آداب خواستگاری و حقوق زوجین

فهرست کتاب

۱- دیدن خواستگار دختر مورد نظرش را

۱- دیدن خواستگار دختر مورد نظرش را

شریعت اسلام به خواستگار اجازه داده که وقتی تصمیم به ازدواج با زنی را می‌گیرد [۱۰]قبل از عقد، او را ببیند و [از اوصاف ظاهری و باطنی او باخبر شود]، همچنانکه به زن هم اجازه داده شده تا قبل از اجرای عقد زناشویی همسر آینده‌اش را ببیند. چرا که انتخاب از روی آگاهی و شناخت، زندگی زناشویی را گواراتر، سعادتمندتر و بادوام‌تر خواهد نمود. دلیلی که این عمل را جایز دانسته، حدیثی است که «ترمذی»، «نسایی»، «ابن‌ماجه» و «بخاری» روایت کرده‌اند که مغیره‌بن شعبه نزد پیامبر جآمد تا به ایشان خبر بدهد که یک زن را خواستگار نموده است، پیامبر جفرمود: «او را ببین که برای ادامۀ زندگی شما، این عمل بهتر و شایسته‌تر است». یعنی اُنس و اُلفت و معاشرت میان شما دو نفر بدین شیوه گرمتر و شیرین‌تر خواهد شد [زیرا که چشم، پیک قلب و پیام‌آور عاطفه است و بعضی اوقات برخورد دو چشم با هم باعث ایجاد الفت بین دو خانواده می‌شود. (مترجم)

«مسلم» و «نسایی» روایت کرده‌اند که مردی نزد پیامبر جشرفیاب شده و خبر داد که با زنی از انصار ازدواج نموده است. پیامبر جفرمودند: «آیا او را دیده‌ای؟ گفت: نه. حضرت جفرمودند: «برو او را ببین، چون چشم‌های انصار معیوب (یا کوچک) هستند.»

اما نگاه کردن به مخطوبه [۱۱]آدابی دارد که باید رعایت شود:

اولاً: خواستگار باید عزم جدّی و صادقانه بر ازدواج گرفته باشد و قصدش از نگاه کردن فقط تصمیم بر ازدواج باشد و در غیر اینصورت (نگاه کردن به قصد لذت بردن) جایز نیست. چرا که از پیامبر جروایت شده که فرمودند: «اگر خداوند در دل شخصی تمایل به خواستگاری زنی را پدید آورد، اشکالی ندارد که او را ببیند و نگاهش کند».

ثانیاً: موضع و حدودی که مباح است به هنگام خواستگاری نگاه شود، صورت و دو دست مخطوبه می‌باشد. چون مظهر محاسن و زیباییهای ظاهری زن در صورت متجلّی شده و کفین هم در حالت عادی، ظاهر هستند لذا خواستگار مجاز نیست جز دست و صورت مخطوبه‌اش، اعضای دیگرش را نگاه کند.

آنچه مؤید این قول است که مراد از نگاه کردن، نگاه کردن به صورت است. این فرمایش حضرت رسول خدا جبه مردی از انصار است که فرمودند: «برو او را نگاه کن چون در چشمان انصار مختصر عیوبی است که بعد از نگاه کردن برایتان معلوم می‌شود.» این جمله برای ما مشخص می‌کند منظور از نگاه کردن، صورت می‌باشد.

دلیل دیگری که این نظر را تقویت می‌کند، سخن رسول خدا جبه ام‌سلیم است، وقتی که او را پیش زنی فرستاد به ام‌سلیم سفارش کرد: «به ساق پاهایش نگاه کن و دهان و گردن و زیربغل او را بو کن» پس اگر نگاه دیگر اعضاء زن جائز می‌بود، خود رسول‌ خدا جاین کار را انجام می‌داد در حالی که آن حضرت ام‌سلیم را فرستاد تا اعضای دیگرش را ببیند.

ثالثاً: در صورت نیاز و ضرورت جایز است خواستگار چندین بار مخطوبه‌اش را نگاه کند تا شکل و قیافه‌اش بطور کامل در ذهنش مجسّم شود. دلیل ما برای جواز تکرار نگاه، لفظ «اُنظر الیها» یعنی «نگاهش کن» می‌باشد که در حدیث به طور امر مطلق بیان شده و هیچ قیدی آن را مقیّد و محدود و منحصر نکرده و پیامبر جنفرموده یکبار یا دوبار نگاهش کن، بلکه فرموده نگاهش کن.

رابعاً: خواستگار می‌تواند با نامزدش صحبت و گفتگو کند و در مجلس خواستگاری و یا هنگام دیدنش با وی صحبت نماید زیرا جمهور فقها، اتفاق‌نظر دارند که صدای زن عورت نیست زیرا پیامبر اکرم جبا زنان سخن می‌گفت و سخنان‌شان را نیز می‌شنید، همچنین اصحاب گرانقدر ایشان بعد از رحلت حضرت رسول جدر مورد احادیث و احکام شرعی پرس‌وجو می‌کردند و همسران پیامبر اکرم جاز پشت پرده به سؤال‌های‌شان پاسخ می‌دادند.

