مدرک و منشور دعوتش
داعی مدرکی فراتر و سندی عالیتر و معتبرتر از اسناد رسمی و منشورهای بینالمللی این جهان به همراه دارد.
سند رسمی یک داعی اخلاص در عبادت و اقرار به ربوبیّت و الوهیّت و منشور دعوتش تبیین توحید و اعلان وحدانیت در قول و عمل است:
﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥﴾[الفاتحة: ۵].
به نزد داعی اعتبارنامه و گواهینامهای بس بزرگ و با ارزشتر از گواهیهای امروزی موجود است. اعتبارنامه داعی لشکریان ظفرمند و فاتح خداوندیاند [۱۲]:
﴿وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ١٧٣﴾[الصافات: ۱٧۳].
«و لشکر ما حتما پیروز میشوند».
أیها الداعی الذي عَبَدَ اللهَ
طریق النجاة فیک قویم
«ای انسان داعی که بر عبادت خداوند قرار داری، مسیر نجات و کامیابی در برابرت مستقیم و هموار است».
أدعیاء الضلال سحّار فرعون
وأنت العصا وأنت الکلیم
«داعیان گمراهی و بیراهی چون ساحران فرعونند و تو همچون عصای موسایی و خود موسی».
به قول شاعر فارسی:
ای رسول ما تو جادو نیستی
صادقی هم خرقه موسیستی
هست قرآن مر تو را همچون عص
فرها را در کشد چون اژدها
[۱۳]
[۱۲]
در درگهم زجمع فرشته سیاه بود
عرش مجید جاه مرا آستانه بود
(سنایی غزنوی ـ قصاد ص)
[۱۳]
در درگهم زجمع فرشته سیاه بود
عرش مجید جاه مرا آستانه بود
(سنایی غزنوی ـ قصاد ص)