خانه ای بر اساس تقوا

وضعیت خانه‌ها

وضعیت خانه‌ها

﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ ٱلظُّلُمَٰتِ وَٱلنُّورَۖ ثُمَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ يَعۡدِلُونَ١. والصلاة والسلام على المعلم النحرير والهادي الكبير والبشير النذير، محمد بن عبدالله.

اما بعد...

برادران دینی‌ام، پدران شما با این عقیده به جنگ رفتند و توانستند سرزمین‌های فارس و روم را فتح کنند و در آن روزها، حدود الهی را رعایت کردند و حفظ نمودند و از پیروی و اطاعت شیطان دوری جستند.

اکنون بنگر راه آنان را؟ از کسانی که مساجد و نماز را ترک کرده‌اند تا کسانی که سنت و منهج و راه و روش قرآن را رها کرده‌اند و دم از آزادی زن، خارج شدن از خانه، اختلاط با مردان و حضور همراه مرد در هر مکانی می‌زنند.

شاعر درباره‌ی آنان چنین می‌سراید:

أَمَّا التِّلَاوَةُ فَالغَطَاءُ لَدَیهِمُ
لَعِبُ البَلُّوتِ وَجَلْسَةُ الدُّخَانِ
أَکَلُوا الرِّبَا وَتَسَابَقُوا فِي کَسْبِهِ
وَتَصَارَعُوا لِـمُخَدِّرٍ فَتَّانِ
فَاسْتَأْهَلُوا غَضَبَ الْإِلَهِ فَدَکَّهُمُ
بِالْجُوعِ وَالتَّکْسِیرِ وَالفَیَضَانِ

«تلاوت نزد آنان جای خود را به آواز، بازی با بلوت و نشستن برای دود داده است. ربا خوردند و در کسب آن با هم مسابقه دادند و در به دست آوردن مواد مخدر فتنه‌انگیز با هم جنگ و ستیز کردند، پس خشم و غضب الهی را به جان خریدند. پس او نیز با گرسنگی، فروپاشی و طغیان آنان را از بین برد».

﴿وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا قَرۡيَةٗ كَانَتۡ ءَامِنَةٗ مُّطۡمَئِنَّةٗ يَأۡتِيهَا رِزۡقُهَا رَغَدٗا مِّن كُلِّ مَكَانٖ فَكَفَرَتۡ بِأَنۡعُمِ ٱللَّهِ فَأَذَٰقَهَا ٱللَّهُ لِبَاسَ ٱلۡجُوعِ وَٱلۡخَوۡفِ بِمَا كَانُواْ يَصۡنَعُونَ١١٢[النحل: ١١٢].

«و الله شهری را مثال زده است که امن و امان بود [و] روزی‌اش از هر سو فراوان می‌رسید، پس [ساکنانش] نعمت‌های الله را ناسپاسی کردند و الله هم به سزای آنچه انجام می‌دادند، طعم گرسنگی و هراس را به [مردم] آن چشانید».

﴿وَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ عَتَتۡ عَنۡ أَمۡرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِۦ فَحَاسَبۡنَٰهَا حِسَابٗا شَدِيدٗا وَعَذَّبۡنَٰهَا عَذَابٗا نُّكۡرٗا٨ فَذَاقَتۡ وَبَالَ أَمۡرِهَا وَكَانَ عَٰقِبَةُ أَمۡرِهَا خُسۡرًا٩[الطلاق: ٨-٩]

«و چه بسیار شهرها که از فرمان پروردگار خود و پیامبرانش سرپیچیدند و از آن‌ها حسابی سخت کشیدیم و آنان را به عذابی [بس] زشت عذاب کردیم. تا کیفر زشت خود را چشیدند، و پایان کارشان زیان بود».

در آخرین شماره‌ی روزنامه‌ی «المسلمون» خبر ترسناک و وحشتناکی آمده بود، خبری بس ناراحت کننده. داستانی طولانی از چهار زن عرب در سرزمینی که ادعای اسلام دارد.