خامساً: جایز نیست، خواستگار با نامزدش مصافحه کند و با هم دست دهند، زیرا هنوز عقد شرعی، منعقد نشده و پسر و دختر نسبت به هم نامحرم هستند و شریعت اسلام دست دادن مرد بیگانه با زن‌ها را تحریم نموده است.

«بخاری» از عایشهلروایت کرده که فرمودند: «پیامبر جهنگام بیعت گرفتن از زنان، دست هیچ زنی را لمس نکرد و بیعت‌شان با خانم‌ها فقط کلامی بود»

سادساً: جایز نیست که خواستگار و نامزدش در فاصله خواستگاری تا اجرای صیغه عقد، در یک مکان تنها با هم، خلوت کنند مگر اینکه همراه‌شان یکی از محارم خانواده دختر باشند. زیرا خلوت کردن با زن بیگانه و تنها بودن با او در یک مکان، از نظر اسلام حرام است.

«بخاری و مسلم» از پیامبر جروایت کرده‌اند که ایشان می‌فرمایند: «کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، به هیچ وجه نباید با زنی که محرمش نیست خلوت کند چون در چنین حالی شیطان سومین نفر آنان است و زن نیز بدون محرم حق سفر کردن، ندارد مگر اینکه محرمی همراهش باشد.»

سابعاً: مردی که تصمیم ازدواج با زنی را دارد، می‌تواند بدون اطلاع آن زن و خانواده‌اش او را ببیند [یعنی اجازه موافقت زن برای دیدن لازم نیست].

پیامبر اکرم جمی‌فرماید: «هرگاه شخصی اراده خواستگاری از زنی نمود، می‌تواند او را ببیند و نگاهش کند، گرچه آن زن اطلاعی نداشته باشد. [جابربن عبدالله در مورد زنش می‌گوید: در پشت دیوار خود را پنهان می‌کردم تا او را ببینم].

خواننده‌ی محترم! آنچه ملاحظه نمودید، آدابی بود که اسلام عزیز برای کسی که اراده‌ی خواستگاری دارد وضع کرده است، کسی که از این حدود تجاوز کند و شیوه و رسمی خلاف آن را در پیش بگیرد، حد و مرز شریعت را رعایت نکند، با این اعمالش با شریعت مخالفت ورزیده و بدین سبب مرتکب گناه و عصیان شده است!!

اما آنچه که در بین مردم و جامعه کنونی ما رسم است، افراط و تفریط در رابطه با این موضوع است که اکثر مردم در خواستگاری به دو شیوه متناقض برخورد می‌کنند.

۱- دسته‌ای از مردم که به آداب و دستورات اسلامی مقید نمی‌باشند، به دخترشان اجازه می‌دهند که بدون محرم، هرجا که می‌خواهد با نامزدش بگردد و هر کاری که دوست دارد آزادانه انجام دهند، به این بهانه که قصد آنان از این کار آشنایی با اخلاق، رفتار و طبیعت و اطلاع از فهم و شعور همدیگر است.

واضح است که این ادّعایشان، ادعایی بی‌اصل و اساس و باطل است که اسلام به هیچ وجه آنرا نمی‌پذیرد بلکه بدون هیچ اغماضی آن را حرام می‌داند و با آن مبارزه می‌کند. چرا که این عمل با مبادی اصول اخلاق و ارزش‌ها منافات دارد و حیثیت و آبروی زن مسلمان و نظام اسلامی را خدشه‌دار می‌کند.

بر انسان‌های عاقل و صاحب بصیرت، روشن است که اینگونه اختلاط‌های نامشروع بین دختر و پسر در اکثر اوقات، منجر به فجایع اخلاقی و ارتباطات نامشروع می‌شود، که پیامدهای بد و ناگواری خواهد داشت. البته که ضرر این کار بیشتر متوجه دختر می‌شود تا پسر و آبروی دختر را لکّه‌دار می‌کند. زیرا اگر پس از این ارتباطات، از ازدواج با دختر منصرف شود، می‌تواند با بهانه‌هایی از قبیل عدم تفاهم و عدم تجانس اخلاقی، انصراف خود را توجیه کند و قطعاً این کارش عامل شبهه‌انگیز و سبب بدنام شدن دختر خواهد شد و حیثیت دختر بر سر زبان‌ها می‌افتد. و نهایتاً به کسادی بازارش می‌انجامد و باعث ترشیده شدنش می‌شود.

همچنین بر صاحبان خرد و اندیشه، پوشیده نیست، اهداف این اختلاط غیراخلاقی که شناخت روحیات طرف مقابل است، تحقق نمی‌یابد. زیرا هر یک در مقابل دیگری خود را به تکلّف انداخته و شخصیتی مصنوعی و غیرواقعی ـ آن هم شبیه دلقک و حقه‌بازان ـ از خود نشان می‌دهد.

