرده قطعا این خاندان از هر لحاظ شایسته بودند که خداوند این افتخار را به آنان بخشید و نبوت و رسالت خاتم را به فرزند آنان عنایت فرمود، بدگویی از قریش و بنی هاشم سودی ندارد، خدای نکرده اگر فقط در صد یک احتمال بپذیریم که قریش و بنی هاشم بد هم بودند اما (نعوذ بالله) به این پستی و ذلتی که بعضی‌ها تصور می‌کنند هرگز نبوده‌اند، که دختر‌شان را حاکمی آن‌هم از قبیله دیگر به زور غصب کند و آن‌ها تماشاچی باشند و هیچ واکنشی نشان ندهند؟ چنین تصور و تخیل زشتی درباره آن‌ها که خیلی دور از امکان است. بیاییم نزدیک‌تر تصور کنیم که امروز اگر فلان حاکم هرچند که ستمگر و نیرومند هم باشد دختر یکی از عشایر را به زور غصب کند و به خانه خودش ببرد و با او ازدواج کند به نظر شما افراد و جوانان و مردان و زنان این عشیره چه واکنشی نشان خواهند داد؟ فقط می‌نشینند و تماشا می‌کنند و به «لا حول ولا قوة إلا بالله»گفتن اکتفا می‌کنند؟! یا این که این اقدام حاکم را هر چند که دیکتاتور هم باشد برای خودشان ننگ و مذلت می‌دانند و برای دفاع از ناموس‌شان اعلان جنگ می‌کنند. اگر امروز عشیره‌ای چنین ننگ و مذلتی را بر نمی‌تابد بهترین و پاکترین و اصیل‌ترین قبیله عرب قریش، و اصیل‌ترین و شریف‌ترین خاندان قریش بنی هاشم و گل سرسبد بنی هاشم خاندان نبوت و رسالت این ننگ را چگونه بر می‌تابد؟ آن‌هم که قهرمان دلیر و مرد شجاعی چون علی مرتضی پدر آن دختر باشد و زنده و حاضر، شاهد این صحنه ننگین باشد، تحمل می‌کند؟! خیلی‌ها امروز به ازدواج مؤقت که مدعی‌اند جایز است و اینقدر ثواب هم دارد حاضر نیستند تن بدهند بویژه افراد سرشناس دینی و اجتماعی آن را عیب می‌دانند، آنگاه علی بن ابی طالب چگونه راضی می‌شود که دخترش به زور آن‌هم به وسیله دشمنش (بلکه طبق ادعاهای پوچ و مزخرف) دشمن خدا و رسول و ضارب و قاتل فرزندش و غاصب حق مادی و معنوی‌اش غصب شود اما او کاملا آرام سرجای خودش نشسته و فقط با افراد خیلی نزدیک درد دل می‌کند و از ظلم ظالمان و غاصبان شکایت می‌کند!!.

نه عزیزان! این مزخرفات را به نام گفتن و شنیدن و به خورد دیگران دادن نه عصمت و طهارت برای اهل بیتثابت می‌کند و نه حتی شخصیت؟ این گونه عقاید و دیدگاه‌ها نه تنها وحدت ایجاد نمی‌کند که وحدت موجود و همزیستی مسالمت آمیزی که قرنهاست الحمدلله ادامه دارد را به خطر می‌اندازد، راه ایجاد وحدت واقعی این است که اینگونه حقایق روشن و بارز در زندگی صحابه اخیار و اهل بیت اطهار را به تنها بپذیریم بلکه از این‌ها به عنوان بهترین نمونه‌های وحدت حقیقی بین امت اسلامی استفاده کنیم واضح و روشن است که این ازدواج نشانۀ محبت و صمیمیت بین آن پاکان اعم از صحابه و اهل بیت رضی الله عنهم أجمعین است، و اما داستان‌های بی‌مزه غصب فرج و غصب فدک و غصب خلافت و شهادت حضرت فاطمه و ریسمان انداختن به گردن امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالبسو کشان کشان بردن ایشان برای بیعت و سایر داستان‌های دیگر افسانه‌های دروغینی بیش نیست که معلوم نیست به وسیله چه کسانی طراحی شده اما قبول و نشر اینگونه افسانه‌ها قطعا به نفع و صلاح امت اسلامی نیست و جز تفرقه و نفاق و وحدت شکنی و کینه پروری پیامد دیگری برای جامعه اسلامی نخواهد داشت. بنابرین این ازدواج اگر درست باشد و از روی دوستی و محبت و رضایت و طیب خاطر انجام گرفته که قطعا چنین است پس بسیاری از ادعاهای دروغین وحدت شکن و کینه پرور را از بین خواهد برد و با الهام و استفاده از این صفات روشن و زرین تاریخ اسلام ان‌شاءالله حتما به وحدت واقعی دست خواهیم یافت و اگر این ازدواج آنگونه بعضی‌ها مدعی هستند خدای نکرده غصب بوده باشد (که هرگز نیست) پس هیچ عذر و تأویل و تفسیری نمی‌تواند این اتفاق عجیب و سکوت علی و اهل بیت را توجیه کند.

عجیب این که حتی خوارج که دشمن حضرت علیس بودند، و ایشان را کافر می‌دانستند و با حضرتش جنگیدند، نسبت به ایشان حسن ظن فوق العاده‌ای داشتند و ازین جهت هرگز نتوانستند حضرت را متهم کنند و چیزی بگویند که نسبت به ایشان اهانت محسوب شود، اما متأسفانه مدعیان دوستی و محبت اهل بیت و علی بن ابی طالب بدون این که قصد و سوء نیتی داشته باشند حرف‌هایی را می‌خوانند و می‌گویند و می‌شنوند که اگر دقت کنند اهانت است، ان‌شاءالله روزی فرا خواهد رسید که حق و حقیقت برای جوانان و فرهنگیان و نخبگان فکری و فرهنگی جامعه از حرف و حدیث من و شما بیشتر ارزش داشته باشد و وحدت و انسجام امت اسلامی اینقدر مهم باشد که مردم مسلمان ما جلو هر تفرقه افگن و وحدت شکن بایستند و با صراحت بگویند: آقای عزیز! صحبتی که وحدت اسلامی و انسجام ملی را خدشه دار کند گوش نمی‌کنیم، ما نیازمند وحدت و همدلی و همزیستی مسالمت آمیز با همه آحاد جامعه هستیم، حتی با کلیمین و بهائیان همچنان‌که قرن‌ها زندگی کرده‌ایم دوست داریم با حفظ احترام متقابل همچنان زندگی کنیم و عقیده و مقدسات هیچکس را اهانت نکنیم. الحمدلله الآن هم مردم مسلمان ما همین را می‌خواهند و از تفرقه و کینه توزی و اختلاف متنفرند، و ان‌شاءالله این دانش و بینش همچنان رشد خواهد کرد و امیدواریم روزی برسد که مردم نگذارند کسی از اختلافات گذشته سخن بگوید و جامعه را به سوی نفرت و انزجار سوق دهد، اگر بحث علمی هم وجود دارد باید خیلی محترمانه انجام گیرد بدون این که به مقدسات کسی توهین شود ان‌شاءالله با نیت سالم و اقدامات خیرخواهانه و حکیمانه این امر محقق خواهد شد.