خانه ای بر اساس تقوا

ویژگی‌های زنان مؤمن

ویژگی‌های زنان مؤمن

الحمد لله رب العالمین، ولي الصالحین، ولا عدوان إلا علی الظالمین والصلاة والسلام علی إمام المتقین وقدوة الناس أجمعین وعلی آله وصحبه والتابعین.

اما بعد...

این نوشته‌ای است پیرامون برخی صفات و ویژگی‌هایی که باید زن مسلمان بدان آراسته باشد.

این موضوع را به سه دلیل برگزیدم:

اول: افزایش و فزونی فتنه‌هایی که همه‌جا را فرا گرفته است.

دوم: کوتاهی ما دعوتگران، علما و طالبان علم در مورد زن.

سوم: شاید که الله با این پیام، منفعتی حاصل نماید.

رسول الله  ج در اولین روزهای دعوت، به فاطمه فرمود:

«يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ أَنْقِذِي نَفْسَكِ مِنَ النَّارِ، فَإِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكِ مِنَ اللهِ شَيْئًا»[١٧٧]. «ای فاطمه دختر محمد، خود را از آتش نجات بده، چون در برابر الله من نمی‌توانم کاری برایت انجام دهم».

من به هر زن مسلمانی که به الله و روز قیامت ایمان دارد، می‌گویم: خودت را از آتش جهنم برهان، چرا که ما در برابر الله نمی‌توانیم کاری برایت بکنیم.

پیامبر اکرم  ج در حدیث صحیح فرموده است: «آتش را دیدم، بیشتر ساکنانش زنان بودند».

زنی گفت: ای رسول الله، چرا زنان؟

فرمود: «کفر و ناسپاسی می‌ورزند».

گفتند: به الله کفر می‌ورزند؟

فرمود:

«يَكْفُرْنَ الْعَشِيرَ وَيُكْثِرْنَ اللَّعْنَ، لَوْ أَحْسَنْتَ إِلَى إِحْدَاهُنَّ الدَّهْرَ ثُمَّ رَأَتْ مِنْكَ شَيْئًا قَالَتْ: مَا رَأَيْتُ مِنْكَ خَيْرًا قَطُّ»[١٧٨]. «از شوهران‌شان ناسپاسی کرده، و زیاد لعنت می‌کنند. اگر شما تمام عمر به یکی از آنان نیکی کنی، ولی یک بار از تو، قصوری ببیند، می‌گوید: هیچ‌گاه از تو خیری ندیده‌ام».

همچنین فرمود:

«اتَّقُوا الدُّنْيَا وَاتَّقُوا النِّسَاءَ، فَإِنَّ أَوَّلَ فِتْنَةِ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَانَتْ فِي النِّسَاءِ». «از دنیا و «فتنه‌ی» زنان بپرهیزید، زیرا اولین فتنه‌ی بنی‌اسراییل از زنان بود».

این حدیث صحیح است[١٧٩].

در جایی دیگر فرمود:

«مَا تَرَكْتُ بَعْدِي فِتْنَةً أَضَرَّ عَلَى الرِّجَالِ مِنَ النِّسَاءِ»[١٨٠]. «بعد از خودم، هیچ فتنه‌ای برای مردان، زیانبارتر از فتنه‌ی زنان، به جای نگذاشتم».

یا آن‌گونه که رسول الله  ج فرموده است.

با علم به این مطلب، الله در طول تاریخ، از آفرینش آدم تا زمانی که خود زمین و آنچه بر آن است را ارث ببرد، نمونه‌های زیادی از زنان مؤمن را ایجاد نموده است.

زنانی مؤمن، مسلمان، عبادتگذار، فروتن و حافظ اسرار به خاطر اسراری که الله از آن حفظ کرده است. به عنوان مثال، «ساره» همسر ابراهیم  ÷ زنی عبادتگذار و متواضع بود و خود را تسلیم الله یگانه‌ی یکتا نمود، پس الله نیز او را حفظ کرد و از زشتی‌ها و فحشا باز داشت.

ابراهیم  ÷ همراه همسرش ساره به مصر رفت. پادشاهی سرکش و فاجر بر مصر حکومت می‌کرد. وقتی ساره را دید، خواست به زور او را از ابراهیم بگیرد.

وقتی پادشاه بر ساره وارد شد، او وضو گرفت، نماز خواند و همه چیز را به الله سپرد و از الله یگانه خواست او را از دست این شخص فاجر حفظ کند.

هربار که پادشاه می‌خواست به ساره نزدیک شود، نمی‌توانست گامی بردارد، پس از چندین بار سعی و تلاش بی‌فایده، گفت: شما شیطانی نزد من آورده‌اید، او را از اینجا ببرید و کنیزکی به او داد.

ساره به ابراهیم گفت: الله ما را از شر این فاجر نجات داد و کنیزکی برای خدمت گزاری به ما عطا نمود.

این درسی است برای تمام زنان. کسی‌که به الله پناه برد و بر او توکل کند، الله او را حفظ می‌کند، ناموسش را نگهداری می‌نماید و قلبش را تسلیم الله یگانه‌ی یکتا می‌نماید.

