امام، سید احمد شهید در آینه تاریخ

«نمونه‌هایی از عناد و تعصب»

«نمونه‌هایی از عناد و تعصب»

در اینجا می‌خواهیم مثال‌هایی از روش علمی غیرمسئول که نتیجه‌ی تعصب و دشمنی است، ارائه بدهیم، آن‌هم از نویسندگانی که مدعی تحقیق و پژوهش می‌باشند.

«هیوگس» (HUGHES)، در یکی از مقاله‌هایش می‌نویسد:

«و بعد از آن شخصی احساساتی از هندوستان جهت کفاره گناهانش به مکه رفت و آنجا تحت تاثیر مبلغین وهابی قرار گرفت که بطور مخفی بین حجاج دعوت وهابی‌گری را منتشر می‌کردند».

سید احمد که مردی راهزان و از اهالی رای بریلی بود، بعد از ادای مراسم حج در سال ١٨٢٢ با این عزم و اراده به هندوستان بازگشت که تمام هندوستان شمالی را زیر پرچم اسلام بیاورد.

«اولف کیرو» (OLAF – CAROE) در کتاب «THEPATHAN» صفحه‌ی ٣٠١ می‌نویسد: «سید احمد بریلوی پیروی رسوای زمان امیرخان بود».

امیرخان نیروهای مزدور را در زمان انگلیس علیه پندارها بسیج کرده بود.

سید احمد بعد از پراکنده شدن نیروهای امیرخان از کار برکنار شد.

پی هاردی (P-HARDY) The Muslim of bertishindia در کتاب «مسلمانان در هندوستان بریتانیا!» ص ٥١ می‌نویسد:

«سید احمد در خانواده‌ای بدنیا آمد که اغلب مردم آن پیشه‌ور بودند».

ایشان از سال ١٨٠٩ تا ١٨١٨ در لشکر سردار امیرخان که بعد رییس تونک شد بعنوان یک سرباز شرکت داشت.

در آن زمان هیچ‌گونه صفتی که او را از بقیه قزاق‌ها ممتاز کند، نداشت.

«هنتر» در کتاب مسلمانان هندوستان ص ٦١ می‌نویسد:

«سید احمد به دلیل وهابی‌گری از مکه با ذلّت و اهانت اخراج گردید» و در صفحه‌ی ٢٤ می‌نویسد: «سید احمد که زندگانی گذشته‌اش مانند یک راهزن بود، خود را در لباس حج مخفی کرده بود و وارد بمبئی گشت».

این‌ها نمونه‌هایی از تحقیق‌های نادر و پیشرفته است که حداقل انسان در قرن بیستم از مورخین اروپایی انتظار آن را نداشت.