و چه‌بسا از این نوع خواستگاری‌های غیراخلاقی سراغ داریم که نه تنها منجر به ایجاد زندگی زناشویی توأم با الفت و محبّت، نگشته بلکه بعد از این همه آمیزش گناه‌آلود، سرانجامی جز طلاق و جدایی نداشته است.

پس چه شد نتیجه‌ی شناختی که ادّعا داشتند در دوره نامزدی حاصل شده!! اما با کمال تأسف معاندان این حقیقت را نمی‌پذیرند.

در مقابل این گروه بی‌مبالات، دسته‌ای دیگر از مردم هستند که آداب اسلامی را نادیده می‌گیرند، این گروه [مقدّس نماهای متحجّر] و متعصّبان افراطی هستند که با پشت پازدن به سنّت رسول خدا جدر این مورد، نه تنها قبل از عقد به خواستگار دخترشان اجازه رؤیت نامزدش را نمی‌دهند، بلکه اعلان می‌دارند که دامادشان تا شب زفاف، اجازه ندارد دخترشان را ببیند.

[در این باره شیخ محمّد ابوزهره می‌گوید: «اسلام به روش افراطی برخی از مقدس‌نماهای متحجّر که در خواستگاری از دیدن ممانعت مطلق به عمل می‌آورند، توجه نکرده است، چرا که با این رویه خواستگار تنها به اوصاف توصیف شده تکیه می‌کند. و چه بسا کسانی که دختر را دیده باشند، نپسندند، در حالی که اگر خود خواستگار او را ببیند، بپسندد. همچنین ممکن است زنانی که عروس را مشاهده کرده باشند او را بپسندند و در نزد داماد از او تعریف و تمجید نمایند، و داماد نیز مورد را زیبا و جالب تصوّر کند، در حالی که اگر بعداً او را ببیند چه بسا برخلاف تصورش باشد در اینصورت کینه و بیزاری در او پدید می‌آید که همواره در آینده، زندگی زناشویی او را تهدید می‌نماید و چه‌بسا اگر در وهله‌ی اول خواستگاری، دختر را می‌دید او را می‌پذیرفت.] [۱۲]

بر انسان‌های فهیم و دانا روشن است که اتخاذ این موقف، و مقید بودن به این آداب تناسبی با شریعت اسلام ندارد و اغلب اوقات زن و شوهر به آرامش نفسی و خوشبختی و سعادت نمی‌رسند، و چه بسا این عمل منجر به خانه‌نشین شدن و کسادی ازدواج دختر می‌شود و دختر آن قدر در کنج خانه می‌نشیند که دوشیزه‌ای سالخورده و پیردختری می‌شود که از ازدواج بازمی‌ماند.

پس بر خواستگاران و اولیاء دختران لازم و ضروری است که در موقع خواستگاری و آستانۀ ازدواج به حدود الهی پایبند باشد اگر خواهان حفظ کرامت و ارزش زن هستند و می‌خواهند خانواده‌ی سالم و اجتماع از نظر اخلاقی محفوظ بماند «پس این‌ها حدود الهی است، از آن‌ها تجاوز نکنید. و هر کس از حدود و مرزهای الهی تجاوز کند، بی‌گمان این‌چنین کسانی ستمگرند».

[۱۰] لازم به ذکر است که خواستگاری از طرف دختر یا پسر، هیچ اشکالی ندارد و اینکه کسانی رایزنی خانواده دختر برای ازدواج با پسر را بد و ناشایست می‌دانند، در شرع و عرف اسلامی جایی ندارد. در تاریخ اسلام و بین اصحاب رسول‌الله جکسانی بوده‌اند که برای دخترانشان از مرد مورد نظر خواستگاری کرده‌اند، مانند: امیر مؤمنان عمربن‌خطاب که پیشنهاد ازدواج حفصه را به حضرت عثمانسداد و چون ایشان نپذیرفت به ابوبکر صدیق پیشنهاد کرد. که علّت نپذیرفتن آن‌ها، تمایل پیامبر جبه حفصه بود و در نهایت پیامبر جبا حفصه عروسی فرمود و حتی شاهد داریم که گاهی خود زنان می‌آمدند و می‌گفتند یا رسول‌الله جما را برای خود عقد کنید. لذا اگر عرف جامعه ما چنین است که مرد به خواستگاری زن می‌رود به نوعی احترام قائل شدن به زن است و محترم. اما اگر برعکس زن به مرد پیشنهاد ازدواج داد، به هیچ وجه جای ملامت و ناپسند داشتن نیست و نباید زبان به طعنه و تمسخر گشود.(مترجم) [۱۱] زنی است که از او درخواست ازدواج شده (المنجد). [۱۲] مترجم به نقل از تنظیم‌الاسلام للمجتمع، ص ۶۹-۷۰.