از دیگر مثال‌ها، هاجر، همسر دیگر ابراهیم  ÷ و مادر اسماعیل است، او نیز زنی یکتاپرست و عبادتگذار بود. همراه ابراهیم  ÷ به مکه رفت. ابراهیم  ÷ او را در مکه رها کرد. او گفت: ما را به که می‌سپاری ای ابراهیم؟ گفت: به الله می‌سپارم.

کسی که به الله اکتفا کند، الله او را کافیست و کسی‌که به الله پناه برد، به او پناه می‌دهد. او گفت: آیا الله به تو چنین فرمان داده است؟ گفت: بله. گفت: پس الله ما را ضایع و نابود نمی‌سازد. وقتی ابراهیم از آنجا دور شد، گفت:

﴿رَّبَّنَآ إِنِّيٓ أَسۡكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيۡرِ ذِي زَرۡعٍ عِندَ بَيۡتِكَ ٱلۡمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱجۡعَلۡ أَفۡ‍ِٔدَةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ تَهۡوِيٓ إِلَيۡهِمۡ وَٱرۡزُقۡهُم مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَشۡكُرُونَ٣٧[إبراهيم: ٣٧].

«پروردگارا، من [یکی از] فرزندانم را در درّه‌ای بی‌کشت، نزد خانه‌ی محترم تو، سکونت دادم. پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس دل‌های برخی از مردم را به سوی آنان گرایش ده و آنان را از محصولات [مورد نیازشان] روزی ده، باشد که سپاسگزاری کنند».

الله محصولات و ثمره‌های بسیاری به آنان عطا کرد و همان‌گونه که می‌بینیم هیچ‌کس در مکه گرسنه نمی‌ماند. حاجیان از گرسنگی نمی‌میرند. دل‌های میلیون‌ها نفر، به سویش پرکشید. وقتی پسرش تشنه شد، برخاست و به دنبال آب گشت، هفت دور در دشت میان صفا و مروه گشت. پسرش پایش را به زمین می‌کشید و از آنجا آب بیرون آمد. او در همان حال که اطراف آب را می‌بست، می‌گفت: زم، زم.

پیامبر و محبوب ما  ج در تعلیق به این داستان فرمود: «الله مادر اسماعیل را رحمت کند، اگر زم زم را رها می‌کرد چشمه‌ای جوشان بود»[١٨١].

در این داستان درس‌ها و پیام‌هایی برای زنان، مبنی بر توکل بر الله سبحان است.

اسماعیل به سن جوانی رسید و با زنی ازدواج کرد ولی توکل این زن به الله کم بود و به الله پناه نمی‌برد و دلش فقیر و بی‌چیز بود.

او مانند برخی از زنان بود که اگر ثروت دنیا، طلا، نقره و لباس‌های دنیا را جمع کنند، هنوز از تنگی و فقر شکایت می‌کنند.

ابراهیم  ÷ از عراق برای دیدن پسرش آمد، آنجا که برای انتشار توحید در دنیا به گشت و گذار می‌پرداخت. وقتی به مکه رسید، اسماعیل برای شکار به سرزمین نعمان، بالای عرفات رفته بود. در را کوبید. همسرش بیرون آمد. ابراهیم  ÷ گفت: شوهرت کجاست – او ابراهیم را نمی‌شناخت. گفت: برای شکار بیرون رفته است. ابراهیم گفت: اوضاع و احوال‌تان چگونه است؟ گفت: در بدبختی، فقر و بیچارگی به سر می‌بریم.

ابراهیم گفت: وقتی شوهرت آمد به او سلام برسان – فقط یکتاپرستان و موحدان سلام را می‌شناختند، زیرا پیرامون‌شان مملو از جهل و نادانی بود – و به او بگو آستانه‌ی درش را تغییر دهد. شبانگاه اسماعیل به خانه بازگشت و گفت: آیا کسی نزد شما آمده است؟ همسرش گفت: پیرمردی که بر عصا تکیه می‌زد آمد و درباره‌ی تو از من پرسید. من نیز او را از اوضاع و احوال‌مان مطلع ساختم. او به تو سلام رساند و گفت: آستانه‌ی درش را تغییر بده.

اسماعیل گفت: او پدرم بوده است و تو آستانه و چارچوب در هستی، نزد خانواده‌ات برو. او با زنی دیگر ازدواج کرد. پس از مدتی ابراهیم  ÷ به خانه او رفت و در را کوبید. این بار زن صالح و ذاکر بیرون آمد. ابراهیم  ÷ درباره‌ی شوهرش از او پرسید. او گفت: برای شکار رفته است. او گفت: اوضاع و احوال‌تان چگونه است؟

زن گفت: در بهترین حال هستیم، زندگی مرفهی داریم و در گشایش، نعمت و آرامش الهی به سر می‌بریم.

ابراهیم  ÷ گفت: وقتی شوهرت آمد، به او سلام برسان و بگو: آستانه‌ی درش را نگه دارد.

اسماعیل به خانه بازگشت، از او پرسید و او ماجرا را برایش تعریف کرد.

او گفت: این مرد پدرم بود و به من دستور داد تو را نگه دارم زیرا تو زنی صالح و نیکوکار هستی[١٨٢].

زن عمران نیز پرنده‌ای را دید که با جوجه‌اش بود، او گفت: پروردگارا! به من فرزندی عطا کن.

زیرا فرزند، ثروتی بزرگ است اما بهترین فرزند، عمل صالح است.

