دغدغه و مأموریت
تمام فکر و هم و غم و دغدغه یک داعی ازاله انحرافات و اصلاح کجرویها و ناراستیهای دینی مردم و کشاندن و فرا خواندن انسانها به بندگی و اطاعت از خدای تعالی است، تا در نهایت دین خداوند بلند مرتبه، برگزیده و سرآمده قرار گرفته و جهت و مقصد همه اعمال و افعال در مسیر رضایت و خوشنودی خداوند قرار بگیرد.
داعی الی الله داعیهی جمع مال و اندیشهی تصدی پست و مقام را در سر نمیپروراند. زیرا مأمور پیاده کردن مأموریتی مشخص و از پیش تعیین شده است:
﴿أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ ٣﴾[النوح: ۳].
«خدا را بپرستید و از او بترسید و از من فرمانبرداری کنید».
و حامل نامهای است که مهر تکفل رزق و تقبل معیشت و روزی بر آن خورده است:
﴿مَآ أُرِيدُ مِنۡهُم مِّن رِّزۡقٖ﴾[الذاریات: ۵٧].
«من از آنان نه درخواست هیچگونه رزق و روزی میکنم و نه میخواهم که مرا خوراک دهند».
و آدرس آن به سوی سعادت دو گیتی بشریت را رهنمون میسازد:
«قُولُوا: لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ تُفْلِحُوا». که آن را در میان قلوب بیدار و پذیرا تقسیم میکند:
﴿وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ ٤﴾[القلم: ۴].
«تو دارای خوی سترگ (یعنی صفات پسندیده و افعال حمیده) هستی».
محبوب داعی محبان خدا و مولا و سرور او دوستداران خدا هستند. دوست داعی کسی هست که دین را پاس بدارد و شریعت را پاس داشت و احترام. و دشمنش کسی است که از در ستیز با دین درآید و آهنگ عناد را داشته باشد. دعوتگر مسلمان نه فرصتی برای عداوتهای شخصی دارد و نه فراغتی برای بررسی و نقد و تحلیل امور لا یعنی.
تمام دقایق عمر داعی و هر ثانیه از اوقاتش پاداش و تقرب و نیل درجات محسوب میگردند.
أعد اللیالی لیلة بعد لیلة
وقد عشت دهراً لا أعد اللیالیا
«شبها را یکی پس از دیگری میشمارم، حال آنکه بسی دراز زیستم بدون آنکه حتی برای یک شب آمادهسازی (آخرت) را نمایم».
فإما حياة نظم الوحي سيرها
وإلا فموت لا يسر الأعاديا
«یا خواهان زندگانی هستم که سرگذشتش را وحی سامان دهد (با قرآن زندگی نمایم) و یا مرگی را میجویم تا دشمن را شاد ننماید».