محبت علی حقیقت است یا ادعا؟
شیعیان عزیز! سر فصل دیگری را ملاحظه میکنید، نظر شما چیست؟ آیا واقعا شخص شما و خانواده و دوستان و جامعه شما واقعا علی بن ابی طالب را دوست دارید؟ فکر نمیکنید ادعای دوستی غالب باشد بر حقیقت دوستی؟ اگر دوستی شما با علی بن ابی طالبسیک واقعیت و حقیقت ثابت و مستدل باشد پس خوشا به حالتان، چه کسی خوشبختتر و سعادتمندتر از شما میتواند باشد که داماد و پسر عموی پیامبرص و پدر حسین و همسر فاطمۀ زهراء قهرمان میدانهای بدر و أحد و حنین و خندق و خیبر و غیره، کسی که دهها و صدها فضیلت و افتخار در صفحات زرین تاریخ برای خودش درج کرده است را دوست میدارید، آری کسی که رسول گرامیص درباره دوستی و محبتش سوگند یاد میکند و تعهد میسپارد: «والذي فلق الحبة وبرأ السنة إنه لعهد النبي الأمي إلي أنه لا يحبك إلا مؤمن ولا يبغضك إلا منافق»«قسم به ذاتی که دانه را شکافت و جوانه را رویاند، این تعهد پیامبر امیص است که تو را دوست نمیدارد مگر مؤمن و با تو بغض نمیورزد مگر منافق». پس اهل سنت به لطف و توفیق خداوند در کتب عقایدشان از همان اولین روزهای مکتب به فرزندانشان میآموزند، که با توجه به این حدیث و سایر احادیث صحیح محبت علی و اهل بیت جزو ایمان است، شما شیعیان عزیز خوب میدانید که اهل سنت نیازی به مجامله و چاپلوسی و رودرواسی ندارد، اینها حقایق و واقعیتهای است که شما هم میدانید زندگی اجتماعی اهل سنت بهترین شاهد و گواه است که محبت حقیقی اهل بیت پیامبرص و در رأسشان علی بن ابی طالب و فاطمه زهراء و حسن و حسین و جعفر و عباس و عقیل و سایر افراد این خاندان پاک جزو ایمان ما اهل سنت است و با یک نگاه گذرا به دوستان و آشنایان اهل سنت خود میتوانید در بیابید که شاید کمتر خانوادهای از اهل سنت باشد که یک یا چند تا از فرزندانشان به این نامهای مبارک نامگذاری نشده باشد.
برگردیم به پرسش اول که آیا شما واقعا اهل بیت بویژه علی بن ابی طالبسرا دوست دارید؟ شاید در وهله اول از این پرسش شگفتزده شوید، اما با کمی دقت متوجه خواهید شد که پرسش به جایی است؟ پیامبرگرامیصمیفرمایند: «المَرْءُ مَعَ مَنْ أحَب»«هر شخصی با کسی محشور میشود که او را دوست دارد». اما منظور از دوست داشتن چیست؟ ادعا خیلی ساده است هرکس به راحتی میتواند ادعا کند که فلانی را دوست دارد؟ اما با چه معیاری؟ میزان سنجش این ادعا چیست؟! آیا شما ادعای مسیحیان را باور میکنید که میگویند: حضرت عیسی÷را دوست دارند؟ تصور نمیکنم پاسخ مثبت باشد، قطعا هم مثبت نیست چون روشن است که عیسی پیامبر که روح خدا و بنده خدا است و برای نشر و نهادینه کردن توحید آمده، مدعیان دوستی و محبتش میگویند: او (نعوذ بالله) پسر خداست، پس عیسایی را که خداوند به عنوان پیامبر فرستاده اینها دوست ندارند، عیسایی را دوست دارند که با خداوند در خداییاش شریک است، پس آیا طبق حدیث پیامبرص اینها با حضرت عیسی÷محشور خواهند شد؟! عاقلانه نیست پاسخ مثبت بدهیم، زیرا اینها اصلا حضرت عیسی پیامبر را دوست ندارند فرزند و شریک خدا را دوست دارند که وجود خارجی ندارد و فقط یک توهم است. شما کدام علی را دوست دارید؟ ما که علی ابن ابی طالب مؤمن و موحد و داعی و مجاهدی را دوست داریم که از لحظۀ بعثت پیامبرص شهادت تمام عمر گرامی خودش را در راه توحید و ایمان و دعوت و جهاد گذارند، ما علی عابد و زاهد و تهجد گذاری را دوست داریم که در محراب اشک میریخت و دنیا را طلاق میداد، به فکر حکومت و ریاست و قدرت طلبی نبود، ما علی را دوست داریم که از قدرت و حکومت و مسئولیت گریزان بود و میگفت: «دعوني والتمسوا غيري»«مرا بگذارید و کسی دیگری را جستجو کنید». و میفرمود: من دستم را رها میکنم و شما به زور میکشید ما علی را دوست داریم که هیچگونه ادعایی برای حکومت و خلافت و امامت نداشت، و ما علی را دوست داریم که با امامت و عصمت نا آشنا بود و از آیه به اصطلاح تبلیغ و تطهیر معنی امامت و عصمت را نمیفهمید، علی ما از حدیث غدیر که امروز نه جلد کتاب و پشتوانه آن همه ادعای بیدلیل شده معنی خلافت و امامت را نمیفهمید، علی ما در تمام مدت بیست و پنچ سالی که سایر خلفای راشدین حکومت کردند و جز بیعت و همکاری و خیرخواهی صادقانه و مخلصانه کاری نمیکرد، علی ما با صحابه رسول اللهص و در رأسشان أبوبکر و عمر و عثمانشآنقدر رابطه صمیمی داشت که به نام مبارک آنان افتخار میکرد و به جهت ارادت و احترام فوق العادهای که به آنان قائل بود تا سه تا از فرزندانش را به نام پر افتخار آنان نامید، ما علی را دوست داریم که با کمال مردانگی و شجاعت و رضایت و خوشنودی، جگرگوشه عزیز و دخت گرامی فاطمه زهراء و نوه گرامی پیامبر بزرگوارمانصرا به ازدواج عمر فاروق در آورد، ما علی را دوست داریم که فرزندان عزیزش حسن و حسین را برای نگهبانی از عثمان ذی النورین گماشده بود، ما علی را دوست داریم که تمام فرزندان و خانوادهاش با تأسی از تربیت نمونه و الهام از روح پاک علی مرتضیسبا صحابه و خانوادهشان رابطه صمیمی داشتند ازدواجهای فراوان و مکرر آنان با یکدیگر بزرگترین شاهد این ادعا است، آری ما علی را دوست داریم که فرزند ارشدش حسن مجتبیسبا تمام قدرت و توان و نیروی که در اختیار داشت با حضرت معاویهس صلح نمود، ما علی را دوست داریم که فرزند دیگرش که سردار جوانان بهشت است از بین تمام دختران عرب هدیه عمر فاروقس را پذیرفت و با دختر یزدگرد مجوسی آتش پرست را به زنی گرفت و نوه گرامیاش محمد باقر از بین تمام دختران رشید عرب ام فروه نوه گرامی حضرت أبوبکر صدیق را به زنی گرفت که نتیجهاش فرزند پاک و عالم بزرگوار و دانشمندی همچون جعفر صادق/بوجود آمد. آری ما علی را دوست داریم که پس از بیست و پنج سال که به قدرت رسید بر خلاف آنهمه ادعاهای گزافی که بعضیها مطرح میکنند از تمام سیستم اداری که طی ۲۵ سال گذشته، البته با همکاری خود ایشان بنا شده بود و از تمام تصمیماتی که در بخشهای مختلف اتخاذ شده بود با رضایت کامل جانبداری نمود و به همان سیستم ادامه داد، ما علی را دوست داریم که از سب و شتم و لعن و نفرین مخالفین و حتی دشمنانش ابا داشت و دیگران را منع مینمود، ما علی را میشناسیم و دوست داریم که در تمام مدت عمر عزیز و با برکتش چیزی به نام توسل به مردگان و شفاعت نامشروع و خمس و تقیه و رجعت و مهر و نشستن پا و گنبد و بارگاه و زیارتنامه و سینهزنی و قمهزنی و غیره نمیشناخت، آری ما علی میشناسیم و دوست داریم که از طرف پیامبرص مأمور شده بود قبرهای بلند را خراب کند تا مردم دچار شرک و انحراف نگردند، ما علی را میشناسیم و دوست داریم که این امت را در پرتو آیات صریح قرآن بهترین امت میدانست، ما علی را میشناسیم که خودش را برای خدا و رسول و دین و قرآن فدا میکرد و شب هجرت با خوابیدن در جای رسول خداص ثابت نمود که برای هر مأموریتی آمادگی دارد.