او باردار شد و آرزو کرد که فرزندش پسر باشد و نذر کرد که اگر نوزادش به دنیا آید، او را خدمتگزار بیت المقدس قرار دهد.

او مریم را به دنیا آورد پس گفت:

﴿رَبِّ إِنِّي نَذَرۡتُ لَكَ مَا فِي بَطۡنِي مُحَرَّرٗا فَتَقَبَّلۡ مِنِّيٓۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ٣٥ فَلَمَّا وَضَعَتۡهَا قَالَتۡ رَبِّ إِنِّي وَضَعۡتُهَآ أُنثَىٰ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا وَضَعَتۡ وَلَيۡسَ ٱلذَّكَرُ كَٱلۡأُنثَىٰۖ وَإِنِّي سَمَّيۡتُهَا مَرۡيَمَ وَإِنِّيٓ أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ ٱلرَّجِيمِ٣٦[آل عمران: ٣٥-٣٦].

«پس چون فرزندش را بزاد، گفت: پروردگارا، من دختر زاده‌ام – و الله به آنچه او زایید داناتر بود – و پسر چون دختر نیست و من نامش را مریم نهادم، و او فرزندانش را از شیطان رانده شده، به تو پناه می‌دهم».

چه سخن زیبایی!

﴿فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٖ وَأَنۢبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنٗا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّاۖ[آل عمران: ٣٧].

«پس پروردگارش وی [مریم] را با حُسنِ قبول پذیرا شد و او را نیکو بار آورد، و زکریا را سرپرست وی قرار داد».

او از مردان بسیاری بهتر بود.

زنی عبادتگذار بود که روزی‌اش هر صبحگاه و شامگاه به خاطر کرامتش، از جانب الله نازل می‌شد.

مریم عیسی بن مریم را به دنیا آورد که از پیامبران اولی‌العزم بود و نور چشمش گشت.

خدیجه، همسر محمد  ج نیز اولین زن در تاریخ دعوت بود.

او برای نصرت و یاری این انسان بزرگوار که کشتی زندگی را به ساحل نجات رساند، اشک و عرق ریخت.

رسول الله  ج پس از اولین ملاقات و دیدار گرمش با جبرییل در غار در حالی که به خود می‌لرزید، به خانه بازگشت و می‌گفت: «زَمِّلُونِي، زَمِّلُونِي» «مرا بپوشانید، مرا بپوشانید».

خدیجه گفت: نه به الله قسم، الله تو را تنها نمی‌گذارد، تو صله‌ی رحم را به جای می‌آوری، بار[های مردم] را برمی‌داری، در مصیبت‌های نازله کمک می‌کنی، به ندار یاری می‌رسانی و از مهمان پذیرایی می‌کنی[١٨٣].

این الگوی زنی است که سنگینی و سختی زندگی را از دوش همسرش برمی‌دارد و او را در رویارویی با مشکلات و سختی‌ها یاری می‌رساند، بر خلاف زنی که از کاه کوهی می‌سازد و با کوچک‌ترین اتفاق یا خبری، ولوله و غوغا به راه می‌اندازد.

رسول الله  ج در حدیث صحیحی می‌فرماید:

«ای خدیجه، جبرییل سلام الله را به تو می‌رساند و بشارت خانه‌ای در بهشت را به تو می‌دهد که از مروارید میان تهی ساخته شده است و هیچ‌گونه خستگی و سر و صدایی در آن، وجود ندارد»[١٨٤]. یعنی بدون هیچ سر و صدا و خستگی.

درباره‌ی او گفته‌اند: او داناترین و خردمندترین زن در تاریخ دعوت بود.

او زنی تاجر بود، اموالش را در اختیار رسول الله  ج قرار داد تا اجر و پاداش آغاز این دعوت از آن او باشد.

صفات زن مسلمان:

اگر این ده صفت و ویژگی در زنی بود باید مژده‌ی بهشتی را که پهنایش آسمان‌ها و زمین است به او داد.

ما شاهدان الله بر زمینش هستیم.

رسول الله  ج از کنار دو جنازه عبور کرد، اولی را با ایمان معرفی کردند، پیامبر فرمود: «واجب شد».

دومی را با بدی معرفی نمودند، پس فرمود: «واجب شد».

در این باره از او سؤال کردند. فرمود: «اولی را به خوبی ستودید و من گفتم بهشت برایش واجب شد، و دومی را به بدی یاد کردید و من گفتم که آتش برایش واجب شد. شما گواهان الله بر روی زمینش هستید»[١٨٥].

اولین صفت: ایمان به الله تبارک و تعالی که در شب و روز، در سفر و حضر، در حالت ایستاده، نشسته یا به پهلو همراهش باشد.

ایمانی که مراقبت الله متعال را از رگ گردن به او نزدیک‌تر گرداند.

پس در خلوت و جلوت، پیدا و پنهان و سختی و آسانی همیشه به یاد الله باشد.

الله سبحان می‌فرماید:

﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ[التوبة: ٧٢].

«الله به مردان و زنان مؤمن وعده داده است».

الله مردان و زنان مؤمن را جدا از هم آورده است تا بیانگر آن باشد که زنان مؤمن نیز در این دین، مخاطب هستند.

