خانه ای بر اساس تقوا

در خدمتم خواهر جان

در خدمتم خواهر جان

الحمد لله رب العالمین، ولي الصالحین، ولا عدوان إلا علی الظالمین والصلاة والسلام علی إمام المتقین وقدوة الناس أجمعین وعلی آله وصحبه والتابعین.

اما بعد...

يَا فَتَاةَ الدِّينَ يَا بِنْتَ الْحِجَابِ
أَنْتَ فِي أَوْطَانِ أَسْمَا وَالرَّبَابِ
أَنْت يَا مَنْ يَحْفَظُ الله لَهَا
عِرْضَهَا بَيْنَ الْأَفَاعِي وَالذِّئَابِ
أُسْتُرِي وَجْهَكِ عَنْ حَرِّ اللَّظَی
وَارْتَدِي فِي زَمَنِ الْفِسْقِ الثِّيَابِ
وَارْفُضِـي كُلَّ دَاعٍ خَائِنٍ
لَيْسَ يَخْشَـی اللهَ فِي يَوْمِ الْحِسابِ
وَانْعَمِي فِي ظِلِّ دِينٍ خَالِدٍ
رَدِّدِي يَا أُخْتَنَا أُمَّ الْكِتَابِ

«ای دختر دیندار، ای دختر حجاب، تو هموطن اسما و رباب هستی، تو کسی هستی که الله شرف و عفتش را در میان افعی‌ها و گرگ‌ها حفظ می‌نماید، چهره‌ات را از آتش شعله‌ها بپوشان و در دوران فسق و فجور، لباس به تن نما، سخن هر مدعی خائنی که در روز حساب و کتاب از الله نمی‌ترسد، مپذیر، و در سایه‌ی دین جاویدان در ناز و نعمت باش و ای خواهرمان ام الکتاب را با خود تکرار کن».

رسول الله  ج نور و روشنایی را آورده است، این روشنایی جز در شریعت الهی وجود ندارد، در وحی مقدس و پاکی است که جبرییل بر رسول الله  ج نازل نمود:

﴿وَمَن لَّمۡ يَجۡعَلِ ٱللَّهُ لَهُۥ نُورٗا فَمَا لَهُۥ مِن نُّورٍ٤٠[النور: ٤٠].

«الله به هرکس نوری نداده باشد او را هیچ نوری نخواهد بود».

زن و مرد دوش به دوش و در کنار هم در این نور با هم شریک هستند:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗۚ[النساء: ١].

«ای مردم، تقوای پروردگارتان را پیشه کنید که شما را از «نفس واحدی» آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید، و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد».

بنابراین مردان و زنان، نور الله   را دریافت می‌نمایند و خود را پاک می‌نمایند و ایمان می‌آورند و با ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ٥ به درگاه الهی عبادت می‌نمایند.

پس این رسالت هم برای مردان است و هم برای زنان.

بزرگداشت نیز برای همه است، بنابراین این مبادی و اصول هم برای مردان آمده است و هم برای زنان. الله متعال می‌فرماید:

﴿اسۡتَجَابَ لَهُمۡ رَبُّهُمۡ أَنِّي لَآ أُضِيعُ عَمَلَ عَٰمِلٖ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰۖ بَعۡضُكُم مِّنۢ بَعۡضٖۖ[آل عمران: ١٩٥].

«پس پروردگارشان دعای آنان را اجابت کرد [و فرمود که:] من عملِ هیچ صاحب عملی از شما را، از مرد یا زن، که همه از یکدیگرید، تباه نمی‌کنم».

زن نیز همراه مرد در اجابت فراخوان الله   شریک است:

﴿إِنَّ ٱلۡمُسۡلِمِينَ وَٱلۡمُسۡلِمَٰتِ وَٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ[الأحزاب: ٣٥].

«مردان و زنان مسلمان، و مردان و زنان با ایمان».

این دنیای جاویدی است که هر دو صنف، نوع و گروه در آن مشارکت دارند و روزی که نشانه‌های نور ناپدید گردد و زن به راه حق رهنمون نشود، آن وقت است که گمراه گشته است و در زندگی بی‌ارزش می‌شود.

