۳- نوع سوم: شناخت حدیث ضعیف
هر حدیثی که مجموع صفات حدیث صحیح و حسن ـ چنانکه قبلا بیان کردیم ـ در آن وجود نداشته باشند آن حدیث ضعیف میباشد [۶۴].
ابوحاتم ابن حبان بستی حدیث ضعیف را به ۴۹ قسم تقسیم کرده است و آنچه که من آوردهام مجموعهی منظم و جامعی از تمامی آن موارد میباشد. و اگر کسی بخواهد این موضوع را بسط دهد و به تمامی انواع حدیث ضعیف ـ چنانکه ذکر شد ـ دست یابد باید که صفت معینی از صفات را در نظر بگیرد و عدم وجود این صفت را یک نوع [از انواع صفات ضعیف] بشمارد (به شرط این که عاملی تقویتکننده این ضعف را جبران نکند) سپس عدم وجود این صفت با یک صفت دیگر را نوع دوم قرار دهد و عدم وجود صفت سوم را با عدم وجود این دو صفت نوع سوم قرار دهد و همین طور ادامه دهد تا تمام صفات مذکور تمام شوند سپس برگردد و از ابتدا دوباره عدم وجود صفت دیگری غیر از ترتیب اولی را، نوع اول قرار دهد [۶۵]و نوع دوم را عدم وجود این صفت با صفت دیگری قرار دهد و بعد از این که به همین شیوه تمامی صفات مذکور بیان شدند آن وقت عدم وجود صفت دیگری را در ابتدا قرار دهد و همینطور ادامه دهند تا انواع احتمالها گام به گام مدنظر قرار گیرند و در نهایت نوعی که هیچ کدام از آن صفات را دارا نباشد بدترین و نازلترین قسم است که نوع آخر نام دارد [۶۶]. صفات که تمام شد نوبت به شروط میرسد و همینطور برای شروط نیز میشود این کار را تکرار کرد که در این صورت انواع ضعیف چندین برابر میشود. در میان موارد فوق آنهای که دارای لقبی مشخص میباشند عبارتند از: موضوع، مقلوب، شاذ، معلل، مضطرب، مرسل، منقطع و معضل که اگر خداوند بخواهد در انواعی شرح و توضیح اینها بیان میشود. آنچه که در ادامهی مباحث از انواع آوردهایم انواع علوم حدیث به طور عمومی میباشد و مقصود ما انواع خاص علوم حدیث که هم اکنون اقسام آن (صحیح، حسن، ضعیف) به اتمام رسید نمیباشد و از خداوند تبارک و تعالی میخواهیم که به واسطهی آن، ما را در دنیا و قیامت بهره رساند، آمین [۶۷].
[۶۴] ابن حجر بر این باور است که تعریف ابن صلاح از حدیث ضعیف صحیح نمیباشد، چرا که عدم اجتماع صفات صحیح را نشاندهندهی حدیث ضعیف نمیداند و اگر حدیثی یکی از صفات صحیح را نداشت ضعیف نمیباشد و بهتر آن میداند که تعریف این چنین اصلاح گردد: اگر حدیثی صفات حسن در آن جمع نبود ضعیف نام دارد. ابن حجر به نقل از استادش [حافظ عراقی] چنین میآورد: هر حدیثی که در آن صفات قبول جمع نشده باشد ضعیف نام دارد ... و صفات قبول شامل موارد زیر میباشد: ۱- اتصال سند ۲- عدالت راوی ۳- سالمیت راوی از خطای بسیار و غفلت در روایت [میگویم (ابن حجر): همچنین اگر راوی به سبب سوء حفظ ضعیف باشد و یا در سندها انقطاع خفیفی [به خاطر تدلیس] باشد و یا انقطاع خفی [ارسال خفی] باشد و یا سند مرسل باشد به شرط داشتن طریق (سند) و یا طرق دیگر (سندهای دیگر) از حدیث، در تعریف مقبول قرار میگیرد، چنانکه قبلا در بخش حدیث حسن لغیره یادآور شدیم] ۵- سلامت از شذوذ [مخالفه با احادیث قویتر از خود] ۶- سلامت از علت قادح [که باعت ضعف حدیث میشود]. ق. النکت. ابن حجر العسقلانی. [۶۵] این همان بحث آمار و احتمال است. [۶۶] یکی از اساتید این حجر [احتمالا حافظ عراقی] بر این باور است که عدم وجود هیچ کدام از اوصاف فوقالذکر در یک حدیث، الزاما به معنای موضوع بودن حدیث نمیباشد. ق. النکت. ابن حجر. [۶۷] انواع علوم حدیث را که بعد از سه قسم صحیح، حسن و ضعیف ذکر میکند ممکن است در رابطه با این سه قسم و یا یکی از آنها و یا ... باشد. در خاتمه بهتر است دیدگاه ابن حجر را در مورد بدترین و بیاساسترین نوع سندهای حدیث ضعیف (أوهی الأسانید) بدانیم. ابن حجر میگوید: هرچند ابن صلاح در بخش صحیح، به أصح الأسانید [صحیحترین سندها] اشاراتی کرده بود، اما در این بخش به أوهی الاسانید (بیاساسترین سندها) اشارهای نکرده است، در حالی که کسانی از جمله حاکم و متبعین ایشان به این موضوع پرداختهاند که خالی از فایده نیست و در زمینهی ترجیح سندها و یا صلاحیت اعتبار سندهای ضعیف مورد استفاده دارد. مثلا، حاکم چنین میآورد: أوهی أسانید الصدیق س(بیاساسترین سندی که به ابوبکر صدیق سمنتهی شده است) این سند است: صدقة الدقیقی عن فرقد السیخی عن مرة الطیب عن أبیبکرس ... ق. النکت. ابن حجر العسقلانی.