همچنین می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَيَجۡعَلُ لَهُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وُدّٗا٩٦[مريم: ٩٦].

«کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، به زودی [الله] رحمان برای آنان محبتی [در دل‌ها] قرار می‌دهد».

برخی از علما گفته‌اند: «وُدّ» یعنی در میان آنان و میان آنان و الله.

همچنین گفته‌اند: «وُدّ» در دل‌های مردم.

الله محبت و «وُدّ» زن مسلمان را در دل هر مسلمانی که از نیکوکاری و تقوایش مطلع گردد، قرار می‌دهد.

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجۡرَ مَنۡ أَحۡسَنَ عَمَلًا٣٠[الكهف: ٣٠].

«کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند [بدانند که] ما پاداش کسی را که نیکوکاری کرده است تباه نمی‌کنیم».

اولین ویژگی زن با ایمان این است که همواره و همیشه با الله در ارتباط باشد، ایمان را در دلش پرورش دهد، با ذکر، نافله‌ها، تفکر و اندیشه در آیات و نشانه‌های الهی آن را بکارد. بداند که زندگی طلا و نقره نیست، زندگی شوهر نیست.

زیرا زن می‌تواند با داشتن ایمان و عمل صالح، بدون شوهر، بدون طلا و نقره – به خواست الله – زندگی خوشبخت و موفقی داشته باشد.

اما اگر در نمازهای پنجگانه، عبادت الهی، فرایض و حجاب خللی ایجاد کند، به الله قسم اگر در کاخ‌های دنیا زندگی کند، از بهترین ماشین‌ها و لذیذترین خوراکی‌ها استفاده کند، تمام اینها برایش لعنت، بدبختی و خشم الهی به شمار می‌آید.

الله متعال می‌فرماید:

﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٩٧[النحل: ٩٧].

«هرکس – از مرد یا زن – کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزه‌ای، حیاتِ [حقیقی] بخشیم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام می‌دادند پاداش خواهیم داد».

گفته‌اند: جای امنیت در دل‌هاست:

﴿أَلَا بِذِكۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ٢٨[الرعد: ٢٨].

«آگاه باشید که با یاد الله دل‌ها آرامش می‌یابد».

زندگی‌ای که فقط انسان مؤمن بدان دست می‌یابد.

عده‌ای از مردم با ایمان، در روستاها زندگی می‌کنند. احساس می‌کنند تمام لذت‌های دنیا در اختیار آنان است، آنان همواره در شادی و سرور به سر می‌برند.

عده‌ای دیگر در آسمانخراش‌ها زندگی می‌کنند ولی بدبختی، هم و غم و گرفتگی آنان را رها نمی‌کند. چرا؟

﴿وَمَنۡ أَعۡرَضَ عَن ذِكۡرِي فَإِنَّ لَهُۥ مَعِيشَةٗ ضَنكٗا وَنَحۡشُرُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ أَعۡمَىٰ١٢٤ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرۡتَنِيٓ أَعۡمَىٰ وَقَدۡ كُنتُ بَصِيرٗا١٢٥ قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتۡكَ ءَايَٰتُنَا فَنَسِيتَهَاۖ وَكَذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمَ تُنسَىٰ١٢٦[طه: ١٢٤-١٢٦].

«و هرکس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت، زندگیِ تنگ [و سختی] خواهد داشت، و روز رستاخیز او را نابینا محشور می‌کنیم. می‌گوید: پروردگارا، چرا مرا نابینا محشور کردی با آنکه بینا بودم؟ می‌فرماید: همان طور که نشانه‌های ما بر تو آمد و آن را به فراموشی سپردی، امروز همان‌گونه فراموش می‌شوی».

این عهد و پیمانی از جانب الله است، کسی‌که ایمان آورده است و عمل صالح انجام دهد، زندگی خوبی به او ببخشد و کسی‌که از ذکر و یادش روی گرداند، زندگی را بر او تیره و تار گردانده و همه‌ی درها را به رویش ببندد.

الله سبحان می‌فرماید:

﴿فَٱسۡتَجَابَ لَهُمۡ رَبُّهُمۡ أَنِّي لَآ أُضِيعُ عَمَلَ عَٰمِلٖ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰۖ بَعۡضُكُم مِّنۢ بَعۡضٖۖ فَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَٰتَلُواْ وَقُتِلُواْ لَأُكَفِّرَنَّ عَنۡهُمۡ سَيِّ‍َٔاتِهِمۡ وَلَأُدۡخِلَنَّهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ ثَوَابٗا مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ عِندَهُۥ حُسۡنُ ٱلثَّوَابِ١٩٥[آل عمران: ١٩٥].

«پس، پروردگارشان دعای آنان را اجابت کرد [و فرمود که]. من عملِ هیچ صاحب عملی از شما را، از مرد یا زن، که همه از یکدیگرید، تباه نمی‌کنم پس، کسانی که هجرت کرده و از خانه‌های خود رانده شده و در راه من آزار دیده و جنگیده و کشته شده‌اند، بدی‌هایشان را از آنان می‌زدایم، و آنان را در باغ‌هایی که از زیر [درختان] آن نهرها روان است در می‌آورم [این] پاداشی است از جانب الله و پاداش نیکو نزد الله است».