«زولا» ادیب بدجنس فرانسوی در بی‌حرمتی به زن گوید: در دنیای هستی، زن هیچ تأثیری ندارد و مردم در انسان یا حیوان بودن زن شک دارند!

الله از آنچه این مجرم جنایتکار می‌گوید، والاتر است، بلکه زن موجودی پاک است، مادر دانشمندان، فرماندهان، فاتحان و رؤساست. مگر او مادر عمر، طارق و صلاح الدین نیست؟ مگر او مادر احمد، شافعی، ابوحنیفه، مالک و ابن قیم نیست؟ مگر او مربی‌ای نیست که الله به وسیله‌ی او از نسل محافظت نموده است و با داشتن کلمه‌ی لا اله الا الله، او را سرپرست خانه گماشته است؟ روزی که با حجاب، پاکی و پرهیزگاری به سوی الله می‌رود.

اسلام سرپرستی زن را تمام و کمال به عهده گرفته است. رسول الله  ج در عرفات حق و حقوقش را اعلان داشته است و در حالی که مردم را فراخواند، فرمود:

«وَاسْتَوْصُوا بِالنِّسَاءِ خَيْرًا فَإِنَّمَا هُنَّ عَوَانٌ عِنْدَكُمْ»[١٥٦]. «خوبی به زنان را به خود توصیه کنید، زیرا آنها نزد شما اسیرند».

و نیز فرمود:

«خَیْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لِأَهْلِهِ وَأَنَا خَيْرُكُمْ لِأَهْلِي»[١٥٧]. «بهترین شما کسی است که برای اهل و عیال خود بهتر از دیگران باشد و من از همه‌ی شما برای اهل و عیال خود بهترم».

رسول الله  ج به عنوان شوهر، برادر، پسر و پدر در کنار زن زندگی کرد. الله متعال با چهار دختر او را تکریم و بزرگداشت نمود، آنان سال‌ها همراه او زندگی کردند در حالی که پسرانش در خردسالی می‌مردند و دخترانش در قلبش جای داشتند. وقتی می‌خواست به سفر برود، به دیدن فاطمه می‌رفت و وقتی از سفر باز می‌گشت، بازدید را از فاطمه شروع می‌نمود.

عایشه همان‌گونه که در صحیح بخاری آمده است، می‌گفت: وقتی به دیدار فاطمه می‌رفت، فاطمه بر می‌خواست، او را می‌بوسید و در جایگاه خود می‌نشاند و وقتی فاطمه به دیدار پیامبر می‌رفت، پیامبر برمی‌خواست او را می‌بوسید و در جایگاه خود می‌نشاند. این چه عطوفت، مهربانی، محبت، شفقت و رحمتی است؟

اسلام آمد تا او را باحجاب کند، درست مانند خورشیدی در میان ابرها، مانند آسمانی ابری، مرواریدی در صدف، اما جنایتکاران این امر را نپذیرفتند و خواستند او را بی‌حجاب و بی‌حرمت بگردانند که به دنبال لباس است و خودش را می‌فروشد و برای تبلیغات به کار گرفته می‌شود.

عرب‌ها پیش از اسلام، زن بی‌حرمت و بی‌آبرو را در جامعه‌ی خود نمی‌پذیرفتند.

مردی بادیه نشین به زنش نگاه کرد و دید به مردان بیگانه نگاه می‌کند، پس خشمگین شد و او را رها کرد و گفت:

إِذَا وَقَعَ الذُّبَابُ عَلَى طَعَامٍ
رَفَعْتُ يَدِي وَنَفسِـي تَشْتَهِيهِ
وَتَجْتَنِبُ الْأُسُودُ وُرُودَ مَاءٍ
إِذَا كَانَ الْكِلَابُ وَلَغْنَ فِيهِ

«اگر مگس روی غذا بیفتد، با وجود میل و رغبت به غذا، از خوردن آن دست می‌کشم، شیرها از آبی که سگان به آن زبان زده و از آن نوشیده‌اند، نمی‌نوشند».