این زنان به کشور عربی دیگری مسافرت کردند و به عنوان فروشنده‌ی مواد مخدر دستگیر شدند، زنانی که سن و سال بعضی از آن‌ها به شصت می‌رسد و فرزند، شوهر، دختر و پسر همراه‌شان است!. اما کسی‌که الله را از یاد ببرد، الله نیز رابطه‌اش را با او قطع می‌کند. آنان محکوم به اعدام شدند، ما به حکم اعدام اعتراض نداریم، چرا که این کمترین مجازات برای چنین افرادی است.

﴿إِنَّمَا جَزَٰٓؤُاْ ٱلَّذِينَ يُحَارِبُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَسۡعَوۡنَ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوٓاْ أَوۡ يُصَلَّبُوٓاْ أَوۡ تُقَطَّعَ أَيۡدِيهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم مِّنۡ خِلَٰفٍ أَوۡ يُنفَوۡاْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِۚ ذَٰلِكَ لَهُمۡ خِزۡيٞ فِي ٱلدُّنۡيَاۖ وَلَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ٣٣[المائدة: ٣٣].

«سزای کسانی که با [دوستداران] الله و پیامبر او می‌جنگند و در زمین به فساد می‌کوشند، جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پای‌شان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند. این، رسوایی آنان در دنیاست و در آخرت عذابی بزرگ خواهند داشت».

فقط ما می‌پرسیم: چنین جنایتی که خشم الله را برانگیخته است، چه دلیلی می‌توان داشته باشد؟ اسباب چنین لغزش و سقوطی چیست؟ نتیجه‌گیری و استنتاج و برداشت الله علیم از این معصیتی که جامعه‌ی مسلمان هر صبح و شام در دام آن گرفتار می‌آید چیست؟ حتی دختران در کنار پسران در ترویج مواد مخدر، زنا، بی‌بندوباری، مجالس شراب و برانگیختن خشم و غضب یکتای بی‌همتا مشارکت دارند؟!

دلیلش این است که آنان الله را فراموش کرده‌اند و الله نیز آنان را از خود بی‌خود کرده است:

﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ نَسُواْ ٱللَّهَ فَأَنسَىٰهُمۡ أَنفُسَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ١٩[الحشر: ١٩].

«و چون کسانی می‌باشید که الله را فراموش کردند و او [نیز] آنان را دچار خود فراموشی کرد آنان همان نافرمانانند».

نه تنها این بلکه در برخی مناطق زنانی یافت می‌شود که به سن چهل سالگی رسیده‌اند ولی نماز نمی‌خوانند! احکام حیض را نمی‌دانند! احکام غسل جنابت را نمی‌دانند! این همان فراموش کردن الله است، این نادانی و جهل نسبت به دین است.

آنان ایمان را با این چیزهای فریبنده و جدید عوض کرده‌اند، مانند ویدیویی که میزان ویران‌گری‌اش در یک ساعت به اندازه‌ی ویرانی یک سال لشکر ناپلئون و هیتلر است.

همچنین با مجلات مبتذلی که همراه سبزیجات و نان فروخته می‌شود و با تصاویر و عکس‌های لخت و عریانی که به اندازه‌ی خرابی و ویرانی‌ شش ماه نیروهای بین‌المللی همه چیز را نابود می‌سازد.

تازه شوهر یا پدری هم در کنارشان هست که می‌خورد و می‌نوشد ولی نه ایمانی دارد، نه غیرتی و نه خشم و غضبی از هتک حرمت حدود الهی. او از اینکه زنش بدحجاب، با آرایش کامل و با عطر خوش و در کمال زینت و آراستگی از خانه خارج شده است و ساعت‌ها در بازار گردش می‌کند، ناراحت نمی‌شود. یا دختری که از خانه بیرون می‌رود و با هرکسی که بخواهد تلفنی صحبت کند و پیام می‌فرستد جز کسی‌ که الله به او رحم کند.