این پاداش الله یگانه‌ی یکتا برای مرد و زن مؤمن است که کفر – پناه بر الله – عکس آن را به دنبال می‌آورد، زیرا الله با خود این عهد را بسته است که هر مرد و زن کافر و هر مرد و زن منافق را عذاب کند.

زن منافق کسی است که نماز را قبول نداشته باشد، یا نماز نخواند و یا قسمتی از رسالت را انکار نماید، پنهانی به شوهرش خیانت کند، در ظاهر خود را شخصی خاشع و فروتن در راه راست نشان دهد در حالی که به الله و پیامبرش خیانت می‌کند.

دومین صفت: ماندن در خانه و عدم بی‌حجابی و بدحجابی.

زیرا مخربان و ویران کنندگان می‌خواهند زن مسلمان را از خانه بیرون بکشند، به ویژه در این کشور که بر کتاب و سنت استوار است و اولیای امور، بر اساس کتاب و سنت حکم می‌کنند.

آنان می‌خواهند زن خود را آرایش کند و بدحجاب باشد، شرم و حیایش از بین رود و مانند زن آمریکایی، انگلیسی و روسی کالایی باشد که در همه‌جا به کار می‌رود. آنجا که در تمام زمینه‌ها از زن استفاده می‌کنند اگرچه که با طبیعت و سرشتش مناسب نباشد، مانند کار در کارگاه‌ها، کارخانه‌ها و از این قبیل.

او خانه، کودکان، دین و ناموسش را رها کرد.

اما زن در کشور ما از گونه‌ی دیگری است.

زنان ما مراورید‌هایی گران‌بهایند.

الله درباره‌ی زنان ما می‌فرماید:

﴿وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ[الأحزاب: ٣٣].

«و در خانه‌‌هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیّتِ قدیم زینت‌های خود را آشکار مکنید».

یعنی: زن در خانه که پناهگاهش است، بماند.

در حدیثی که از فاطمه روایت شده است، به او گفتند: بهترین سفارش برای زنان چیست؟ گفت: مردان را نبیند و مردان او را نبینند.

در سنن، در حدیث حسن از رسول الله  ج آمده است که فرمود:

«وقتی زن با عطر و آرایش از خانه‌ی شوهرش خارج شود زناکار است»[١٨٦].

همچنین فرمود:

«صَلَاةُ الْمَرْأَةِ فِي بَيْتِهَا خَيرٌ مِنْ صَلَاتِهَا فِي حُجْرَتِهَا وَصَلَاتُهَا فِي مَخْدَعِهَا خيرٌ مِنْ صَلَاتِهَا فِي بَيْتِهَا»[١٨٧]. «نماز زن در خانه‌اش بهتر است از نمازش در حجره‌اش و نمازش در خواب‌گاهش بهتر است از نمازش در خانه‌اش».

به عنوان مثال: نمازش در اتاق خواب بهتر از نماز در خانه‌ی بزرگ یا در یکی از گوشه‌هایش است.

نماز در خانه بهتر از نماز در مسجد است اگر چه که رسول الله  ج فرموده است:

«لَا تَمْنَعُوا إِمَاءَ اللهِ مَسَاجِدَ اللهِ»[١٨٨]. «کنیزکان الله را از رفتن به مساجد الله باز ندارید».

اما ماندن در خانه، پوشش، عفت و پاکدامنی نزد الله از اجر و پاداش بیشتر و بزرگ‌تری برخوردار است.

پس بر زن واجب است که سفارش الله و پیامبرش را اجرا کند و از خانه‌اش بیرون نرود.

عرب گویند: سه چیز زن را حفظ می‌کند: شوهرش، خانه‌اش یا قبرش.

خارج شدن زن از خانه یعنی نابودی و تباهی – پناه بر الله.

سومین صفت: فروهشتن چشم و حفظ و نگهداری نفس. الله سبحان می‌فرماید: ﴿وَلَا مُتَّخِذَٰتِ أَخۡدَانٖۚ [النساء: ٢٥] «و نه دوست‌گیران پنهانی» یعنی دوستان پنهانی درست همان‌گونه که در کشورهای غربی کافر اتفاق می‌افتد، آنجا که زن باید به جز شوهرش، دوستان دیگری داشته باشد.

الله متعال می‌فرماید: ﴿حَٰفِظَٰتٞ لِّلۡغَيۡبِ بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُۚ [النساء: ٣٤] «به پاس آنچه الله [برای آنان] حفظ کرده، اسرار [شوهرانِ خود] را حفظ می‌کنند». او در غیاب شوهرش، جایگاه او را حفظ می‌کند.

رسول الله  ج در روز عرفه، حقوق انسان را اعلام داشت، در آن روزی که مبادی و اصول انسانیت و حقوق زن را بیان کرد، فرمود: «کسی که دوست ندارید روی فرش شما ننشیند»[١٨٩]. یعنی: در غیاب شما، کسی جز محارمش را به خانه ‌نیاورد.

الله تبارک و تعالی می‌فرماید:

﴿وَقُل لِّلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَغۡضُضۡنَ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِنَّ[النور: ٣١].

«و به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند».

یعنی در هنگام شبهه و شهوت، چشمش را فروهشته دارد و به مردان نگاه نکند.

پس زن باید از زیاد نگاه کردن به مردان خودداری کند.

چهارمین صفت: حفظ زبان از غیبت و سخن چینی.