اما شما بفرمایید که کدام علی را دوست دارید؟! علی قدرت طلب و عاشق ریاست؟! علی مدعی امامت و عصمت برای خود و دو فرزند و نه نوه از نسل یک فرزند؟ علی مظلوم و بیکس و تنها که از یک امت بزرگ فقط دختر نازنین رسول اللهص حضرت فاطمه زهراء بر سر میراث فدک با حاکم وقت (أبوبکر صدیق) در گیر بود و او حقش را غصب کرد اما کسی نبود به دادشان برسد و حقشان را پس بگیرد! علی که بیست و پنج سال حکومت ظالمانه غاصبان را تحمیل کرد و جز تنهایی و گوشهنشینی و انزوا کاری نداشت؟! علی که غاصبان و ظالمان و منافقان و مرتدان امامت منصوص را که از نبوت بالاتر و مهمتر بود غصب کردند و دین خدا را تحریف نمودند و با نصوص قرآن مخالفت کردند، اما او فقط ساکت و خاموش نشسته و برای دفاع از دین خدا کاری نمیکرد، علی که بیست و سه سال در کنار رسول خداص دین آموخته و قرآن یاد گرفته و غیرت و شجاعت دینی را در میدانهای کارزار تجربه کرده بود امروز با اینکه یقین و باور داشت که امامت منصبی الهی و بالاتر از نبوت است و او شخصا از طرف خدا و رسولصامام تعیین شده، امامت و حکومت و ریاست خودش که هیچ، از دین خدا هم دفاع نمیکرد؟! علی که به زور به خانهاش حمله کردند و طناب به گردنش انداختند و کشان کشان برای بیعت بردند، با زور ازش بیعت گرفتند؟! تنها دفاعی که او در صحنه نمود این بود که هنگام بیعت مچش را باز نکرد و أبوبکر دستش را بر روی مچ بسته علی گذاشت و همین قدر از او پذیرفت؟! علی که پهلوی همسرش را شکستند و فرزندش محسن را به شهادت رساندند اما او دفاع نکرد چون شمشیرش را گرفته بودند و إلا دفاع میکرد؟! علی که حاکم مستبد وقت (نعوذ بالله عمر فاروق) دختر عزیز و جگرگوشۀ نازنین حضرت فاطمه زهراء را به زور غصب کرد و به خانه خود برد و همسرش قرار داد و از او دو فرزند متولد شد اما او هیچگاه از ناموس خودش دفاع نکرد؟ علی که با وجود همه این ظلم و ستم و نفاق و ارتداد و حق تلفی بازهم فرزندانش را به نام این ظالمان و غاصبان مینامد؟! پس شما شیعیان عزیز این علی را دوست دارید؟ آیا جدا فکر میکنید علی بن ابی طالب پسر عموی پیامبر و همسر فاطمه زهراء همین شخصیت بوده؟! شما مطمئن هستید که اشتباه نگرفتهاید؟! ما که مطمئنیم که علی ما عینا همان شخصیتی است که تاریخ صحیح و درست و سیرت پاک رسولاللهص به ما معرفی کرده است، فکر نمیکنید بسیاری از عقایدی که امروز شما به علی نسبت میدهید علی و اهل بیت و پیامبرگرامیص با آن بیگانه و نا آشنا و شاید هم متنفر بودهاند؟
شما باور میکنید که علی به همین روشی که شما زیارت نامه میخوانید و به زیارت قبر میروید و گنبد و بارگاه و قبه برقرار دارید، ایشان آن را قبول داشته و میپسندیده است؟! شما مطمئن هستید که اگر امروز ایشان حیات میداشتند و این گنبد و بارگاهها را میدیدند با شما همراه میشدند و زیارت نامه میخواندند و اذن دخول میگرفتند و به طرف قبر نماز میخواندند؟! و از مردهها توسل میجستند و شفاعت میطلبیدند شما مطمئن هستید که ایشان صیغه و تقیه و رجعت و خمس و امامت و عصمت و مهر و نشستن پا و سینه زنی و قمه زدن را قبول داشتهاند؟! شما باور میکنید که علی ابن ابی طالبسو سایر ائمه اهل بیت اگر امروز تشریف میداشتند به این عقاید عمل میکردند؟! بیست در صد هم خمس میگرفتند؟ صیغه میکردند؟! و عقد صیغه جاری میکردند؟! تقیه را دین میدانستند و تقیه میکردند؟! مهر میگذاشتند؟! سینه میزدند؟! عزاداری میکردند؟! پایشان را در وضو نمیشستند؟! بهترین یاران رسول خداص داماد و پدرزن و رفیق غار و همراهان و همسفران و هم نشینان و همرازان و هم دردان و همرزمان و انصاریان و مهاجران و مجاهدان و دعوتگران مؤمنان و افتخار آفرینانی که خداوند از آنان اعلان رضایت و خوشنودی کرده و وعده بهشت جاویدان داده را لعنت و نفرین میکردند و با رجعت و انتقام تهدیدشان مینمودند؟ شما مطمئن هستید که علی و سایر اهل بیت‡اینچنین فکر میکردند و چنین عقیده داشتند؟!
براستی شما همین علی را دوست دارید؟! علی که این امت محمدی را که قرآن کریم ﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ﴾[آل عمران: ۱۱۰]. معرفی کرده را بدترین امت میداند؟! که برای ضرر رساندن به مردم آمده است؟ مگر علی ابن ابی طالب و سایر اهل بیت شاهد نبودند و نمیدیدند و اعتراف نکردند که این امت و سران و نخبگان و طلیعهداران این امت بویژه ابوبکر و عمر و عثمانشعالمترین و عابدترین و مؤمنترین و پرهیزگارترین و شجاعترین انسانهایی هستند که بعد از پیامبرص جهان بشریت به خود دیده است؟! آنها که میدیدند و از نزدیک میشناختند اگر چنین بود که شما مدعی هستید باید این عقیده و فکر آنان نسبت به این بزرگواران در کتب صحیح سیرت و تاریخ درج میشد! اما چنین نشد بلکه عکس آن ثابت شده است، پس علی که شما دوست دارید و دارای عقیدهای جدا از عقیده سایر امت اسلامی بوده است چرا عقیده خودش را آشکار نکرد و اجازه داد شما سخنگوی ایشان باشید و بنابر صلاح دید خود هرچه خواستید به نام ایشان جعل کنید؟! علی که شما دوست دارید که طی بیست و پنج سال حکومت ظالمان و غاصبان مظلوم و ساکت و منزوی زندگی میکرد پس اسلام چگونه به سراسر جهان رسید؟! قرآن چگونه به دست جهانیان رسید؟! امروز شما در هر کشوری و در هر نقطهای از جهان که زندگی میکنید اگر تاریخ ورود اسلام به زمین خود را ورق بزنید به روشنی خواهید دید که مجاهدان مسلمان به رهبری ابوبکر و عمر و عثمانشو فرماندهی سعد بن ابی وقاص و خالد بن ولید و عمر بن عاص و سایر صحابه بزرگوار -رضی الله عنهم اجمعین- فتح شده است؟ پرسش این است که علی که شما دوست میدارید چگونه این فاتحان و مجاهدان اسلام را لعن و نفرین میکند؟! اهل بیت و ائمهای که شما ادعای محبت و دوستی آنها را دارید بویژه علماء و دانشمندانی همچون حسن و حسین و زین العابدین و محمد باقر و جعفر صادق و غیره‡که همه صاحب علم و تقوی و اخلاق و فضیلت بودند چگونه ممکن است دشمن صحابه بزرگوار رسولاللهص و فاتحان و مجاهدان و دعوتگران اسلام باشند و آنها را لعن و نفرین کنند؟!
