«مفهوم ناصب از دیدگاه اهل تشیع»
بیشتر نوشتههای شیعیان انبوه از کنایات و اصطلاحات و کنیهها و القابی هستند که بدون ممارست در مطالعۀ کتابهای اهل تشیع شناخت آنها برای کسی امکانپذیر نمیباشد، و به تأکید اکثر معاصرین اهل سنت به معانی این اصطلاحات ناآگاهند.
بسیاری از این کنایات در کتابهایشان آمده است در حالی که خوانندهای که به جوهرۀ آنها آگاهی نداشته باشد آن را نمیفهمد، و به خاطر قابل درک ساختن این کنایات برای خوانندۀ ارجمند نمونههایی را عرضه میداریم تا اینکه از مفهوم آنها مطلع و آگاه شوند. برای مثال در نوشتههایشان واژههای اول، و دوم، و سوم، و حبتر، و زریق و اشارات دیگر آمده است، اگر در شکل نکوهش ایراد شوند مقصود از اول: ابوبکر صدیقس است، و هدف از دوم و سوم: عمر و عثمانب هستند، و منظور از حبتر: ابوبکرس و از زریق عمرس میباشد، و چنین نمونههایی زیادند ولی ترس انحراف و تغییر موضوع اصلی را داریم.
و واژۀ (ناصب) یا (نواصب) در کتابهایشان بسیار تکرار شده است، اما افراد اندکی مقصود از آنها را میدانند، و به علت اهمیت این واژه در این رسالۀ ما، چه شناخت دیدگاه اهل تشیع در مورد ما سنیان بدون اطلاع از معنی (نواصب) ممکن نیست به بیان آن میپردازیم.
واژۀ نواصب مرسوم نزد اهل سنت به کسانی گفته میشود که علیس و خاندان وی را مورد کینه و دشمنی قرار میدهند و ایشان را نفرین میکنند، ولی این واژه نزد اهل تشیع مقصود از اهل سنتی است که ابوبکر و عمر و باقی اصحاب ش را دوست دارند و ولایت آنان را قبول کردهاند.
ما بر شیعیان دروغ نمیبافیم و آنان را به چیزی که از آن بری هستند متهم نمینمائیم، و بهترین راه برای درک این موضوع شناسایی این اصطلاح از طریق کتابهای اهل تشیع است نه از طریق کتابهای دشمنانشان.
و به قصد تأکید آنچه گذشت بعضی از سخنان دانشمندان مورد اعتماد ایشان را دربارۀ بیان معنی (نواصب) ایراد میکنیم، تا اینکه آنان را بیجا و به ناحق متهم نسازیم، و پس از آن متناسب با موضوع آن را شرح و توضیح خواهیم داد.