«اهل تشیع معتقدند که اقتدا کردن به اهل سنت در نماز جایز نیست»
اهل تشیع اقتدا به اهل سنت در نماز را جایز نمیدانند مگر به خاطر تقیه که با آن از اهل سنت پرهیز میکنند چه سنی در اعتقاد آنان کافر به کفر ارتداد است نه کفر اصلی، و این هم به باور نداشتن آنها به افسانههای اهل تشیع ـ که از عصمت امامان دوازده گانه شروع میشود و به رجعت مهدی افسانهای خاتمه مییابد ـ بر میگردد.
و در کتابهای اهل تشیع روایات زیادی آمدهاند که از اقتدا به اهل سنت نهی میکنند مگر به خاطر تقیه همانطور که گفتیم، آن هم در کتابهای مورد اعتمادی مانند این چهار کتاب: الکافی، من لا یحضره الفقیه، التهذیب، و الاستبصار.
و با توجه به اهمیت این موضوع، چرا که برخی از جوانان مسلمان در اثناء ادا کردن نماز به همراه ایشان در ایالات متحدۀ آمریکا و کانادا، فریب برخی از شخصیتها و جوانان اهل تشیع را خوردهاند، و حقیقتی که بعضی از برادرانی که در آنجا به تحصیل اشتغال دارند برای من نقل کردند اینست که شیعیان در نماز جماعت مساجد اهل سنت حضور نمییابند مگر به خاطر پخش آثار خمینی و جمعآوری مساعدت برای او و جماعت او، و آن هم قبل از رسیدن خمینی از فرانسه به ایران، در حالی که پس از آن هرگز در نماز جماعت مشاهده نشدند.
و اگر خداوند متعال بخواهد، میکوشیم در این صفحات کم، پرتویی بر موضوع درستی و یا نادرستی نماز شیعه اگر به اهل سنت اقتدا کند بیفکنیم، و آن هم از کتابهای مورد اعتماد از نظر ایشان. و اکنون بیان بخشی از آن:
۱- کلینی در کتاب (الکافی فی الفروع) و ابن بابویه در کتاب (من لا یحضره الفقیه) از زراره روایت کردهاند که گفت: از ابا جعفر÷ در رابطه با نماز خوانان پشت سر مخالفین سؤال کردم؟ او گفت: آنان از دید من تنها به منزلۀ دیوار میباشند [۴۸].
۲- حر عاملی در (وسائل الشیعه) از فضل بن یسار روایت نموده که گفت: از اباجعفر÷ دربارۀ ازدواج ناصب و اقتدا به وی در نماز پرسیدم، در جواب گفت: با وی ازدواج نکن و پشت سر وی نماز مخوان [۴۹].
حر عاملی در توضیح این روایت در وسائل ج۳ ص۳۸۳ میگوید: این فرمان متعلق به زمانی است که شخص تقیه نکند.
۳- طوسی در (التهذیب): از علی بن سعد بصری روایت کرده که گفت: به اباعبدالله÷ گفتم: من نزد بنی عدی میروم در حالی که مؤذن و امام جماعت و تمام اهل مسجد عثمانی [۵۰] هستند و از شما و پیروانتان تبرّی میجویند، و من نزد آنان میروم، نظر شما در مورد نماز پشت سر امام آنان چیست؟ او فرمود: به وی اقتدا کن و نیز فرمود: اجرت را برای آنچه که میشنوی از خدا بخواه، و اگر به بصره رفتی و از فضیل بن یسار سؤال نمودی، و وی را از فتوای من آگاه ساختی، پس به قول فضیل عمل کن و قول من را رها ساز.
علی گفت: به بصره رفتم و فضیل را از فتوای ابا عبدالله÷ با خبر کردم پس گفت: او داناتر است، ولی من از پدرش شنیدم که میگفت: به نماز پشت سر ناصب توجه مکن، و برای خودت بخوان مثل اینکه تنها هستی.
گفت: از آن پس به قول فضیل عمل کردم و قول ابا عبدالله÷ را رها [۵۱] ساختم.
۴- ابن بابویه در (من لا یحضره الفقیه) از اسماعیل جعفی روایت کرده که گفت: به ابا جعفر÷ گفتم: شخصی امیر المؤمنین را دوست دارد ولی از دشمن او بیزاری نمیجوید، و میگوید او را از کسی که مخالف وی است بیشتر دوست دارم، حکم او چیست؟ گفت: او در اشتباه است و او دشمن است و در نماز به وی اقتدا نکن و ارزش و احترام ندارد مگر اینکه از وی پرهیز نمائی و تقیه پیشه کنی [۵۲].
۵- از زراره روایت است که گفت: به ابی عبدالله÷ گفتم: من با امام نماز میخوانم آیا پیش از آنکه وی قرائتش تمام شود، من قرائتم را تمام کنم؟ گفت: یک آیه را بگذار و الله را ثنا و مجد بگو پس هنگامی که امام قرائتش را تمام کرد آن آیه را بخوان و رکوع کن [۵۳].
۶- اسحاق بن عمار روایت میکند که شخصی از اباعبدالله÷ پرسید: پشت سر کسی نماز میخوانم که به او اقتدا نکردهام پس هنگامی که قرائتم را به پایان رساندم در حالی که او قرائتش را تمام نکرده است چه کنم؟ گفت: تسبیح بگو تا اینکه وی تمام کند [۵۴].
