شهادت حضرت طلحهس
حضرت طلحه و حضرت زبیربدر رکاب حضرت ام المؤمنین، عایشۀ صدیقهببرای انتقام گرفتن خون شهید مظلوم، عثمان بن عفانس و قصاص قاتلان آن حضرت، وارد معرکۀ ((جمل)) شدند [۵۹]و هر دوی این بزرگواران در جنگ جمل حضور داشتند.
حضرت علیس که از برادران و دوستان بسیار صمیمی حضرت طلحه و حضرت زبیرببود، هنگامی که از حضورشان با خبر شد، آنان را فرا خواند و به مذاکره ویادآوری دوران رسول الله ج پرداختند که چه روزهایی را در کنار رسول اکرم ج و در رکاب ایشان به سر بردهاند.
به هر حال، حضرت طلحهس کنار کشیده و در صدد برگشتن بود که بر اثر اصابت تیری که پرتاب شد، شهید میشود و پیش گویی رسول اکرم ج تحقق مییابد.
امام شعبی میفرماید:
حضرت علیس بعد از شهادت حضرت طلحهس وقتی او را مشاهده کرد که صورتش خاکی شده و در جایی افتاده، او را بلند کرد و با دستهای مبارکش گرد و غبار صورتش را پاک میکرد و با چشمانی پر از اشک میفرمود:
«عزيز علي أبا محمد! أن أراك مجدلاً تحت نجوم السمـاء».
«برای من بسیار سخت است ای ابو محمد که تو را افتاده بر خاک، زیر ستارگان آسمان مشاهده میکنم».
سپس فرمود: «إلى الله أشكو عجزي بجري»و ترحم علیه.
«از این همه حزن و اندوهم به بارگاه الهی شکایت میکنم».
سپس حضرت علیس، حضرت طلحه را در آغوش گرفته و به او ترحم کرده و فرمود: «ليتني مت قبل هذا اليوم بعشرين سنة».
«ای کاش بیست سال قبل از این روز میمردم (و چنین صحنهای را مشاهده نمیکردم)».
سپس حضرت علیس و اصحابش شروع کردند به گریه و زاری [۶۰]. و در پایان حضرت علیس در مورد قاتل حضرت طلحهس فرمود: «بشره بالنار» [۶۱].
قاتل طلحه را به عذاب جهنم بشارت دهید [۶۲].
[۵۹] جریان مفصل جنگ جمل و صفین در دیگر اثر نگارنده ((حقایقی از جنگ جمل و صفین)) آمده است. [۶۰] أسد الغابة، ج ۲، ص ۴۷۸. [۶۱] طبقات ابن سعد،ج ۲، ص ۲۲۵. [۶۲] پیامبر صلى الله علیه وسلم شهادت حضرت طلحهس را پیشگویی کرده بود.