در دنیای امروز، دشمنان اسلام می‌خواهند زن مسلمان باعفت دست از حجاب و پایبندی به دین بردارد، از خانه خارج شود تا با مردان اختلاط و برخورد داشته باشد، آنان را ببیند و با آنان بخندد، آنهم به ادعای تمدن و پیشرفت!

در طول سال‌های گذشته، برای رسیدن به این هدف از ابزار و راه‌کارهای بسیاری کمک گرفته‌اند که خطرناک‌ترین آنها، رسانه‌ها هستند.

پس از این که توانستند در بعضی از کشورهای عربی و اسلامی زن را از خانه بیرون بکشند، از این کشور نیز خواستند تا به قافله بپیوندد.

پس تمام نیروی‌شان را جهت انتشار و پخش فحشا میان زنانمان به کار گرفتند.

بزرگ کردن این هجوم را مجله‌ی «سیدتی» مذموم به عهده گرفت. این مجله مصاحبه‌هایی با برخی از زنان سعودی ترتیب داد و بر مسأله‌ی شکوه از قید و بندهای اسلام نسبت به زن در این جامعه، متمرکز شد و آن را «آداب» و «رسوم» نامید.

مقاله‌ها، مصاحبه‌ها، عبارات و نیش و کنایه‌ها و تمسخرها ادامه یافت ولی همه‌ی اینها نزد پروردگار آسمانها به ثبت رسیده است و هر کسی به نسبت عملش مجازات خواهد شد.

مأموریت ما در این صفحات این است که با هم به دنبال راه حلی برای رویارویی با چنین تهاجم شدیدی بگردیم، شاید که الله مکر و نیرنگ‌شان را به خودشان باز گرداند.

ما برای رویارویی با این تهاجم با چه موانعی مواجهیم؟ چگونه از این جنایت، کفر و بی‌دینی بپرهیزیم؟

با استفاده از چند مورد می‌توانیم این کار را بکنیم:

١- با تقوای الله  ، چرا که ما حافظ و نگهداری جز الله نداریم.

تقوای الله با اجرای شریعت و دوری از منهیاتش حاصل می‌گردد و زمانی که زن از الله بترسد و پرهیزگاری پیشه کند، مرتکب کارهای حرام و فتنه انگیزی نمی‌شود.

تقوای الهی شامل به خاطر آوردن سختی‌های روز قیامت نیز می‌شود. اولین شبی که این زن در قبرش گذاشته می‌شود، حوادث هولناکی در آن شب با آن مواجه خواهد شد.

یکی از صالحان وقتی ذکر اولین شب قبر به میان می‌آمد، بیهوش می‌شد. شبی بسیار وحشتناک است. زن همراه شوهر، خانواده و فرزندانش آراسته و در آرامش است، در این هنگام مرگ او را می‌رباید و به اولین شب منتقل می‌شود، به جایی که هیچ مونس و همدمی ندارد، نه محبوبی و نه دوستی. سپس برای برخی از آنان – پناه بر الله – روشن می‌شود که به همسرش، شوهرش، خانواده‌اش، کتابش و سنت پیامبرش  ج خیانت نموده است، چه ننگی، چه ویرانی‌ای، چه زیانی و چه فرجام دردناک و تأسف باری!

الله متعال می‌فرماید:

﴿وَٱتَّقُواْ يَوۡمٗا تُرۡجَعُونَ فِيهِ إِلَى ٱللَّهِۖ ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا كَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ٢٨١[البقرة: ٢٨١].

«و بترسید از روزی که در آن، به سوی الله بازگردانده می‌شوید، سپس به هر کسی [پاداشِ] آنچه به دست آورده است، تمام داده شود و آنان مورد ستم قرار نمی‌گیرند».