۷- حلبی از ابوعبدالله÷ روایت میکند که گفت: هرگاه پشت سر امامی که به او اقتدا نمیکنی نماز خواندی خودت قرائت کن چه صدای قرائت وی را بشنوی یا اینکه نشنوی [۵۵].
۸- از حمران بن اعین نقل کرده که گفت: به ابا جعفر÷ گفتم: ای جانم به فدایت ما با اینها [۵۶] در روز جمعه نماز میگذاریم و ایشان هم در همان وقت نماز میخوانند، پس باید چکار کنیم؟ گفت: با آنان نماز بخوانید.
حمران به سوی زراره رفت و به وی گفت: امام به ما دستور داد که به همراه آنان و با نماز ایشان نماز بگذاریم، زراره گفت: این امکان ندارد مگر به وسیلۀ تأویل، حمران به وی گفت: بلند شو برویم تا از وی بشنوی، گفت: بر او وارد شدیم و زراره به ایشان گفت: ای جانم به فدایت حمران گمان میبرد که شما به ما دستور دادهای که با آنان نماز بخوانیم و من این را انکار کردم؟ به ما گفت: علی بن حسین÷ با آنها دو رکعت نماز میخواند و هر وقت نماز را به پایان میبردند او بر میخواست و دو رکعت بدان اضافه مینمود [۵۷].
۹- از یعقوب بن یقطین روایت است که گفت: به ابو الحسن÷ گفتم: فدایت شوم، وقت نماز ظهر فرا میرسد ولی ما نمیتوانیم در وقت آن نماز بخوانیم تا اینکه آنها بیایند و با آنها نماز بخوانیم پس نماز میخوانیم سپس آنها شتاب کرده و میروند پس ما برخاسته و نماز عصر را میخوانیم و وانمود میکنیم که نماز نافله میخوانیم سپس آنها برای نماز عصر آمده و ما را امامت میکنند آیا با آنها نماز بخوانیم؟ گفت: با آنها نماز بخوان، خداوند بر آنها درود نفرستد [۵۸].
۱۰- حلبی از ابوعبدالله÷ روایت کرده که گفت: هر کس با آنها در صف اول نماز بخواند مانند کسی است پشت سر رسول الله صلی الله علیه وآله نماز خوانده است [۵۹].
۱۱- حسین بن عبدالله ارجانی از ابو عبدالله÷ روایت کرده که گفت: هرکس در منزلش نماز خوانده سپس به مسجدی از مساجد آنها آمده و با آنها نماز بخواند نیکیهای آنها را به دست میآورد [۶۰].
۱۲- از اسحاق بن عمار روایت است که گفت: به ابوعبدالله÷ گفتم: من وارد مسجد میشوم و میبینم که امام و مأمومین در حال رکوع هستند و نمیتوانم اذان و اقامه و تکبیر بگویم؟
به من گفت: اگر اینگونه باشد با آنها در رکوع وارد شو و آن را یک رکعت به حساب آور زیرا از بهترین رکعتهایت است.
اسحاق میگوید: پس هنگامی که اذان مغرب را شنیدم و من در کنار در مسجد نشسته بودم به غلامم گفتم: نگاه کن آیا نماز اقامه شده است؟ پس آمده و گفت: بله. پس من فورا برخاسته و وارد مسجد شدم و دیدم که مردم به رکوع رفتهاند پس با اولین صفی که یافتم به رکوع رفته و آن را یک رکعت به حساب آوردم سپس بعد از پایان آن چهار رکعت خواندم سپس رفتم. بعد از آن پنج یا شش نفر از همسایگان مخزومی و اموی به سوی من آمده و مرا نشاندند. سپس گفتند: ای ابا هاشم خداوند به تو پاداش نیک عطا کند به خدا سوگند خلاف آنچه دربارهی تو فکر میکردیم و درباره تو گفته شده بود را مشاهده کردیم.
گفتم: چه چیزی بود؟ گفتند: هنگامی که برای نماز برخاستی در پی تو آمدیم و فکر میکردیم تو به نماز ما اقتدا نمیکنی ولی دیدیم که تو نماز با ما را مقبول به حساب آوردی و با ما نماز خواندی پس خداوند از تو خوشنود باد و به تو پاداش خیر عطا کند.
میگوید: گفتم: سبحان الله آیا شخصی چون من چنین بگوید؟!
میگوید: پس فهمیدم که که ابا عبدالله÷ به خاطر این چیزها و شبیه آن نگران من بوده و به همین دلیل مرا به این کار فرمان داده بود.
۱۳- طوسی در (التهذیب): از اسحاق بن عمار روایت کرده که گفت: ابا عبدالله÷ به من گفت: ای اسحاق، آیا به همراه ایشان در مسجد نماز میخوانی؟ گفتم: آری، گفت: با آنها نماز بخوان چه کسی که با آنان در صف اول نماز میگذارد همانند کسی خواهد بود که در راه خدا شمشیر کشیده است [۶۱].
بحرانی در حدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۱ گفته است: در الوافی آمده: همانا صف اول قید شده است زیرا آمدنشان به مسجد و اینکه از خودشان هستند بیشتر معلوم میشود و به شمشیرِ کشیده شده در راه خدا تشبیه نمود زیرا شر دشمن را از آنها دور میکند.
۱۴- از امام صادق÷ روایت است که گفت: اگر با آنها نماز بخوانی به تعداد مخالفانت آمرزیده خواهی شد [۶۲].