الله متعال می‌فرماید:

﴿وَلَا يَغۡتَب بَّعۡضُكُم بَعۡضًاۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمۡ أَن يَأۡكُلَ لَحۡمَ أَخِيهِ مَيۡتٗا فَكَرِهۡتُمُوهُۚ[الحجرات: ١٢].

«و بعضی از شما غیبت بعضی را نکند آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌اش را بخورد؟ از آن کراهت دارید».

بیشترین چیزی که در میان زنان رواج دارد – پناه بر الله – غیبت و اشاره کردن و تهمت زدن به دیگران است به ویژه به زنان دیگر.

زن باید زبانش را از چنین گناهان بزرگی که بنا به فرموده‌ی پیامبر اکرم  ج او را به آتش می‌افکند، بازدارد و در سخنان و حرف‌هایش راستگو و درست باشد.

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِيدٗا٧٠ يُصۡلِحۡ لَكُمۡ أَعۡمَٰلَكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۗ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِيمًا٧١[الأحزاب: ٧٠-٧١].

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، تقوای الله را پیشه کنید و سخنی استوار گویید. تا اعمال شما را به صلاح آورد و گناهان‌تان را بر شما ببخشاید، و هرکس الله و پیامبرش را فرمان بَرَد قطعاً به رستگاری بزرگی نایل آمده است».

در حدیث صحیح از رسول اکرم  ج آمده است که فرمود: «لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَتَّاتٌ»[١٩٠]. «سخن‌چین وارد بهشت نمی‌شود». در روایت صحیح دیگری چنین آمده است: «لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ نَمَّامٌ»[١٩١]. «سخن‌چین وارد بهشت نمی‌شود».

سخن‌چین کسی است که سخن‌ها را به این طرف و آن طرف می‌برد و زن را نیز در نهی از این کار شریک می‌گرداند، بلکه آنان بیش از مردان به این گناه آلوده می‌شوند و آن منتقل کردن سخنان و سخن‌چینی میان مردم است.

پنجمین صفت: گوش ندادن به ترانه و دشنام و هر آنچه در این حکم وارد می‌شود، می‌باشد.

آواز و ترانه نزد تمام علمای اسلام حرام است و کسی‌که برخی فتواهای بی‌اساس را برای ما حجت قرار می‌دهد، ما با کتاب و سنت برایش دلیل و برهان می‌آوریم.

تحریم، در مذهب احناف، مالکی‌ها، شافعی‌ها و حنبلی‌هاست.

الله متعال می‌فرماید:

﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡتَرِي لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ[لقمان: ٦].

«و از مردم کسی هست که خریدار سخنان بیهوده است تا از راه الله گمراه سازد».

«لَیَکُونَنَّ مِنْ أُمَّتِي أَقْوِامٌ يَسْتَحِلُّونَ الْحِرَ وَالْحَرِيرَ وَالْخَمْرَ وَالْمَعَازِفَ»[١٩٢]. «در میان امت من افرادی پیدا خواهند شد که زنا، ابریشم، شراب و آلات موسیقی را حلال می‌دانند».

حلال دانستن آن پس از حرام بودنش می‌آید.

ابن خزیمه در حدیثی با سندی صحیح آورده است که رسول الله فرمود:

«إِنِّي نَهَيْتُ عَنْ صَوْتَيْنِ أَحْمَقَيْنِ فَاجِرَيْنِ: صَوْتٌ عِنْدَ نِعْمَةٍ، وَصَوْتٌ عِنْدَ مُصِيبَةٍ»[١٩٣]. «من از دو صدای احمق و فاجر نهی کردم: یک صدا در وقت نعمت و یک صدا در وقت مصیبت».

کسی که به آواز و ترانه گوش کند، سه مجازات دارد:

١- وحشت و قطع رابطه میان او و الله یگانه.

٢- قرآن، ذکر، حدیث نبوی و سیره را دوست نمی‌دارد.

٣- الله او را از شنیدن آواز بهشتی محروم می‌سازد.

ابن قیم گوید:

قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: وَيُرْسِلُ رَبُّنَا
رِيحًا تَهُزُّ ذَوَائِبَ الأَغْصَانِ
فَتَثِيرُ أصْوَاتًا تَلَذُّ لِـمَسْمَعِ
الْإِنْسَانِ كَالنَّغَمَاتِ بِالْأَوْزَانِ
يَا خَيْبَةَ الْآذَانِ لَا تَتَعَوَّضِي
بِلَذَاذَةِ الْأَوْتَارِ وَالْعِيدَانِ

«ابن عباس گوید: پروردگار، نسیمی را می‌فرستد که گیسوان شاخه‌ها را به حرکت می‌آورد، و صداهایی بسان ترانه‌های موزون ایجاد می‌کند، که موجب لذت گوش و شنوایی انسان می‌گردد، ای وای بر گوش‌ها، لذت تار و عود را با این لذت عوض نکنید».

این جزای کسی است که به ترانه و آواز گوش می‌کند و همان‌گونه که علما گفته‌اند، آواز، پیک زناست.

پس بر زن واجب است که خانه و گوشش را از این ناپاکی و خباثت پاک سازد تا در دنیا و آخرت در ناز و نعمت به سر ببرد.