این در حالی است که پدر ایمان را به خانه‌اش نیاورده است، به خانواده‌اش نماز نیاموخته است و کتاب‌ها و نوارهای اسلامی را در اختیارشان نگذاشته است.

او خانواده‌اش را به جلسات درس یا سخنرانی اسلامی نبرده است، بدین ترتیب اطلاعات همسرش از اسلام صفر است! به هزاران ترانه گوش می‌دهد، هزاران سریال را دنبال می‌کند، به تماشای هزاران تئاتر می‌پردازد و هزاران مجله را مطالعه می‌کند! ولی به تلاوت قرآن، حدیث پیامبر  ج یا سخنرانی و درسی گوش فرا نداده است!

علاوه بر این همه فساد و تباهی، طبقه‌ای در جامعه‌ی اسلامی به وجود آمده است که دانسته یا نداسته سعی در انهدام اخلاق جامعه و انتشار رذایل و پستی‌ها در آن دارد به عنوان مثال:

احسان عبدالقدوس بیش از سی نشریه می‌نویسد که در آن پیامبر  ج رسالت و دین را به باد تمسخر و استهزا می‌گیرد. او کتابی به عنوان «من آزادم» دارد که در آن زن را به سرکشی از شوهر و دوستی با هرکه می‌خواهد و برقراری روابط با افراد فراخوانده است. سپس می‌گوید: زنا، عرفی تقلیدی است!

همچنین نجیب محفوظ که جایزه‌ی نوبل شیادی و حقه‌بازی را گرفته است؛ زیرا به ترویج بی‌دینی می‌پردازد، چرا که این یکی از ابزار صهیونیست جهانی است، او داستانی دارد به عنوان: «بچه‌های محله‌ی ما» که شیطان از فرط خباثت، فحشا و انحطاط از خواندنش شرم و حیا می‌کند!

﴿أَفَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ وَأَضَلَّهُ ٱللَّهُ عَلَىٰ عِلۡمٖ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمۡعِهِۦ وَقَلۡبِهِۦ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِۦ غِشَٰوَةٗ فَمَن يَهۡدِيهِ مِنۢ بَعۡدِ ٱللَّهِۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ٢٣[الجاثية:٢٣].

«پس آیا دیدی کسی را که هوس خویش را معبود خود قرار داده و الله او را دانسته گمراه گردانیده و بر گوش او و دلش مُهر زده و بر دیده‌اش پرده نهاده است؟ آیا پس از الله چه کسی او را هدایت خواهد کرد؟»

یکی از بزرگ‌ترین وظایف ما در زندگی این است که امتی باشیم که گواه مردم است:

﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗاۗ[البقرة: ١٤٣].

«و بدین گونه شما را امتی میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد».

زمانی گواه مردمان خواهیم بود که وظیفه‌ی الهی را در قبال خود و دین الهی را در جوامع خود اجرا کنیم و شهادت و گواهی برای مردم این است که برای امت‌ها شهادت دهیم آیا آنان در راه درست هستند یا منحرف شده‌اند؟ آیا هدایت شده‌اند یا در گمراهی‌اند؟ آیا عاقل و خردمندند یا در انحراف و گمراهی به سر می‌برند.

اما چطور می‌توانیم بر مردم گواه و شاهد باشیم اگر خودمان منحرف باشیم، سستی کنیم و در برابر شریعت الهی سرکشی و عصیان کنیم؟

الله تعالی می‌فرماید:

﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ[آل عمران: ١١٠].

«شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شده‌اید: به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از کار ناپسند باز می‌دارید و به الله ایمان دارید».