۱۵- ابن بابویه در (من لا یحضر الفقیه) از حماد بن عثمان و او از ابا عبدالله÷ روایت کرده که گفت: کسی که با آنها در صف اول نماز بگذارد، همانند کسی خواهد بود که پشت سر رسول الله ج در صف اول نماز خوانده باشد [۶۳].
۱۶- ابن بابویه در (من لا یحضره الفقیه) از عمر بن یزید و او از ابا عبدالله÷ روایت کرده که گفت: هر یک از شما نماز فرض را در سر وقت خود بخواند، و سپس به خاطر تقیه نماز را با آنان اعاده نماید در حالی که وضو داشته باشد، حتماً و یقیناً خدا با این کار بیست و پنج درجه برای او مینویسد، پس بدان علاقهمند باشید [۶۴].
۱۷- ابن بابویه در (من لا یحضره الفقیه) از عبدالله بن سنان و او از ابا عبدالله÷ روایت کرده که او گفت: هر شخصی سر وقت خود نمازش را ادا کند و سپس نزد آنان بیایند و در حالی که وضو دارد با ایشان هم نماز را اعاده نماید یقیناً خدا بیست و پنج درجه برای وی خواهد نوشت [۶۵].
۱۸- و دوباره از وی روایت میکند که از ابا عبدالله÷ سؤال نموده، که نزدیک منزل من مسجدی هست در آن گروهی مخالف و منکر، وجود دارند آنان نماز عصر را ادا میکنند و من در حالی که نماز عصر را خواندهام سپس از منزل بیرون میآیم و با آنها نماز میگذارم آیا جایز است؟ او گفت: آیا راضی نیستی که ثواب بیست و چهار نماز برای تو محسوب گردد [۶۶].
۱۹- عمار ساباطی از ابوعبدالله÷ روایت کرده که گفت: هر یک از شما امروز نماز فرضی را به خاطر پنهان شدن از دشمنش در وقت آن با جماعت بخواند و آن را کامل کند، الله متعال برای او ثواب پنجاه نماز فرض با جماعت را مینویسد و هر یک از شما نماز فرضی را به تنهایی در وقت آن به خاطر پنهان ماندن از دشمن خوانده و آن را کامل کند، خداوند متعال در برابر آن ثواب بیست و پنج نماز فرض به صورت فرادی برایش مینویسد. و هر یکی از شما نماز نفلی را در وقت آن بخواند الله متعال در عوض آن برایش ثواب ده نماز نفل مینویسد و هر یک از شما یک نیکی انجام دهد الله در عوض آن ده نیکی برایش مینویسد و خداوند نیکیهای مؤمنان شما را چندین برابر میکند اگر عملش را نیکو گردانده و با تقیه به خاطر دین و امام و نفسش خداوند را پرستش کند و زبانش را نگاه دارد همانا الله عزوجل بسیار بخشنده است [۶۷].
میگویم: شاید به نظر برخی از خوانندگان کتاب این روایت ربطی به نماز پشت سر مخالف رافضی نداشته باشد. بنابراین میگویم: حر عاملی این روایت را در کتاب وسائل الشیعه ج۳ ص۳۸۴ در ضمن باب «مستحب بودن انجام نماز فرض پیش از مخالف یا بعد از آن و حضور همراه وی» آورده است و او میداند که این روایت از جمله روایتهایی است که بر حضور نماز جماعت بر مخالفین بنابر مدارا و تقیه، دلالت میکند. و چنانکه میگویند: اهل مکه از پیچ و خمهای آن آگاهترند.
۲۰- نشیط بن صالح از ابوعبدالله نقل کرده و میگوید: به وی گفتم: یکی از ما نمازش را در داخل منزل خود در حالی که در را بر خود بسته است ادا میکند، سپس بیرون میرود و با همسایهاش دوباره نماز میخواند، آیا این نماز خواندن وی، به تنهایی در منزل خود ثواب جماعت را دارد؟ گفت: کسی که در خانۀ خود نماز میخواند خداوند دو برابر اجر و پاداش نماز جماعت را به وی عطا میکند، پس پنجاه درجه خواهد داشت، و آن کسی که با همسایهاش نماز میگذارد خداوند کسی را که پشت سر رسول خدا ج نماز خوانده است برای وی مینویسد.
و وقتی که با آنان داخل نماز میشود گناهانش را برای ایشان بر جای میگذارد، و حسنات آنها را با خود بیرون میآورد [۶۸].
۲۱- عبید بن زراره از ابا عبدالله÷ روایت کرده که گفت: من گفتم: من داخل مسجد میشوم در حالی که نمازم را خواندهام، با آنان نیز نماز میگذارم، آیا با این نماز مأجور میشوم؟ گفت: اشکالی ندارد و من با ایشان نماز میگذارم و به آنها وانمود میکنم که سجده کردهام در حالی که سجده هم نکردهام [۶۹].
۲۲- ناصح مؤذن روایت میکند که به ابا عبدالله÷ گفتم: من در منزل نماز میخوانم و بعد بیرون میآیم و نزد آنان میروم، باید چکار کنم؟ گفت: این نماز را به عنوان سنت انجام بده و با ایشان تکبیر را مگو، که با آنها داخل نماز شوی، زیرا کلید نماز تکبیر است [۷۰].
۲۳- ابو الربیع از جعفر بن محمد از پدرش ـ علیهما السلام ـ روایت میکند که از وی دربارهی امامی که به او اطمینان ندارم پرسیدم که آیا پشت سر او نماز خوانده و قرائت کنم؟
گفت: نه، قبل از او یا بعد از او نماز بخوان.