شمایی که ادعا محبت و دوستی اهل بیت را دارید کدام حسن اهل بیت و کدام حسین اهل بیت را دوست دارید؟ حسن و حسینی که ما دوست داریم سردار جوانان بهشت هستند؟! کدام حسن و حسین را دوست دارید؟! حسن و حسینی که امام بودند و معصوم بودند؟! و طبعا عقیده داشتند که امامتشان غصب شده؟! همچنین حضرت سجاد و محمد باقر و جعفر صادق، شما سجاد و باقر و صادقی را میشناسید که معقتقد بودند امامتشان غصب شده، به گردن پدر بزرگشان طناب انداخته شده و کشان کشان به مسجد برده شده به زور از ایشان بیعت گرفته شده لذا طبیعی است که منتظر رجعت و انتقام باشند؟ این امامان بزرگوار وقتی بدانند که ام کلثوم خواهر گرامیشان به زور غصب شده و پهلوی مادرشان شکسته و برادرشان محسن شهید شده طبیعی است که منتظر رجعت و انتقام باشند و دشمنانشان را لعن و نفرین کنند!! این به شما بر میگردد ما و همۀ عقلای جهان باور و یقین کامل داریم و این حقیقت از خورشید درخشان و ماه تابان و ستارگان فروزان برای ما روشنتر است که این علی و این حسن و این حسین و این سجاد و این باقر و این صادق و این اهل بیت که شما میشناسید جز در تخیل شوژه نویسان و نظریه پردازان و خیالبافان حرفهای وجود خارجی ندارند، نه متولد شدهاند نه ممکن بوده که در خانواده رسول اللهص چنین انسانهایی متولد شوند که حقایق روشن و صریح قرآن و سنت و قانون طبیعت را انکار کنند اهل بیتی که ما اهل سنت میشناسیم و محبتشان را جزو ایمان خود میدانیم و حتی نماز خودمان را بدون درود بر آنان ناقص میدانیم خانواده حقیقی رسول اللهص هستند علی ابن طالب ما همان پسر عموی حقیقی و داماد حقیقی و پیامبر گرامیص و همسر حقیقی فاطمۀ زهراءلبوده است از علی تا همسر گرامی و فرزندان و نوههای عزیزش تا عموها و پسر عموهای بزرگوارش عقیل و جعفر و عباس و حمزه و سایر اعضای خانواده رسول اللهصخانواده رسول اللهصهمه جزو اهل بیت بودهاند که در اوج ایمان و تقوا و زهد و شجاعت و عفت و صداقت بسر میبردهاند، این اهل بیت با همه فضائل و کمالاتی که داشتهاند مانند سایر مؤمنان خیلی عادی و طبیعی زندگی میکردهاند و به اعتراف خود حضرت علیسهیچگونه امتیازی از سایر مؤمنین نداشتهاند، ضمن شرافت این خانواده بهترین آنان در نزد خداوند پرهیزگارترینشان بوده است این یک قاعده کلی برای همه اهل ایمان است، تمام مجموعۀ اهل بیت‡هیچگونه ادعایی از قبیل امامت و عصمت نداشتهاند و هیچکدامشان برای خود و علم لدنی و علم غیب و مشکل گشایی و حاجت روایی شفا دادن و سایر قدرتها و تواناییهای خارق العادهای که از صفات مخصوص خداست (و جز در موارد استثنایی و صرفا به عنوان معجزه برای بعضی پیامبران‡برای کسی دیگری داده نشده) برای خود نخواستهاند، چون آنها عالم به قرآن و سنت صحیح و سیرت پاک رسول اللهص بودند و میدانستند که وقتی پیامبرص چنین صفات و اختیاراتی نداشته باشد آنها که نوههای آنحضرتص هستند به طریق اولی چنین اختیاراتی نخواهند داشت. اهل بیت حقیقی که از سرچشمه زلال قرآن و سنت دین آموخته بودند و در مکتب جدشان رسول اللهص تربیت شده بودند از هرگونه کینه و دشمنی و لعن و نفرین حتی اگر اسباب و انگیزه آن هم وجود میداشت متنفر بودند، چه جایی که با نزدیکترین افراد به آنحضرتص که پدرزن و داماد و از