آداب نصيحت
نصیحت، آدابی دارد که عبارتند از: ۱- اخلاص، ۲- نرمی در گفتار، ۳- مخفیانه نصیحت کردن.
انسان، زیاد دچار اشتباه میشود. ما هم معصوم نیستیم و مرتکب خطا میشویم. این نکته را تکرار میکنم تا فرد ناصح بداند که خطا و نسیان، امری طبیعی است و در سرشت انسان، نهفته است. لذا نباید در نصیحت کردن، تعصب به خرج داد. شاعر میگوید:
من ذا الذي ما ساء قط
ومن له الحسنى فقط
چه کسی هرگز دچار اشتباه نشده است و چه کسی وجود دارد که فقط نیکی کرده باشد.
شاعری دیگر میگوید:
تريد مهذباً لا عيب فيه
وهل عود يفوح بلا دخان
انسان وارستهای میخواهی که هیچ عیبی نداشته باشد. آیا عودی سراغ داری که بوی خوش از آن برخیزد ولی دود نداشته باشد.
یکی دیگر از شعرا میگوید:
ولست بمستبقٍ أخا لا تلمه
علی ثعثٍ أب الرجال الـمهذبُ
تو هیچ برادری را نمیگذاری مگر اینکه او را به خاطر چیز کوچکی سرزنش مینمایی. آیا افرادی بیعیب و نقص، سراغ داری.
شاعری دیگر میگوید:
من ذا الذي ترضى سجاياه کلها
کفي الـمرء بنلآ أن تعد معيبه
چه کسی را میشناسید که همهی رفتارهایش، پسندیده باشد. برای بزرگواری یک انسان، همین قدر کافی است که عیبهایش، محدود و قابل شمارش باشند.
باید بدانیم که نصیحت کردن در خلوت، یکی از عادات رسول خدا ج بود. زیرا نصیحتی که در انظار عمومی انجام گیرد، باعث رسوایی میشود. شاعر میگوید:
تغمدني بنصحك في انفراد
وجنبني النصيحة في الجماعة
فإن النصح بين الناس نوع
من التوبيخ أرفض استماعه
فإن خالفتني وعصيت أمري
فلا تجزع إذا لم تلق طاعة
در تنهایی هرچه میخواهی، مرا نصحیت کن. و از نصیحت کردن من در حضور مردم، پرهیز کن. زیرا نصیحت کردن در انظار عموم، نوعی توبیخ به شمار میرود که من دوست ندارم به آن گوش فرادهم و اگر با من مخالفت کردی و دستورم را اطاعت نکردی، پس اگر از تو فرمانبرداری نشد، پریشان خاطر مشو.
عمرس میگفت: «خداوند ببخشاید کسی را که عیبهایم را به من هدیه دهد» و هنگامی که صحابه او را نصیحت میکردند، به سخنان آنان گوش فرا میداد.