گفته شد: آیا پشت سر او نماز بخوانم و نیت نماز نفل کنم؟
گفت: اگر نماز نفل پذیرفته میشد نماز فرض هم پذیرفته میشد ولی آنرا به عنوان تسبیح قرار بده [۷۱].
۲۴- علی بن یقطین میگوید: از ابا الحسن÷ دربارهی شخصی که پشت سر امامی نماز میخواند که به او اقتدا نمیشود و امام قرائت را با صدای بلند میخواند، پرسیدم؟ گفت: در دل خودت بخوان و اگر خودت هم نشنیدی اشکالی ندارد [۷۲].
۲۵- معاویه بن وهب میگوید: از ابو عبدالله÷ دربارهی شخصی پرسیدم که در نماز جهری پیشنماز مردم میشود و تو از او خشنود نیستی؟
گفت: هنگامی که شنیدی کتاب الله تلاوت میشود پس به آن گوش کرده و سکوت کن.
گفتم: او علیه من گواهی شرک میدهد؟ گفت: اگر از الله نافرمانی کرد تو از الله اطاعت کن. پس من چند بار این را تکرار نمودم اما وی نپذیرفت که به من رخصت دهد. گفتم: پس در خانهام نماز بخوانم و سپس به سوی او بروم؟ گفت: اشکالی ندارد [۷۳].
۲۶- ابو بصیر میگوید: به ابوجعفر÷ گفتم: كسی كه به او در نمازش اقتدا نمیکنم [تکلیف چیست]؟ گفت: پیش از آنکه او قرائت را تمام کند، تمام کن، زیرا تو در حصار قرار داری پس اگر پیش از تو قرائت را تمام کرد تو قرائت را تمام کرده و با او رکوع کن [۷۴].
۲۷- بکیر بن اعین میگوید: از ابو عبدالله÷ دربارهی ناصبی که پیشنماز ما میشود پرسیدم که دربارهی نماز خواندن با او چه میگویی؟
گفت: هنگامی که با صدای بلند خواند سکوت کن و به قرائت گوش بده سپس برای خودت رکوع کرده و سجده کن [۷۵].
۲۸- زراره از ابوجعفر÷ روایت میکند که گفت: اشکالی ندارد که با ناصبی نماز بخوانی ولی هنگامی که با صدای بلند میخواند پشت سرش قرائت نکن زیرا هنگامی که قرائت او را بشنوی برایت کافی است [۷۶].
عاملی در توضیح این روایت گفته است: این گفتهی شیخ بر تقیه یا ترک قرائت در نماز جهری حمل میشود. و کاشانی در الوافی گفته است: این اخبار در التهذیب بر تقیه و ترس شدید حمل شده است.
۲۹- صفوان جمّال میگوید: به ابوعبدالله÷ گفتم: نزد ما نمازخانهای است که اهل آن ناصبی بوده و امامشان از مخالفین است آیا به او اقتدا کنم؟ گفت: نه. گفتم: اگر قرائت کرد پشت سر او قرائت کنم؟ گفت: بله.
گفتم: اگر پیش از آنکه او تمام کند، سورهی من تمام شد چه کنم؟ گفت: سبحان الله و الله اکبر بگو که این به جای قنوت به حساب میآید و الله اکبر و لاإله إلا الله بگو [۷۷].
۳۰- احمد بن محمد بن ابی نصر از ابو الحسن رضا÷ روایت میکند که گفت: به او گفتم: من با اینها وارد نماز مغرب میشوم پس آنها شتاب کرده و من نمیتوانم اذان گفته و اقامه کنم و نمیتوانم جز سورهی الحمد بخوانم و آنها به رکوع میروند آیا نمازم درست است؟
گفت: بله سورهی الحمد به تنهایی تو را کفایت میکند [۷۸].
طوسی در تهذیب این روایت را توضیح داده و میگوید: «همچنین احتمال دارد که این خبر مربوط به حالت تقیه باشد زیرا در حال تقیه و ترس اگر انسان به قرائت همراه آنها نرسید اجازه دارد که قرائت را ترک گفته و چون رکوع را دریابد، آن رکعت را به شمار میآورد.
همچنین در استبصار میگوید: احتمال دارد که خبر به حالت تقیه اختصاص داشته باشد زیرا در اینصورت اگر به رکوع و سجود برسد برایش جایز است.
۳۱- محمد بن اسحاق و محمد بن ابو حمزه از ابوعبدالله÷ روایت میکنند که گفت: «هنگامی که با آنها بودی، قرائتی مانند سخن گفتن با خودت، برای تو کافی است» [۷۹].
۳۲- عبدالله بن بکیر از امام صادق÷ روایت میکند که گفت: «هر کس در صف اول با آنها (اهل سنت) نماز بخواند مانند این است که با رسول الله ج در صف اول نماز خوانده است» [۸۰].
۳۳- تفسیر امام عسکری÷: امام باقر÷ یکی از پیروانش را دید که در نماز به یکی از مخالفین اقتدا کرده است، و شیعی احساس کرد که امام باقر÷ از این کار وی آگاه شده پس نزد وی آمد و گفت: ای پسر رسول خدا، از اینکه به فلانی اقتدا کردم از تو پوزش میطلبم، من از وی پرهیز میکنم و اگر این نبود، تنها نماز میخواندم، امام باقر÷ به وی گفت: ای برادر من، اگر به وی اقتدا نمیکردی تنها محتاج معذرت خواهی بودی، ای بندۀ مومن خدا و همچنین فرشتگان هفت طبقۀ آسمان و هفت طبقۀ زمین بر تو درود میفرستند و امام جماعت تو را لعن و نفرین میکنند، و خدا نمازت را پشت سر وی به خاطر تقیه به اندازۀ هفتصد برابر نماز تنهایی برایت محسوب میگرداند، پس تقیه پیشه کن [۸۱].