همه مهمتر معتمدترین و بارزترین شخصیتهای مکتب رسول اللهص بودند (نعوذ بالله) کینه داشته باشند و کسی از آنان را لعن و نفرین کنند، چرا و با چه انگیزهای؟! وقتی امامت و عصمت و غصب خلافت و فدک و حمله و آتش زدن به خانه وحی و شهادت حضرت زهراء و محسن و طناب انداختن به گردن جدشان علیس و سایر داستانهایی از این قبیل جز مشتی افسانه و دروغ و خرافه و تخیل بیدلیل و برهان نیست پس آنها به چه دلیل و علت و انگیزهای باید نقش آفرینی میکردند، و صف محکم اسلام را که با تلاش و زحمت شبانه روزی پیامبر گرامیص و صحابه جان نثار و فدایی ایشان همچون بنیان مرصوص در برابر باطل و باطل پرستان قدرت نمایی میکرد را خدشه دار و تضعیف کنند؟! اصلا اینگونه تصورات بیمارگونه در آن عصر طلایی حتی در بدترین شرایط و در اثنایی جنگهای تحمیلی که منافقان طراحی و اجرا کردند و با این آتش افروزی کینه خودشان خاموش نمودند در آن شرایط سخت نیز این تصورات و تخیلات بیمارگونه در ذهن هیچ مسلمانی خطور نکرد، چون آنها مؤمن و صادق بودند و لذا صلاة و نسک و محیا و ممات و همه چیزشان و حتی جنگشان برای پروردگار جهانیان بود لذا برخورد آنان با یکدیگر حتی در صحنه جنگ بدور از کینه و حسد بود، لذا برخورد حضرت علی با أم المؤمنین عائشه صدیقهلو با حضرت طلحه و زبیر و حضرت معاویه و سایر آن بزرگواران واقعا خواندنی است و باید آن اخلاق کریمانه و سرچشمه گرفته از مکتب انسان ساز رسالت را تابلو نمود و از آن عبرت آموخت، همۀ این افسانهها و دروغ پردازیهای کینه پرور و تفرقه افگن نه به وسیله اهل بیت‡و نه به وسیله هیچ مؤمن و مسلمان دیگری که با توطئه کسانی جعل شده، که از اختلاف اندازی و تفرقه انگیزی سود بردند و سود میبرند امروز هم خیلی ساده و راحت میتوانید دریابید و درک کنید که بر فرض درست بودن ادعای غصب خلافت، اولا که به قول خود شما عزیزان امامت مانند نبوت یک منصب الهی است و از نبوت بالاتر است پس این حق خداست نه حق علی و سایر امامان، ثانیا وقتی خود علی بیست سال خاموش نشست و به قول شما نخواست با ایجاد اختلاف مسلمانان را تضعیف کند امروز شما که دوستدار اهل بیت و علی‡هستید چرا از علی تقلید نمیکنید و همان طوری که ایشان خاموش نشست شما هم خاموش نمیشنید؟ یعنی شما از علی برای اسلام دلسوزترید؟ قاعده که چنین نیست قاعده پذیرفته شده در تمام جوامع بشری با الهام از فطرت سالم انسانی این است که «المحب لمن يحب مطيع»هرکس کسی را دوست بدارد طبعا از او اطاعت میکند، شما چرا که خود را شیعه و پیرو علی میدانید و مدعی هستید علی را دوست دارید چرا ازیشان پیروی نمیکنید؟ در سکوت و همکاری و خیرخواهی (به ادعای شما) با غاصبان خلافت در نامگذاری فرزندانش به نام مبارک آنان، در این که علی غاصب خلافت و ضارب همسر و قاتل پسرش را داماد خود نمود و دختر عزیزش را به همسری او داد، در این که پس از روی کار آمدن و گرفتن زمام قدرت هیچگونه تغییر و تحول اساسی در سیاستهای کلی غاصبان نیاورد یک بارهم سر منبر اعلان نکرد که: أیها الناس! من تا کنون مجبور بودم ساکت بنشینم اکنون زمان آن فرا رسیده که «مخالفتهای أبوبکر و عمر با نص قرآن» (کشف الأسرار آیت الله خمینی ص۱۱۴ و ۱۱۷) را برای شما بازگو کنم: چرا علی چنین نکرد؟! و شما چرا از علی پا جلوتر گذاشتهاید و به قول معروف کاسه داغتر ازاش شده اید؟ علی نه تنها چنین نکرد که علاوه از آنچه گذشت دهها بار از فضائل و مکانت أبوبکر و عمر و عثمان سخن گفت و از آنان ستایش نمود و باری با عصبانیت بر منبر کوفه مشت کوبید و فرمود: «اگر بشنوم که کسی مرا بر أبوبکر و عمر برتری داده است مانند یک افتراءکننده او را شلاق خواهم زد» پس شما کدام علی را دوست دارید؟ این علی بن ابی طالب همان فتای صاحب ذوالفقار است، همان قهرمان میدانهای نبرد است، همان چهارمین خلیفه راشد مسلمانان است، این شخصیت الگو و نمونه همان همسر فاطمه زهراء و پدر حسن مجتبی و حسین سالار شهیدان کربلا است، این همان مولای حدیث غدیر و حدیث منزلت و حدیث رایۀ خیبر است! این علی همان علی روز مباهله و یکی از پنج نفر زیر کسا یا عبایست! آری این همان علی است اما نه امام است و نه معصوم، نه این که خدای نکرده شایستگی امامت و عصمت را نداشته باشد (نعوذ بالله) اگر امامت و عصمتی برای غیر پیامبران‡در کار میبود قطعا علی بن ابی طالب یکی از اولین کسانی میبود که شایستگی داشت امام باشد و معصوم اما خداوند بنابر حکمت و تدبیر خودش منصبی به نام امامت و صفتی به نام عصمت جز برای پیامبران‡جهت حفاظت وحی مشروع نفرمود. پس شما کدام علی را میشناسید و دوست دارید؟ ما اهل سنت که الحمدلله خداوند را شکر و سپاسگذاریم که علی حقیقی را شناختهایم قطعا در شناخت و تشخیص ایشان اشتباه نکردهایم با وجود این که امروز حدود هزار و چهارصد سال از عصر طلایی علیسمیگذرد به لطف و توفیق خداوند شناخت ما از ایشان تقریبا یک تصور واضح و روشن و حقیقی است بدون کم و کاست و بدون مبالغه و اغراق، ما با اتکا به خداوند متعال و سپس اتکاء به منابع غنی و سالم علی و روایی و تاریخی که داریم تاریخ اسلام و شخصیتهای اسلامی را کامل میشناسیم، چون انگیزهای برای سوژه سازی و خیال پردازی و پر و بال دادن به جریانات طبیعی نداریم و عقاید و باورهای ما هم خیلی واضح و شفاف و مستدل و مستند است و نیازی به مبالغه و اغراق و غلو و افراط و سرهم کردن مطالب بیربط و گوش و دم کردن روایات و حقایق تاریخی نداریم، پس ما به لطف و توفیق خداوند مدعی هستیم و عاقلان را برای داوری بیطرفانه فرا میخوانیم که از ما بشنوند و بخوانند و سپس درباره عقلانی بودن، مستند بودن و عملی بودن عقاید و باورها و اندیشههای ما منصفانه نظر بدهند، آسمان و ریسمان بافتن آسان است تنها به دادگاه رفتن هم آسان است اما بیاییم با صداقت و شجاعت با خود و با دیگران صاف و صادق باشیم، و چون بحث ما بحث عقاید و باورهای دینی است که سعادت و رستگاری دائم ما به این باورها بستگی دارد پس بدون ترس و هراس و جوسازی و سانسور و بدون منطق تعالی و گزافهگویی و با روح آزاداندیشی و الهام از فرهنگ و آداب گفتگوی هدفمند، با هم تبادل نظر کنیم و داوری را به مردم واگذار نماییم مطمئن باشیم که مردم دوست انتخاب خواهند کرد فقط اجازه شنیدن و انتخاب به مردم بدهیم که این از صفات بارز مؤمنین است. ﴿فَبَشِّرۡ عِبَادِ ١٧ ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ﴾[الزمر: ۱۷-۱۸]. «و بندگان مرا مژده بده کسانی که همه سخنان را میشنوند و آنگاه بهترین آن را پیروی میکنند».