اَلْـمَوْتُ فَاذْكُرْهُ وَمَا وَرَاءَه
فَمِنْهُ مَا لِأَحَدٍ بَرَاءة
وَإِنَّهُ للْفَيْصَل الَّذِي بِهِ
يَنْكَشِفُ الْحَالُ وَلَا يَشْتَبِه
إِنْ كَانَ خَيْرًا فَالَّذِي مِنْ بَعْدِهِ
أَفْضَلُ عِنْدَ رَبِّنَا لِعَبْدِه
وَإِنْ يَكُنْ شَرًّا فَمَا بَعْدُ أَشَدّ
وَيْلٌ لِعَبْدٍ عَنْ سَبِيلِ اللهِ صَدّ

«به یاد مرگ و پیامدهای آن باش، چرا که هیچ‌کس از آن در امان نیست، او داوری است که وضعیت به وسیله‌ی آن مشخص شده است و هیچ شبهه‌ای در آن نمی‌باشد،

اگر خیری در آن باشد، شخص پس از آن نزد پروردگار، بهترین وضعیت را خواهد داشت، و اگر شر باشد، بعدش بدتر است. وای به حال آن بنده که از راه الله بازدارد».

این مسأله‌ی بسیار بزرگی است، شاید که زن بیندیشد و بدان فکر کند، الله متعال می‌فرماید:

﴿وَلَقَدۡ جِئۡتُمُونَا فُرَٰدَىٰ كَمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَتَرَكۡتُم مَّا خَوَّلۡنَٰكُمۡ وَرَآءَ ظُهُورِكُمۡۖ[الأنعام: ٩٤].

«و همان‌گونه که شما را نخستین بار آفریدیم [اکنون نیز] تنها به سوی ما آمده‌اید، و آنچه را به شما عطا کرده بودیم پشت سر خود نهاده‌اید».

وَلَوْ أَنَّا إِذَا مُتْنَا تُرِكْنَا
لَكَانَ الْـمَوْتُ رَاحَةَ كُلِّ حَيِّ
وَلَكِنَّا إِذَا مُتْنَا بُعِثْنَا
وَيَسْأَلُ رَبُّنَا عَنْ كُلِّ شَيّ

«اگر پس از مرگ به حال خودمان رها می‌شدیم، این بهترین خواسته و مراد هر انسان زنده‌ای می‌بود، ولی پس از مرگ مبعوث می‌شویم و الله در مورد همه چیز ما را محاسبه می‌کند».

٢- از دیگر موانع: حجاب شرعی است. این نشانه‌ی بزرگی است که رسول الله  ج آن را با خود آورده است، این ارزشی برای زن است که هیچ جامعه‌ای جز جامعه‌ی مسلمان از آن برخوردار نیست، بلکه بسیاری از دیگر جوامع به خاطر منافعی که به همراه دارد، خواهان آن هستند.

در فرانسه، زنان فرانسوی ندای حجاب را بلند کرده‌اند، زیرا ملت به دنبال ویرانی و خرابی هستند، ناموس‌ها دریده شدند و زن دیگر از هیچ جایگاه و منزلتی برخوردار نیست و جنایت‌کاران پا را از گلیم فراتر نهاده‌اند، انسان جایی را نمی‌یابد که در آن با امنیت و آرامش زندگی کند. منظورم از حجاب، پوشیدن صورت و دست‌های زن است، زیرا اگر صورتش را نپوشد، در برابر دیگران پدیدار می‌گردد و زینت و زیبایی‌اش آشکار می‌گردد.

متأسفانه گروهی هستند که فقط به پوشاندن سر اکتفا می‌کنند و برخی حجت‌های واهی را مد نظر قرار داده‌اند، به خیابان‌ها رفته‌اند و با مردان اختلاط نموده‌اند، این فاجعه است و مخالفت دین الله   می‌باشد، این اولین ویرانی است، ابتدای آوارگی از منهج الهی است.

کسی که در این باره شک دارد، کتاب‌های اهل علم و دانشمندان را مطالعه کند و در دلایل و برهان بازنگری نماید.

٣- دعوت در راه الله و دعوت به سوی منهج الهی: یعنی زن دعوتگری تأثیر‌گذار باشد. من از تمام زنان دعوتگر کشورمان که سعی می‌کنند به وسیله‌ی تلفن، نامه، کلاس درس و هدیه دادن نوار، بر خواهران‌شان تأثیر بگذارند بسیار سپاسگزارم، الله کسانی را که بدین کار اقدام می‌نمایند، بیامرزد. سفارش من این است که زن، دعوتگری تأثیر گذار در میان هم جنسان و افراد پیرامونش باشد، کتاب الله   و سنت رسول الله  ج را به همراه داشته باشد.