۳۴- در کتاب فقه الرضا آمده که ایشان÷ گفته است: «نماز نخوان جز پشت دو نفر: یکی از آنها کسی که به او و دینداری و تقوایش اعتماد داری، و دیگری کسی که از شمشیر و شلاق و شر و آزار و اذیت و زشتیاش میترسی پس از روی تقیه و سازش پشت سر او نماز بخوان و برای خودت اذان و اقامه بگو و به جای او قرائت کن زیرا قابل اعتماد نیست پس چون پیش از او از قرائت فارغ شدی یک آیه را بگذار که در هنگام رکوع او بخوانی، در غیر این صورت تا زمانی که او به رکوع میرود، تسبیح بگو [۸۲].
۳۵- یونس بن یعقوب میگوید که ابو عبدالله÷ به من گفت: ای يونس به آنها بگو: ای مؤلفه [۸۳]! مشاهده کردهام که شما چه میکنید، هنگامی که صدای اذان را شنیدید کفشهایتان را برداشته و از مسجد خارج شدید [۸۴].
مجلسی در تفسیر این روایت میگوید: «به آنها بگو» یعنی به شیعه بگو و اینکه آنها را با لفظ مؤلفه مورد خطاب قرار داد به خاطر ادب کردن آنها بود و هشدار نسبت به به اینکه آنها از شیعیان واقعی نیستند بلکه از کسانی هستند که دلهایشان الفت گرفته است چرا که آنها سخنانش در مورد تقیه را میشنود ولی به آن عمل نمیکنند، زیرا آنها بعد از اذان از مسجد خارج میشدند تا با مخالفین (اهل سنت) نماز نخوانند، پس این گفتار بر لزوم نماز پشت سر آنها هنگام تقیه دلالت میکند.
۳۶- ابوعبدالله شاذانی از ابو محمد فضل بن شاذان پرسید: ما گاهی نماز مغرب را با آنها خواندهایم ولی دوست نداریم هنگام خروج از مسجد به خانههایمان برویم که مبادا گمان کنند ما برای اعادهی نمازی که با آنها خواندهایم به خانه رفتهایم پس نماز مغرب را تا نماز عشاء به تأخیر میاندازیم.
گفت: خودتان را اینگونه دلتنگ نکنید، اگر با آنها نماز خواندید گناهی بر شما نیست پس در یک دفعه سه یا پنج تکبیر بگویید و در هر رکعت بعد از آنکه امامشان قرائت را تمام کرد سورهی حمد و هر سورهای که خواستید بخوانید، و در رکوع به اندازهای که میتوانید سبحان ربی العظیم و بحمده بگویید و نمازتان کامل شده است، ولی امام شما و دیوار مانند هم هستند پس چون امام نماز فرض را تمام کرد با آنها برخیزید و پس از آن چهار رکعت سنت بخوانید.
گفتم: ای ابومحمد، آیا اگر آنچه گفتی را انجام دهم نمازم درست است؟ گفت: بله.
گفتم: آیا شنیدهای که یکی از یاران ما چنین کاری را انجام دهد؟
گفت: بله. من در عراق بودم و سینهام مانند شما از نماز خواندن با آنها تنگ بود. پس به فقیهی که نوح بن شعیب خوانده میشد شکوه کردم و او مرا به همان چیزی که تو را امر کردم امر کرد. پس به او گفتم: آیا کسی جز تو نیز این را میگوید؟ گفت: بله. بعد از آن در مجلسی که حدود بیست نفر از مشایخ ما حضور داشتند به نوح بن شعیب گفتم که در حضور آنها از آنچه از تو پرسیدم سخن بگو. نوح بن شعیب گفت: ای حضار آیا از این خراسانی نادان تعجب نمیکنید که گمان میکند که از هشام بن حکم بزرگتر است و از من میپرسد آیا نماز خواندن با مرجئه درست است؟ پس تمام مشایخی که حضور داشتند همان گفتهی نوح بن شعیب را گفتند و من خیالم راحت شد [۸۵].
۳۷- از عبدالله بن حبیب بن جندب روایت است که گفت: به ابوعبدالله÷ گفتم: من نماز مغرب را با آنها خوانده و آن را اعاده میکنم و میترسم هنگامی که نیستم مرا طلب کنید.
گفت: هنگامی که رکعت سوم را خواندی نشیمنگاهت را بر زمین قرار بده سپس برخیز و در حالی که ایستادهای تشهد بخوان سپس رکوع کرده و سجده کن تا آنها فکر کنند که تو نفل میخوانی [۸۶].
۳۸- در جامع الأخبار از پیامبر ج [به دروغ] روایت شده که گفت: «هر کس به خاطر تقیه پشت سر منافقین نماز بخواند مانند کسی است که پشت سر ائمه نماز خوانده است [۸۷].
۳۹- از ابو جعفر محمد بن علی÷ روایت شده که او گفت: به ناصبی اقتدا نکنید، و ناصبی ارزش و احترام ندارد [۸۸].
