آیا زن میتواند خواهان جدایی و فرقت شود (طلاق بگیرد)؟!
همیشه اینگونه نیست که تقصیر از زن باشد، بلکه در موارد زیادی مرد مقصّر است. حال اگر مرد با استفاده از حق طلاق که اسلام در اختیارش قرار داده است، میتواند از زن بداخلاق و بدرفتارش خلاص و رهایی یابد، اینطور نیست که زن برای رهایی از مرد بداخلاق و بدرفتارش هیچ راه خلاصی نداشته باشد.
در شریعت مقدّس اسلام به این زن این حق و اختیار داده شده که در مواردی اگر بخواهد میتواند از شوهرش جدا شود. مواردی چون مورد آزار و اذیت قرار گرفتن، ناتوانی جنسی مرد، عدم توانایی شوهر در تأمین نفقه و غیبت مستمر و طولانی او. پس چنانچه زن بر اثر ضرب و شتم دائم از طرف همسر، توانایی ادامه زندگی مشترک را از دست دهد یا همسرش حقوق وی را رعایت نکند و نفقهی او را تأمین نکند و امثال این موارد، زن میتواند به قاضی درخواست طلاق بدهد، اگر برای قاضی محرز شود که حق با زن است و ایجاد صلح و سازش مشکل است، اقدام به جدایی و مفارقت بین زوجین مینماید و آنها را از هم جدا میسازد. ولی اگر مشاهده کرد که اظهارات زن صحیح نیست، توجهی به شکایت و تقاضای جدایی وی نکرده و او را به زندگی زناشویی مشترک برمیگرداند.
در مییابیم که اسلام حق مفارقت را بهعنوان آخرین سلاح در اختیار زن قرار داده که چنانچه به سبب از شوهرش کراهت داشت و به آن راضی نبود یا شوهرش با او رفتاری نادرست داشته باشد، میتواند به این نوع سلاح که «طلاق خلع» میباشد متوسل شود.
خلع به این معنی است که زن در عوض پرداخت مقداری از مال یا پول یا بخشیدن تمام یا مقداری از مهریهاش به شوهر، تقاضای طلاق و جدایی نماید. دلیلی که این عمل را جایز دانسته قول خدای تعالی میباشد که میفرماید: «اگر بیم آن داشتید که اختلاف زن و مرد به حدّی رسیده که حدود قوانین الهی را رعایت نمیکنند، برای زن و شوهر در این حالت مانعی نیست که زن چیزی را بهعنوان فدیه و حقّ آزادی خود به شوهرش پرداخت نماید». [البقرة: ۲۲۹]
این عمل، راهکاری است که شرع اجازه داده تا زن در بعضی مواقع خاص از شوهرش تقاضای طلاق کند، از این احکام عدالت اسلام، واقعگرایی و ارزش شریعت بینظیرش در اعطای حقوق زن و مرد، برای همگان آشکار میشود.
البته از دیدگاه شریعت اسلام، حرام است که زن بدون اسباب و عوامل اساسی و معقول که شرع تعیین کرده، برای طلاق گرفتن و جدایی از شوهر پیشقدم شود. در این مورد «ابوداوود و ترمذی» حدیثی از پیامبر اکرم جروایت نمودهاند که تأکیدی است بر این مطلب، ایشان میفرمایند: «هر زنی که بدون بد رفتاری شوهرش، از او تقاضای طلاق کند، خداوند بهشت را بر او حرام مینماید».
همچنین با توجه به عام بودن حدیث «لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارْ»جایز نیست مرد بدون علت اساسی و دلیلی معقول زنش را طلاق دهد.
پس بر زن و شوهر لازم است که حدود الهی (اوامر و نواهی او را) در رفتار و معاشرتشان با یکدیگر به نحو احسن رعایت کنند و هریک به حقوق دیگری احترام گذاشته و مراعات یکدیگر را بکنند و از مسائلی که موجب بروز مشکلات و برانگیخته شدن کینه و نفرت و دشمنی و بالاخره منجر به طلاق و جدایی میشود جداً اجتناب نمایند.
و آن وقتی که زن و شوهر برای خوشبختی و سعادت خانواده و تربیت فرزندان و ایجاد خانواده فاضله در مقابل خداوند عزّوجل، احساس مسؤولیت نمایند، آن زمان است که خانوادههایمان مکانهایی میشود برای تربیت بزرگان و قهرمانان و بسان مدارسی میشود برای فارغالتحصیل کردن مردانی بزرگ و باغهایی میشوند که سایههایشان را بر دیگران میگسترانند تا آنان هم از برکاتشان بهرهمند شوند و در آن روز است که مؤمنین به نصرت و یاری خداوند شادمانند.