۲- خواستگاری بر خواستگاری
چنانچه مردی متدیّن و متخلّق به اخلاق اسلامی زنی را خواستگاری نماید و جواب مثبت بگیرد و الفت و ارتباط اسلامی بین آنها ایجاد شود، برای شخصی دیگر جایز نیست که به خواستگاری آن زن برود. [چون برای فرد اول یک حقّ شرعی به وجود آمده است، که به منظور حفظ محبّت و علاقه اسلامی بین مردم باید رعایت گردد تا مسلمان از کاری که خلاف مروّت و مردانگی است و به دزدی شباهت دارد، بهدور باشد].
اما وقتی خواستگار اول از ازدواج با آن زن منصرف شود و یا اجازه دهد فرد دومی، خواستگاری نماید، در این حالت خواستگاری جایز و بلا اشکال است.
پیامبر جدر این مورد ارشاد میفرمایند: «کسی نباید بر خواستگاری برادر دینیاش، خواستگاری کند مگر نفر اول از خواستگاری صرفنظر کند و یا به فرد دومی اجازه این کار را بدهد.» [بخاری] بر انسانهای روشنفکر و اهل بصیرت معلوم و مشخص است که چنین خواستگاریهایی باعث رشد و نمو تخم کینه و عداوت بین مردم میشود، و نتیجهی این بدخواهیها و کینهتوزیها، نابود شدن کیان امت اسلامی و تشتّت و تفرّق جماعت مسلمین خواهد بود. و این طریقی است برای گرم شدن بازار سخنچینی بین ساکنین یک آب و خاک...
البته در این موضوع باید اشاره کنیم که خواستگاری بر خواستگاری فرد فاسق جایز میباشد و از نظر ابن قاسم شاگرد امام مالک و ابن عربی مالکی اشکالی ندارد.
بدون تردید نظر مذکور که مذهب مالکی بر آن است، با نصوص شریعت اسلامی سازگارتر است زیرا شریعت به والدین دختر سفارش کرده که در انتخاب داماد آیندهشان ملاک اخلاق و دیانت را مدنظر داشته باشند و این بر اساس قاعدهی مشهور اصولی است که: «دفع نمودن مفاسد مقدم بر جلب منافع است» و نیز به مصالحی که اسلام برای ازدواج منظور داشته، همسویی کامل دارد!! [مسلماً پدر و مادران متدیّن به خواستگاری جوان فاسق و بیبندوبار، جواب مثبت نخواهند داد].
آیا کسی راضی میشود که دخترش را به مردی فاسق و فاجر تسلیم کند، آن وقت آیا برای دین ارزش و اعتباری خواهد ماند؟ و آیا حریم اخلاق اسلامی رعایت خواهد شد؟!