۴۰- ابن بابویه قمی در کتاب (من لا یحضره الفقیه): محمد علی حلبی از ابا عبدالله÷ روایت کرده که او گفته است: در نماز به کسی اقتدا نکن که بر تو گواهی کفر میدهد [۸۹]، و یا تو بر وی گواهی کفر میدهی [۹۰].
۴۱- از ابا عبدالله برقی روایت نموده که گفت: برای ابا جعفر÷ نوشتم: آیا نماز خواندن پشت سر کسی را که با پدر و پدر بزرگ تو ÷ مخالفت نموده جایز میدانی؟ پس جواب داد: به وی اقتدا مکن [۹۱].
۴۲- الکافی فی الفروع و ابن بابویه در (من لا یحضره الفقیه): از حفص بن بختری و او از ابا عبدالله÷ روایت کرده که گفت: اگر نزد آنان رفتی و به ایشان اقتدا نکردی به اندازهای مأجور خواهی شد با کسی باشی که به وی اقتدا میکنی [۹۲]. (اهل بیت و پیروانشان).
۴۳- قمی در (من لا یحضره الفقیه) از امام صادق روایت کرده که گفت: اگر با ایشان نماز خواندی خداوند به تعداد مخالفینت تو را میبخشاید [۹۳].
۴۴- حر عاملی در (الوسائل): از عثمان بن عیسی و او از سماعه روایت کرده که گفت: از ابا عبدالله÷ در مورد ازدواج با آنان و اقتدا کردن به ایشان در نماز سؤال نمودم؟ پس گفت: این کاری سخت و سنگین است و شما توانائی آن را ندارید، پیامبر خدا ج با آنها ازدواج کرده [۹۴]، و علی÷ پشت سر آنان نماز خوانده است [۹۵].
۴۵- علی بن جعفر در کتاب خود از برادرش موسی بن جعفر÷ روایت کرده که گفته است: حسن و حسین÷ پشت سر مروان نماز خواندهاند، و ما نیز با آنان نماز میخوانیم [۹۶].
۴۶- (الجعفریات) محمد بن محمد اشعث: از جعفر بن محمد و او از پدرش÷ روایت نموده که گفت: حسن و حسین إ به مروان اقتدا میکردند، دیگران گفتند: پدرت چطور؟ آیا اگر به خانه بر میگشت نماز را اعاده مینمود؟ پس گفت: خیر، به خدا سوگند از نماز امامان† چیزی اضافه نمیکردند، این روایت را فضل راوندی نیز در (نوادر) خود با سند خویش از موسی بن جعفر و او از پدرش مانند آن را نقل نموده است.
۴۷- طوسی در (التهذیب) و کلینی در (الفروع): از زراره روایت کردهاند که گفت: روزی در حالی که نزد ابا جعفر÷ نشسته بودم مردی پیش وی آمد و داخل شد و به او گفت: جانم به فدایت، من همسایگانی دارم اگر آنان نماز بخوانند، و من با ایشان نماز نگذارم از من بدگویی کرده و میگویند او چنین و چنان است، پس راه چاره چیست؟ او گفت: اما در رابطه با قول تو، امیر المؤمنین÷ گفته است: کسی که اذان را بشنود، و بدون عذر بدان پاسخ ندهد نماز وی جایز نمیباشد، پس آن مرد بیرون رفت و ابا جعفر÷ به او گفت: نماز گزاردن با آنان و پشت سر هر امامی را ترک نکن، وقتی که بیرون رفت، به او گفتم: ای جانم به فدایت سخن شما به این مرد بر من سنگین آمد هنگامی که از شما طلب فتوا کرده پس اگر آن قوم مؤمن نباشند [۹۷]. پس امام÷ خندید و سپس گفت: ای زراره، تا به حال در غیر این مورد شما را اینگونه ندیدهام پس چه علت بزرگتری از این میخواهی که او به ایشان اقتدا نمیکند، سپس گفت: ای زراره، مگر نشنیدی که به وی گفتم: در مساجد خودتان و به همراه امامانتان نماز بخوانید [۹۸]. یعنی زراره شگفت زده شده که چگونه امام نماز پشت سر کسی را که به عقائد شیعیان باور ندارد برای او جایز میشمارد، پس معصوم به وی پاسخ داده که جواب او به آن مرد از روی تقیه بوده است و مقصود وی پشت سر امامان معصوم است نه آن کسانی که به ناحق ادعای امامت کردهاند.
۴۸- زراره و او از حمران روایت کرده که گفت: ابو عبدالله÷ به من گفت: این گفته در نوشتۀ علی÷ موجود است: اگر آنان در سر وقت خود نماز جمعه را خواندند با ایشان نماز بگذارید، زراره گفت: این غیر ممکن است آیا به کسی که دشمن خداست اقتدا کنم؟ حمران گفت: چگونه از سر تقیه این را به من گفته در حالی که من از وی سؤال نکردم، و او خود شروع کرد و به من گفت در نوشتۀ علی÷ موجود است که گفته: اگر ایشان نماز جمعه را سر وقت خود ادا نمودند، شما هم با آنان نماز بگذارید، چرا این سخن را به خاطر تقیه میگوید؟!