زمانی بهترین امت خواهیم بود که امر به معروف کنیم و نهی از منکر نماییم و این مسأله‌ای است که در میان ما مرده است، جز کسانی که الله به آنان رحم کرده است و این امر مسئولیت گروه خاصی از مردم گشته است، پس کسی جز آنان امر نمی‌کند، کسی جز آنان نهی نمی‌کند و کسی جز آنان دعوت نمی‌دهد و این اشتباه است.

الله   می‌فرماید:

﴿لُعِنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ عَلَىٰ لِسَانِ دَاوُۥدَ وَعِيسَى ٱبۡنِ مَرۡيَمَۚ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعۡتَدُونَ٧٨ كَانُواْ لَا يَتَنَاهَوۡنَ عَن مُّنكَرٖ فَعَلُوهُۚ لَبِئۡسَ مَا كَانُواْ يَفۡعَلُونَ٧٩[المائدة: ٧٨-٧٩].

«از میان فرزندان اسراییل، آنان که کفر ورزیدند، به زبان داوود و عیسی بن مریم مورد لعنت قرار گرفتند. این [کیفر] به خاطر آن بود که عصیان ورزیده و [از فرمان الله] تجاوز می‌کردند. [و] از کار زشتی که آن را مرتکب می‌شدند، یکدیگر را بازنمی‌داشتند. راستی، چه بد بود آنچه می‌کردند».

پس بر ماست که به امر به معروف کردن زنان و نهی از منکرشان اهمیت بدهیم، زیرا رسول الله  ج خبر داده است که بزرگ‌ترین فتنه‌ای که امت بدان گرفتار می‌شود، فتنه‌ی زنان است.

علاوه بر آن مسأله‌ی ازدواج را آسان بگیریم و به جوانان مسلمان صالح خوش آمد بگوییم و از ماندن دختران درخانه جلوگیری کنیم.

دختری به سن چهل سالگی رسیده است، زیرا پدرش مانع ازدواجش شده است و از این نمونه‌ها بسیارند. ما باید این پدران را به عدم بالا بردن مهریه‌ی دختران‌شان نصیحت کنیم اینکه آنان را در دورانی که فتنه بسیار است، عفیف و پاکدامن تربیت کنند. ازدواج سنت پیامبران است.

﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِكَ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَذُرِّيَّةٗ[الرعد: ٣٨].

«و قطعاً پیش از تو [نیز] رسولانی فرستادیم، و برای آنان زنان و فرزندانی قرار دادیم».

بنابراین مسلمان باید مسأله‌ی ازدواج را آسان و بی‌دردسر گردانند، چرا که مهریه‌ی شریف‌ترین دختران دنیا، فاطمه‌ی زهرا، دختر رسول الله  ج مادر حسنین فقط یک زره بود که قیمتش به دو درهم نمی‌رسید.

ولید بن عبدالملک، پسر خلیفه‌ی مسلمانان از دختر سعید بن مسیب خواستگاری می‌کند و سعید جواب رد به او می‌دهد.

گفتند: چرا؟

گفت: آیا او را از خانه‌ی قرآن به خانه‌ی ساز و آواز ببرم؟!

سپس او را در برابر دو درهم به ازدواج یکی از دانش‌آموزانش درآورد، زیرا رسول الله  ج می‌فرماید:

«إِذَا أَتَاکُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ دِينَهُ وَخُلُقَهُ فَزَوِّجُوهُ، إِلَّا تَفْعَلُوا تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْارْضِ وَفَسَادٌ عَرِيضٌ»[١٩] «اگر کسی نزدتان آمد که از دین و اخلاقش راضی هستید، پس او را ازدواج دهید وگرنه فتنه و فساد فراگیری خواهد شد».

والله أعلم، وصلی الله علی نبینا محمد وآله وصحبه وسلم.

[١٩]- ترمذی، حدیث ١٩٧٩، بیهقی در سننش، حدیث ١٣٦٤٥، ر.ک: المشکاة، حدیث ٣٠٩٠. حکم آلبانی: حسن.