پل های دوستی

فهرست کتاب

آداب عيادت

آداب عيادت

نزد اهل سنت، هر سه روز یک بار باید به عیادت بیمار رفت مگر اینکه او، یکی از خویشاوندان نزدیک باشد. مثل پدر، فرزند، برادر و یا کسی مانند آن‌ها. پس نباید نزد بیمار به اندازه‌ای رفت و آمد کنیم که باعث خستگی او شویم.

ذهبی در شرح حال سلیمان‌بن مهران، ملقب به اعمش می‌گوید: وی دچار بیماری مزمنی شد یعنی برای مدت طولانی، بیمار گردید. مردم به عیادتش می‌رفتند و به کثرت نزد او رفت و آمد می‌کردند تا جایی که او را خسته کردند. سرانجام، بیماری‌اش را بر کاغذی نوشت و آن را زیر بالش خود نهاد. پس هر کس که درباره‌ی بیماری‌اش می‌پرسید، آن کاغذ را بیرون می‌آورد و می‌گفت: بخوان! و هنگامی که جمعیت کثیری به عیادتش می‌رفت، برمی‌خاست و بالش خود را زیر بغل می‌نهاد و می‌گفت: خداوند مریض شما را شفا داد!.

مسلمان باید وقت مناسبی را برای عیادت مریض، انتخاب کند. و نباید هنگام خواب، استراحت، غذا خوردن و یا نماز خواندن بیمار، به عیادتش برود.

یکی دیگر از آداب عیادت این است که شخص عیادت‌کننده مدت زیادی نزد بیمار، نماند. چنانکه بعضی از مردم، هنگامی که به عیادت بیمار می‌روند، بیماری دیگری به بیماریش می‌افزایند. یعنی یک یا دو ساعت نزد او می‌ماند که این خود نیز خلاف آداب عیادت می‌باشد.

پس هرگاه، به عیادت کسی رفتی که بیماری ساده‌ای داشت، صحتش را به او گوشزد کن و آسانی مریضی‌اش را به او یادآوری نما و بگو: ماشاءالله، فکر نمی‌کردم که حالت این قدر خوب است. خداوند، تو را شفا دهد و عافیت بخشد. ان‌شا‌ءالله، به زودی این بیماری، تو را رها خواهد کرد. و کلماتی مانند این‌ها به زبان بیاور.

این‌طور نباشد که عیادت‌کننده با چهره‌ای (مأیوس‌کننده) نزد مریض برود و طوری با او صحبت کند که یک بیماری به بیماری‌اش بیفزاید. بعضی از مردم که خداوند آن‌ها را هدایت کند، به مریض طوری وانمود می‌کنند که در بدترین حالت بسر می‌برد و بیماری‌اش هیچگونه علاجی ندارد و بر او لازم است که در مورد اموالش، وصیت کند و ترکه‌اش را تقسیم نماید. و طوری صحبت می‌کنند که بیمار را در ردیف مردگان به شمار می‌آورند.

باید دانست که این رفتار، اشبتاه است زیرا وضعیت روحی انسان، نقش بزرگی در زندگی شخص، ایفا می‌کند. اگر شما بتوانید این احساس را در بیمار، بوجود آورید که او سالم و تندرست است، ممکن است این مطلب باعث بهبودی او گردد. لذا هرگاه، نبی اکرم ج به عیادت بیماری می‌رفت می‌گفت:

«لاَ بَأْسَ طَهُورٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ».

«اشکالی ندارد ان‌شاءالله باعث پاکی گناهان می‌شود انشاءالله».

چنانچه شرح آن گذشت.

اما علما می‌گویند: اگر شما نزد بیماری رفتید که با مرگ، فاصله‌ی زیادی ندارد و امیدی به بهبودی‌اش وجود ندارد، در این صورت باید سخنانی به او بگویید که باعث حسن ظن او به خدا گردد و به رحمت خداوند، امیدوار شود. این سنت، عیادت است.

یکی از شعراء می‌گوید:

مرض الحبيب فعدته
فمرضت من خوفي عليه
وأتى الحبيب يعودني
فشفيت من نظري إليه

(دوستم بیمار شد. پس به عیادت او رفتم و از بس که برایش نگران شدم من نیز بیمار شدم. و دوستم به عیادت من آمد. پس از نگاه به او، شفا یافتم).

والله جئتکم زائراً إلا
وجدت الأرض تطوي لي
لا أنثني وجهي عن بابکم
إلا تعثرت بأذيالي

سوگند به خدا که هرگاه به قصد زیارت شما آمدم، دیدم که زمین برایم در هم پیچیده می‌شود و جمع می‌گردد و هرگاه، از دروازه‌ی شما برمی‌گردم، دامنم مانع بازگشتم می‌شود.

و ابوتمام می‌گوید:

إذا مرضنا أتيناکم نعودکم
وتذنبون فنأتيکم ونعتذر

هرگاه ما بیمار می‌شویم به عیادت شما می‌آییم. و هرگاه شما مرتکب گناه می‌شوید، نزد شما می‌آییم و از شما عذرخواهی می‌کنیم.

شاعری دیگر درباره‌ی یاد خداوند می‌گوید:

إذا مرضنا تداوينا بذکرکم
ونترک الذکر أحياناً فننتکس

هرگاه بیمار می‌شویم، با یاد شما خود را معالجه می‌کنیم و هنگامی که یاد شما را ترک می‌کنیم، حال ما خراب می‌شود.

عیادت‌کننده نباید نزد مریض، زیاد از دنیا سخن بگوید و زیاد شوخی کند و حرف‌های غیرمناسب به زبان آورد، بلکه مدت عیادت را کوتاه کند و برود.