زراره گفت: به وی گفتم: از تو تقیه کرده است؟ این اصلاً جایز نمیباشد، تا اینکه قضاء نزد ابا عبدالله÷ گرد آمدیم، حمران به وی گفت: خداوند صالحت گرداند حدیثی را که برای من نقل کردی و فرمودی: که در نوشتۀ علی÷ موجود است، اگر آنان نماز جمعه را سر وقت خود ادا نمودند شما هم با ایشان نماز بگذارید، دوباره بازگو بنما، چون زراره گفت: این غیر ممکن است، جایز نیست که به شخص فاسق و دشمن خدا اقتدا کرد و با وی نماز گذارد، ابو عبدالله÷ گفت: در کتاب علی÷ این سخن وجود دارد: اگر آنان در سر وقت خود نماز جمعه بر پا داشتند، شما هم با آنها نماز بگذارید و اکیداً نباید از جای خویش بلند شوی تا اینکه دو رکعت دیگر نماز میخوانی، گفتم: در این صورت برای خودم چهار رکعت خواندهام و به وی اقتدا نکردهام؟ گفت: آری، راوی میگوید: من و رفیقم هر دو سکوت کردیم و آن را پذیرفتیم [۹۹].
۴۹- ارکان اسلام: از ابو جعفر محمد بن علی÷ روایت شده که او گفت: به ناصبی اقتدا نکنید، و ناصبی ارزش و احترام ندارد مگر اینکه بیمناک باشید که شناخته شوید و به شما اشاره گردد، پس در خانههایتان نماز بگذارید، سپس به همراه ایشان نماز بخوانید و نمازتان را با آنها به عنوان سنت ادا کنید [۱۰۰].
۵۰- کلینی در الفروع و طوسی در (التهذیب) از محمد بن اسماعیل روایت کردهاند که گفت: شخصی برای ابو الحسن نوشته بود: من با همسایگانم و غیر ایشان نیز در مساجد حضور مییابم، به من میگویند که پیش نماز آنان شوم، در حالی که قبل از آمدنم به سوی آنها نمازم را خواندهام، و شاید کسانی از مستضعفان و نادانان به من اقتدا کنند و من دوست ندارم که امام جماعت شوم و در این وضعیت پیش نماز آنها شدهام و آن کسانی که برایت نام بردم با نماز من نمازشان را میخوانند.
در این خصوص به من دستور بده تا آن را انجام دهم و ان شاء الله بدان عمل نمایم، ابو الحسن÷ نوشت پیش نمازی آنان را بپذیر [۱۰۱].
پس از تمام این روایاتی که ذکر شد گمان نمیکنم که خوانندهی گرامی نیاز به توضیح دربارهی درستی یا نادرستی نماز پشت سر اهل سنت داشته باشد [۱۰۲].
[۴۸] جامع أحادیث الشیعة ۱/۱۴۰. [۴۹] جامع أحادیث الشیعة ۱/۱۴۰. [۵۰] یعنی اهل سنت. [۵۱] همان: ۶/۴۱۱. [۵۲] همان: ۶/۴۱۱. [۵۳] الفروع من الکافی ۱/۳۷۳- وسائل الشیعة ج۳ ص ۴۳۲ – التهذیب ج۳ ص۳۹ – الوافی ج۵ ص۱۶۳. [۵۴] الفروع من الکافی ۱/۳۷۳- وسائل الشیعة ج۳ ص ۴۳۲ – الوافی ج۵ ص ۱۶۳ [۵۵] الفروع من الکافی ۳/۳۷۳، تهذیب الأحکام طوسی ج۳ ص ۳۵، الحدائق الناضرة ج۱۱ ص ۷۴- وسائل الشیعه ج۳ ص۴۲۹- الاستبصار طوسی ج۱ ص۴۲۹ – الوافی، فیض کاشانی ج۵ ۱۶۳ [۵۶] یعنی اهل سنت. [۵۷] الوافی ۵/۱۶۴ فصل: روش نماز جمعه به همراه اهل سنت. [۵۸] الفروع من الكافی ۳/۲۷۹-۲۸۰، الحدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۴، الوافی ج۵ ص۳ ص۱۶۴. [۵۹] الفروع الكافی ۳/۳۸۰، الحدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۱ .. [۶۰] الفروع من الكافی ۳/۳۸۱، الحدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۲، من لا يحضره الفقيه لابن بابويه القمی ج۱ ص۲۶۵، بحار الأنوار ج۵ ص۱۶۴. [۶۱] الحدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۱، وسائل الشيعة ج۳ ص۳۸۲ . [۶۲] الحدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۱-۷۲، من لا يحضره الفقيه ج۱ ص۲۶۵. [۶۳] وسائل الشيعة ج۳ ص۳۸۱، مستدرک الوسائل ج۱ ص۴۹۰ . [۶۴] وسائل الشيعة ج۳ ص۳۸۳، الحدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۲ . [۶۵] وسائل الشيعة ج۳ ص۳۸۳، الحدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۲، من لا يحضره الفقيه ج۱ ص۲۶۵ . [۶۶] وسائل الشيعة ج۳ ص۳۸۳-۳۸۴، الحدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۲ من لا يحضره الفقيه ج۱ ص۲۶۵ . [۶۷] وسائل الشيعة ج۳ ص۳۸۴ . [۶۸] الحدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۲، وسائل الشيعة ج۳ ص۳۸۴-۳۸۵ . [۶۹] الحدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۴، وسائل الشيعة ج۳ ص۳۸۵ . [۷۰] الحدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۴، وسائل الشيعة ج۳ ص۳۸۵ . [۷۱] الحدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۴، وسائل الشيعة ج۳ ص۳۸۴ . [۷۲] الحدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۴، وسائل الشيعة ج۳ ص۴۲۷، التهذيب ج۳ ص۳۶، الوافی ج۵ ص۱۶۳ . [۷۳] الحدائق الناضرة ج۱۱ ص۷۵، وسائل الشيعة ج۳ ص۴۳۰، التهذيب للطوسی ج۳ ص۳۵، الاستبصار للطوسی ج۱ ص۴۳۰ . [۷۴] وسائل الشيعة ج۳ ص۴۳۰ "باب سقوط القراءة خلف من لا يقتدی به مع تعذّرها والاجتزاء بإدراک الركوع مع شدّة التقيّة. [۷۵] وسائل الشيعة ج۳ ص۴۳۱، الاستبصار للطوسی ج۱ ص۴۳۰، الوافی ج۵ ص۱۶۳ . [۷۶] وسائل الشيعة ج۳ ص۴۳۱، التهذيب ج۳ ص۳۵، الوافی ج۵ ص۱۶۴ . [۷۷] وسائل الشيعة ج۳ ص۴۳۳ . [۷۸] تهذيب الأحكام ج۳ ص۳۷، الاستبصار للطوسی ج۱ ص۴۳۲، الوافی ج۵ ص۱۶۳ . [۷۹] الاستبصار للطوسی ج۱ ص۴۳۰، الوافی ج۵ ص۱۶۳ . [۸۰] بحار الأنوار للمجلسی ج۸۵ ص۸۷، أمالی الصدوق. [۸۱] بحار الأنوار ج۸۵ ص۸۹، مستدرک الوسائل ج۱ ص۴۸۹-۴۹۰ . [۸۲] فقه الرضا ص۱۴، نقلاً عن بحار الأنوار ج۸۵ ص۱۰۶. مستدرک الوسائل للنوری ج۱ ص۴۹۰. [۸۳] یعنی ایمان در دل شما جای نگرفته و مانند مؤلفة قلوبهم هستید. [۸۴] بحار الأنوار ج۸۵ ص۹۴ . [۸۵] بحار الأنوار ج۸۵ ص۹۵ . [۸۶] بحار الأنوار ج۸۵ ص۱۰۱ . [۸۷] مستدرک الوسائل للنوری ج۱ ص۴۹۰ . [۸۸] مستدرک الوسائل ج۱ ص۴۹۰ . [۸۹] اهل سنت همگی شیعیان را تکفیر نمیکنند، بلکه کسانی را که به عقائد فاسد مانند تحریف قرآن و توصیف نودن خداوند پاک و منزه به نادانی و نسبت دادن صفات خداوند مهربان و بلند مرتبه به امامان و غیر اینها از موجبات کفر معتقدند تکفیر مینمایند، بر خلاف اهل تشیع که آنها واژه کفر را بر هر کسی که دوستدار ابوبکر و عمر و عثمان ش باشد و به امامت ایشان معتقد باشد اطلاق میکنند. [۹۰] جامع أحاديث الشيعة ۱/۱۴۰ بخش: نماز، فصل: عدم جواز اقتدا به کسی که مخالف اعتقادات صحیح باشد، مگر به خاطر تقیه که برای وی مستحب است در جماعت ایشان حضور یابد و به همراه آنان در صف اول بایستند. [۹۱] جامع أحادیث الشیعه: ۶/۴۱۲. [۹۲] همان: ۶/۴۱۳. [۹۳] همان: ۶/۴۱۴. [۹۴] منظورش ازدواج پیامبر ج با عائشه صدیقه دختر ابوبکر صدیق و حفصه دختر عمر فاروقش است، چه شیعیان گمان بردهاند این ازدواجهای رسول اکرم ج تنها به علت تقیه بوده است که به واسطه این ازدواجها از گزند پدرانشان پرهیز نموده است. و این افترا در طعنه زدن به رسول خدا ج کفایت میکند، شیعیان همیشه و پیدرپی ادب و ارادت به شخص پیامبر ج و نیز پیامبران دیگر† را در سخنانشان کاهش میدهند، و افسانهای را که وجودی ندارد به مقام و منزلتی بالاتر از پیامبران† رفعت دادهاند، همانطور که خمینی در هنگام بزرگداشت میلاد مهدی افسانه، چنین عمل نمود. [۹۵] منبع گذشته: ۶/۴۱۵ و خمینی در (التقیه) ص ۱۹۸. [۹۶] جامع أحادیث الشیعه: ۶/۴۱۵. [۹۷] یعنی شیعه نباشند. [۹۸] جامع أحاديث الشيعة: ۶/۴۱۶. [۹۹] الوافی: ۵/۱۶۴. [۱۰۰] جامع أحاديث الشيعة:۶/۴۲۰. [۱۰۱] همان: ۶/۴۲۰. [۱۰۲] آنچه از روایات سابق الذکر فهم میشود اینست که اقتدا به اهل سنت در نماز جایز نیست و کفایت نمیکند، و رفتن به مساجد ایشان پس از ادای فریضه در منزل به خاطر تقیه، ثواب و پاداش زیادی دارد. و خمینی این مطلب را در رسالهاش (التقیه) ص ۱۹۸ بیان داشته است و میگوید: روایات ویژهای راجع به نماز خواندن با مردم و تشویق به حضور یافتن در مساجد ایشان و اقتدا کردن به آنان و اهتمام بدان آمده است ... تا اینکه گفته است: و شکی نیست که ادای نماز با آنها درست و حاوی فضیلت و ثواب بسیاری است، و همینطور ادای نماز با ایشان در حال تقیه.