ششمین صفت: احترام شوهر ادای حقوقش و سعی بر راحتی او و اطاعت وی در آنچه اطاعت الله است.

در حدیثی از رسول الله  ج آمده است که فرمود:

«إِذَا صَلَّتِ الْمَرْأَةُ خَمْسَهَا وَصَامَتْ شَهْرَهَا وَأَطَاعَتْ زَوْجَهَا قِيلَ لَهَا: ادْخُلِي الْجَنَّةَ مِنْ أَىِّ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ شِئْتِ»[١٩٤]. «وقتی زن نمازهای پنچ‌گانه‌اش را بخواند، ماهش را روزه بگیرد و از شوهرش اطاعت کند وارد بهشت پروردگارش می‌شود».

آیا زن می‌خواهد بدون اطاعت از شوهر در آنچه اطاعت از الله است، وارد بهشت شود؟

از جمله موارد اطاعت از شوهر، فراهم آوردن وسایل راحت و آرامش او هنگام بازگشت به خانه است.

- به رویش لبخند بزند.

- اطمینان خاطرش را جلب نماید.

- سر مشکلات و درگیری‌ها را با او باز نکند.

- او را متحمل مخارج سنگین و خارج از توان نسازد.

- در غیاب او اسرارش را حفظ کند.

- هنگام سخن گفتنش، سکوت اختیار نماید.

- فرزندانش را بر اساس اسلام تربیت کند.

- در اوامرش با او مخالفت نکند.

هفتمین صفت: صرفه‌جویی در مخارج زندگی و عدم اسراف در خوراک، پوشاک و مسکن.

خدواند سبحان می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلۡمُبَذِّرِينَ كَانُوٓاْ إِخۡوَٰنَ ٱلشَّيَٰطِينِۖ وَكَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لِرَبِّهِۦ كَفُورٗا٢٧[الإسراء: ٢٧].

«چرا که اسراف‌کاران برادران شیطان‌هایند و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است».

همچنین می‌فرماید:

﴿وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِينَ١٤١[الأنعام: ١٤١].

«زیاده‌روی مکنید که او اسراف‌کاران را دوست ندارد».

همچنین می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمۡ يُسۡرِفُواْ وَلَمۡ يَقۡتُرُواْ وَكَانَ بَيۡنَ ذَٰلِكَ قَوَامٗا٦٧[الفرقان: ٦٧].

«کسانی‌اند که چون انفاق کنند، نه ولخرجی می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند، و میان این دو [روش] حد وسط را برمی‌گزینند».

وظیفه‌ی زن است که در امور خود و خانه‌اش صرفه جویی کند و شوهر را به دلایل پوچ و بی‌اساس، متحمل آنچه خارج از توان و قدرت اوست، نسازد.

شاید خانه‌ای بدون وجود خیلی وسایل جدید، اختراعات جزیی و تکمیل کننده، بتواند خوشبخت باشد.

بلکه خرج‌های بیش از حد شوهر و فشار آوردن بر او، مشکلات بسیاری را با همسرش ایجاد می‌کند تا آنجا که ممکن است به جایی برسد که عاقبت خوبی ندارد.

زن باید سعی کند باقیمانده‌ی پولش را به جای اینکه در اموری مصرف کند که روز قیامت به خاطرش بازخواست خواهد شد، صرف صدقاتی کند که نزد الله پس انداز می‌شود.

معاویه  س به عایشه ام‌المؤمنین، در یک روز صدهزار درهم داد. او همه را صدقه داد و خودش را فراموش کرد. او در آن روز روزه بود و با آب و خرما افطار نمود.

هشتمین صفت: عدم تشبیه به مردان.

زن نباید در راه رفتن، سخن گفتن، لباس پوشیدن یا در هر آنچه مخصوص مردان است، خود را شبیه آنان گرداند. خلقت الله را نیز نباید تغییر دهد.

الله زنانی که خود را شبیه مردان می‌کنند، لعنت نموده است[١٩٥].

همچنین «واصله» و «مستوصله» را نیز لعنت نموده است[١٩٦].

واصله کسی است که برای فریفتن و نشان دادن به مردم که مویش بلند است، چیزی به مویش وصل کند و مستوصله کسی است که این کار را درخواست نماید.

«نامصه» و «متنمصه» را نیز لعنت کرده است[١٩٧].

کسانی که موی ابروی خود را می‌کنند و آن را باریک و نازک می‌کنند، همان‌گونه که برخی از زنان این کار را می‌کنند – الله آنان را هدایت کند.

همین طور «الواشمه» و «المستوشمه» را لعنت نموده است[١٩٨].

کسی که برای زیبایی سوزنی را که حاوی جوهر سیاه یا قرمز است در گونه یا بینی خود فرو کند.

همچنین «المتفلجه» را لعنت نموده است[١٩٩].

کسی‌که میان دندان‌هایش فاصله می‌اندازد، چرا که تمام اینها تغییر حلال است، خود را بیاراید، بدون اینکه از محرماتی که الله و پیامبر اکرم  ج از آن نهی نموده است، استفاده کند.

نهمین صفت: بر طاعات، نماز، روزه و صدقه‌ی نافله مداومت ورزد.

بله! ﴿لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ [البقرة: ٢٨٦] «الله هیچ‌کس را جز به قدر توانایی‌اش تکلیف نمی‌کند».