علما در زمینه‌ی جوانان و مردان پیشرفت زیادی داشته‌اند، ولی قشر مهم جامعه که زنان باشند، نیازمند دعوتگران هستند، زنانی مخلص، پاک و با صداقت تا سخن حق را به دل‌ها برسانند و درباره‌ی وظایف ما صحبت کنند.

جای شگفتی است که برخی از مقاله نویسان زن در روزنامه‌ها، سخنان مضر و زیان آوری می‌نویسند و به مخالفت با دین الله فرا می‌خوانند، پس زنان پایبند و دیندار کجایند؟

٤- ازدواج: الله متعال ازدواج میان مرد و زن را سنتی کونی قرار داده است.

﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِكَ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَذُرِّيَّةٗۚ[الرعد: ٣٨].

«و قطعاً پیش از تو [نیز] رسولانی فرستادیم، و برای آنان زنان و فرزندانی قرار دادیم». تا ناموس، نسب و خانواده حفظ شود. تا امت، شرافتمند، با عفت و پاک بماند.

در جامعه‌ی ما افرادی به چشم می‌خورند که با ازدواج زود هنگام زن مخالفت می‌کنند یا با حجت‌های واهی و پوچ، ازدواج دختران‌شان را به تأخیر می‌اندازند که باعث انتشار پدیده‌ی در خانه ماندن دختران گشته است.

رسول الله  ج فرموده است:

«إِذَا أَتَاكُمْ مَنْ تَرْضَونَ دِينَهُ وَخُلُقَهُ فَزَوِّجُوه، إِلَّا تَفْعَلُوا تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ»[١٥٨]. «وقتی کسی نزد شما آمد که از دین و اخلاقش راضی هستید به ازدواجش در بیاورید که اگر چنین نکنید فتنه و فساد عظیمی در زمین روی می‌دهد».

زن باید به محض خواستگاری شدن توسط فرد مناسب ازدواج کند.

طبرانی در حدیثی با سند حسن آورده است:

«مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْصَنَ نِصْفَ دِینِهِ فَلْیَتَّقِ اللهَ فِي النِّصْفِ الْآخِرِ»[١٥٩]. «هرکس ازدواج کند نصف دینش را حفاظت کرده است، پس باید در نصف دیگر تقوای الله را پیشه کند».

زن نباید چنین فراخوان‌هایی که او را به عدم ازدواج تا پایان دانشگاه یا فوق لیسانس فرا می‌خواند، باور کند! او ازدواج نمی‌کند تا این که زیبایی و جوانی‌اش از بین می‌رود و دیگر مورد پسند واقع نمی‌گردد. دوران زناشویی، خانه‌داری و بچه‌داری که بهترین چیز در زندگی و راه خوشبختی پس از ایمان و عمل صالح می‌باشد، سپری می‌گردد.

سفارش دیگرم، گسترش تفکر ازدواج به موقع برای زنان و دختران است، زیرا ماندن در خانه، یک تراژدی بوده و مایه‌ی تأسف است.

از الله   هدایت، پایداری، درستی، رهنمون و یاری را مسألت دارم و از او می‌خواهم که ما را از هر اتفاق ناگوار، بدی و هر کسی‌که فساد و بدی را برای ما می‌خواهد محفوظ بدارد و با آنچه خود می‌خواهد، ما را کفایت کند.

وصلی الله علی محمد وعلی آله وصحبه وسلم تسلیمًا کثیرًا.

***

[١٥٦]- پیش از این تخریج شد.

[١٥٧]- پیش از این تخریج شد.

[١٥٨]- ترمذی، حدیث ١٠٧٩، بیهقی در سننش، حدیث ١٣٦٤٧ و ر.ک: المشکاة، حدیث ٣٠٩٠.

[١٥٩]- طبرانی در الأوسظ ر.ک: جامع الأحادیث والمراسیل، حدیث ٢٠٤٧٥، الفتح الکبیر، حدیث ١١٦١٧ و الدرر المنتشرة، حدیث ٤٠٤.