۲۱- نوع بیستم و یکم: شناخت احادیث جعلی (موضوع)
موضوع به معنای بافته شده و درست شده [جعلی و یا بدلی] میباشد. بدان که حدیث موضوع بدترین نوع احادیث ضعیف میباشد و روایت کردن آن برای کسی که از موضوع بودن آن مطلع باشد به هیچ عنوان صحیح نیست و روایت آن تنها در صورتی مجاز است که بلافاصله وضعیت [درجهی] آن بیان شود چرا که این نوع، مانند احادیث ضعیفی که از نظر باطنی و ریشهای احتمال درست بودن آنها وجود دارد نیست احادیث ضعیفی [غیر موضوع] که روایت کردن آنها در ترغیب و ترهیب جایز میباشد و اگر خداوند بخواهد به زودی به آن میپردازیم، و خداوند داناتر است [۱۱۴].
تنها راه شناخت حدیث موضوع یا از طریق اقرار خود راوی بر جعل حدیث است و یا این که راوی اقرار نکند و دیگران از روی قرائتی و با توجه به وضعیت راوی و یا مروی عنه به آن پی ببرند. و احادیث درازی جعل شدهاند که شناخت آنها از طریق رکاکت الفاظ و یا معانی آنها امکانپذیر است. بیشتر کسانی که احادیث موضوع را در چند جلد (مثلا دو جلد) جمعآوری کردهاند در بسیاری موارد دلیلی برای جعل احادیث آنها وجود دارند و حق آن بود که آنها را به طور کلی در لیست احادیث ضعیف میآوردند. وضعکنندگان احادیث چندین صنف هستند اما آنها که بیشترین ضرر را به حال امت دارند کسانیاند که به زهد و پارسایی منسوبند و با توجه به گمان و نیت خود حدیث جعل کردهاند و مردم هم به خاطر اعتماد و اطمینانی که به آنها داشتند جعلیات آنها را پذیرفتند و به همین دلیل اساتید ماهر حدیث علیه این اصناف قیام کردند و از جعلیات آنها پرده برداشتند و خداوند را شکر [میگوییم] که این ننگ را از احادیث پیامبر جزدودند.
به ما گفتهاند [برایمان نقل کردهاند] که امام ابوبکر سمعانی چنین گفته است: «بعضی از کرامیه به جایز بودن جعل حدیث در زمینهی ترغیب و ترهیب معتقد هستند».
و جعلکنندهی حدیث، گاهی سخنی را از خود میگوید و آن را به عنوان حدیث روایت میکند و گاهی سخنانی را از بعضی فرزانگان [یا پادشاهان] یا دیگران میگیرد و آن را به پیامبر جنسبت میدهد (که در این دو صورت جعل حدیث) عمدی است اما گاهی نیز کسی که عادتاً اشتباه میکند دچار اشتباه شده و به طور غیرعمدی کاری شبیه به جعل حدیث انجام میدهد، چنانکه برای ثابت بن موسی که انسانی زاهد و پارساست در حدیث «من كثرت صلاته باللیل حسن وجهه بالنهار» روی داده است.
مثال: (روينا عن أبي عصمة - وهو نوح بن أبي مريم - أنه قيل له: من أين لك عن عكرمة عن ابن عباس في فضائل القرآن سورة سورة؟ فقال: إني رأيت الناس قد أعرضوا عن القرآن واشتغلوا بفقه أبي حنيفة ومغازي محمد بن إسحاق فوضعت هذه الأحاديث حسبة): «از ابی عصمه، نوح بن ابی مریم برای ما نقل کردهاند که از او سؤال شد: چه طوری شما از عکرمه از ابن عباس احادیث فضائل سورههای قرآن را سوره به سوره روایت کردهای؟ ایشان جواب داد: وقتی دیدم مردم از قرآن دور شده و به فقه ابو حنیفه و مغازی ابن اسحاق مشغول شدهاند به همین خاطر این احادیث را جعل کردم. و وضعیت [درجهی] حدیث طولانی و مفصلی که از ابی بن کعب از پیامبر جدر فضیلت خواندن سورههای قرآنی روایت شده نیز چنین است.
محققی در مورد سندهای این حدیث [ریشهی جعل این حدیث] صحبت میکرد تا بدین جا رسید که فردی اعتراف کرده که او و کسان دیگری آن را جعل کردهاند و آثار جعل حدیث از طریق او نمایان بود. و حقیقتا واحدی مفسر، و کسانی دیگر از مفسرین در نقل این نوع احادیث در تفاسیرشان، به اشتباه رفتهاند، و خداوند داناتر است.
[۱۱۴] همانطور که قبلا متذکر شدیم حافظ عراقی موضوع را جدا از ضعیف میداند.