آری عزیزان، عقاید و باورهای دینی را باید هرکس خودش انتخاب کند و علماء همیشه در این باره نوشته و فرمودهاند که: در عقاید تقلید نیست هرکس خودش باید مسائل اعتقادی را در پرتو قرآن کریم که تنها منبع عقاید است درک کند و دلیل و برهان آن را بداند، و سایر مسائل ضمنی که شرح و تفسیر و حاشیه محسوب میشود باید از کتب معتبر و عقلانی و سازگار با قرآن باشد و إلا ارزشی ندارد. پس محبت و دوستی علی و اهل بیت جزو ایمان ما اهل بیت است و شما عزیزان شیعه بهتر است مشخص کنید که کدام علی و کدام اهل بیت را دوست دارید؟ نکته مهم دیگری که در این ضمن باید عرض شود این است که دوستی و محبت بنده با بنده هرچند که بنده محبوب بزرگ و محترم باشد و حتی اگر پیامبر باشد حد و حدود مشخصی دارد و مانند هر مورد دیگری خط قرمزی دارد که نباید از آن عبور کرد، زیرا خداوند به هیچکدام از بندگان حتی به پیامبران عزیز و گرامیاش صفات خدایی نداده است، پیامبران الهی سفیران او هستند که با مأموریت رسمی از طرف خداوند آمدهاند رابطه انسانها با پروردگارشان را درست کنند و راه سالم زیستن و همیشه زیستن را به آنان بیاموزند، دعوت همه پیامبران و سفیران الهی یکی بوده البته با شرایع و قوانین مختلف، اما محور دعوت همه توحید و یکتاپرستی بوده است، که منافی شخصیتپرستی است حتی اگر آن شخصیت فرشته و پیامبر خدا باشد، زیرا هدف دعوت پیامبران خالص کردن عبادت برای خدا بوده است و شخصیتپرستی نقطه مقابل این خلوص و یکتاپرستی است، به عبارت دیگر خداوند که حق دار و شایسته تکبر و قدرت نمایی و مدعی حکومت و پادشاهی مطلق است به هیچ وجه حاضر نیست کس دیگری در کنارش قدرت نمایی کند، به همین جهت کسانی که خودشان مستقلا مدعی إله بودن یا حتی شرکت در یکی از صفات إله شدهاند با بدترین لحن ممکن آنها را تهدید کرده و حتی برای تفهیم و آموزش و بیدارباش سایر مردم خود پیامبرانش را که داعیان توحید و یکتاپرستی بودهاند را تهدید کرده که مبادا شرک کنید و گرنه بدون شک و تردید از زیانکاران خواهید بود، حتی اگر این شرک بنام دوستی و با ادعای دوستی باشد پس دوست داشتن هر بندهای از بندگان خدا اعم از این که عالم و امام باشد یا صالح و ولی پیامبر خداوند به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایط و با هیچ بهانهای آن را بر نمیتابد (خداوند از مثال، پاک است فقط جهت توضیح عرض میکنم که) همچنانکه یک زن در کنار خودش همباغ و هوو را تحمل نمیکند و مدعی است غیرت دارد غیرت خداوند خیلی بیش از این است، و چنانکه در حدیث قدسی آمده: «أنا أغنی الشرکاء عن الشرك»«من بینیازترین شرکاء از شرک هستم»، کسی که شریک انتخاب میکند محتاج و نیازمند شریک است اما خداوند از هرگونه شراکتی بینیاز است، پس در دوستی و محبت قطعا باید این مورد را رعایت نمود که دوستی با بنده در قید رابطه بنده با بنده باقی نماند، اگر بنده پیامبر باشد و صاحب وحی و شریعت باشد کلامش حجت و اطاعت و فرمانبرداری طبق نص قرآن از او واجب است، و گرنه غیر از پیامبر هرکس میتواند اشتباه کند اگر حرف و سخنش مطابق قرآن و سنت باشد که خوب و إلا با کمال احترام حرفش رد میشود و قابل عمل نیست. این چیزی است که خود علماء و ائمه بزرگوار دین فرمودهاند، که اگر حرف ما مطابق قرآن و سنت نبود آن را نپذیرید.
وصلى الله على خير خلقه محمد وعلى آله وصحبه أجمعين.