زیرا مشغولیت‌های زن در خانه به ویژه با فرزندان بسیار زیاد است. ولی نباید بهره‌اش را از عبادات به خصوص قرآن و ذکر فراموش کند، زیرا این دو بر زبان سبک و در ترازوی اعمال سنگین است.

این کار جز با تنظیم وقت و سعی بر عدم هدر دادن آن حاصل نمی‌شود، به ویژه در زمان آرامش و سکوت صبح‌گاهان و هنگامی که فرصت برایش مهیاست.

متمرکز شدن بر امور عبادت بدان معنا نیست که زن در خانه تبدیل به راهبه‌ای شود که چیزی جز جانمازش را نمی‌شناسد و با این کار به بهانه‌ی طاعت و عبادت، حقوق شوهرش را پایمال کند.

نه! هر چیزی جایگاهی دارد.

بلکه باید بر عبادات مداومت ورزد و سعی کند حقوق شوهرش را ادا نماید و با خوشبویی، زیبایی و نظافت به استقبال شوهرش برود.

یکی از شعرا در مدح و ستایش همسرش گوید:

تَضَوَّعَ مِسْكًا بَطْنُ نَعْمَانَ أَنْ مَشَتْ
بِهِ زَيْنَبٌ فِي نِسْوَةٍ عَطِرَاتِ

«شکم نعمان عطر بخش می‌کند اگر زینب با آن در میان زنانی که عطر زده‌اند راه برود».

نفس بر حب خوشبویی و زیبایی آفریده شده است و زن مسلمان باید این را بفهمد.

دهمین صفت: زن باید امر به معروف و نهی از منکر نماید و در میان زنان دعوتگری به سوی خیر و نیکی باشد.

زیرا مردان نمی‌توانند زنان را دعوت نمایند و با آنان خلوت نمایند و به مشکلات‌شان پی‌ببرند.

اما زن می‌تواند در میان زنان باشد، زیرا یکی از همجنسان‌شان است. پس می‌تواند در آنها تأثیر گذار باشد و آنان را با سخن، هدیه، نامه و غیره به سوی خیر و خوبی بکشاند.

برای خود و تمام مسلمانان از الله متعال توفیق و سربلندی را مسألت دارم و از او می‌خواهم همسران و فرزندان ما را اصلاح کند و آنان را نور چشمی برای ما بگرداند.

والله أعلم، وصلی الله علی نبینا محمد وآله وصحبه وسلم.

***

[١٧٧]- بخاری، حدیث ٢٦٩٤، ٣٤٥١، ٤٦٥٣ و مسلم، حدیث ٤.

[١٧٨]- بخاری، حدیث ٢٩، ١٠٣٧، ٥٠٧٦ و مسلم، حدیث ٢٠٥٩.

[١٧٩]- مسلم، حدیث ٦٨٩٧ و احمد، حدیث ١٠٩٣٩.

[١٨٠]- بخاری، حدیث ٤٩٧٦ و مسلم، حدیث ٦٨٩٤.

[١٨١]- بخاری، حدیث ٢٣٢٨، ٣٢٩٩ و احمد، حدیث ٢٢٤٨.

[١٨٢]- داستان ابراهیم و اسماعیل  أ. صحيح بخاری، حدیث ٣٢٩٩.

[١٨٣]- بخاری، حدیث ٣، ٤٨٤٣ و مسلم، حدیث ٣٥٨.

[١٨٤]- بخاری، حدیث ٣٧٣٣ و مسلم، حدیث ٦٢٢٦.

[١٨٥]- بخاری، حدیث ١٣٤٣ و مسلم، حدیث ٢١٥٤.

[١٨٦]- احمد، حدیث ١٩٣٣٨، ١٩٣٧٤، ابوداود، حدیث ٤١٧٣، ترمذی، حدیث ٢٨٦٣، نسایی، حدیث ٥١١٠ و ر.ک: المشکاة، شماره‌ی ١٠٦٥.

[١٨٧]- ابوداود، حدیث ٥٧٠، ابن خزیمه، حدیث ١٦٨٦، بیهقی در السنن، حدیث ٥٣٩٩ و ر.ک: المشکاة، حدیث ١٠٦٣.

[١٨٨]- بخاری، شماره ٨٨٩ و مسلم، حدیث ٩٤١.

[١٨٩]- مسلم، حدیث ٢٩٠٣ و ابوداود، حدیث ١٩٠٦.

[١٩٠]- بخاری، حدیث ٥٩١٧ و مسلم، حدیث ٢٥١.

[١٩١]- مسلم، حدیث ٢٥٠.

[١٩٢]- پیش از این تخریج شده است.

[١٩٣]- پیش از این تخریج شده است.

[١٩٤]- پیش از این تخریچ شده است.

[١٩٥]- بخاری، حدیث ٥٧٥١ و احمد، حدیث ٢٢٧١، ٣١٤٩.

[١٩٦]- بخاری، حدیث ٥٧٩٥، ٥٧٩٦ و مسلم، حدیث ٥٥٢٣.

[١٩٧]- بخاری، حدیث ٤٧٦٦، ٥٧٩٤، ٥٨٠٢ و مسلم، حدیث ٥٥٢٨.

[١٩٨]- همان.

[١٩٩]- همان.