گواهی علم جدید
ثابت کردن قوانین علمی (Scientific) از آیات قرآن مجید و تطبیق قوانین کشف شده با بعضی از آیات آن (به شیوهای که علامه طنطاوی جوهری در تفسیر «الجواهر» به آن مبادرت ورزیده است) کاری بسیار حساس و پر خطر میباشد زیرا امکان این وجود دارد (چنانکه در تاریخ علم و تحقیق به تجربه رسیده است) که دستاوردهای علم و تحقیق که هم اکنون بدیهی و ثابت شده، تلقی میشود در آینده کاملاً تغییر یابند یا دچار شک و تردید گردند. علاوه بر آن، این نوع تلاشها (هر چند با نیک نیتی انجام بگیرند و فوایدی نیز داشته باشند) اما با موضوع و هدف اصلی قرآن مجید مطابقت ندارند و در آن نوعی علمزدگی احساس میشود. شایان ذکر است که در خصوص فلسفه قدیم و روایات معروف تاریخی چنین لغزشهایی از بعضی از مفسران گذشته نیز به وقوع پیوسته است. اما چون خیلی اندک بوده است، در محافل علمی زیاد مورد توجه واقع نشده است. از این رو میتوان گفت که قرآن مجید در هیچ زمانی با این قبیل مشکلات روبرو نشده است اما متأسفانه صحیفههای عهد عتیق و کتب پیشین از این گونه آزمایشها مصون نماندند.
اینجاست که میبینیم بسیاری از تئوریهای معروف آن زمان جز تفسیر کتب مقدس قرار گرفتند طوری که در جهان مسیحیت عنوان «جغرافیای مقدس مسیحی»
(Christian Topography) خیلی معروف شده بود. به هر حال، با آنکه موضوع قرآن هدایت انسانها است اما هرگاه یک پژوهشگر سلیمالطبع واقعبین (که از جمود فکری و علمزدگی دور باشد) به مطالعه قرآن بپردازد کاملاً تعجب میکند که چگونه این کتاب بزرگ که هزار و چهارصد سال قبل با فردی امی و درس نخوانده در محیطی دور از علم و دانش نازل شده است، درباره تاریخ و جغرافیا، نجوم، کرات آسمانی، فیزیولوژی، پزشکی وعلم ژنتیک بحثهای عمیقی را مطرح مینماید که علم جدید تازه در قرون اخیر توانسته آن را اثبات نماید و تاکنون هیچ مطلبی در قرآن ثابت نشده که علم خلاف آن را بگوید.
تفصیل و توضیح این اجمال در یک کتاب نمیگنجد، در اینجا ما به گواهی یک محقق و دانشمند فرانسوی بسنده میکنیم. موریس بوکایی (Maurice Bucaie) در کتابش عهد عتیق، قرآن و علم [۶](The Bible, The Quran and Science) مینویسد:
ابعاد علمی قرآن مجید مرا از ابتدای سخن در حیرت فروبرده است، در ذهن من اصلاً چنین باوری وجود نداشت که کتابی که هزار و سیصد سال از آن سپری شده است درباره موضوعات مختلف مطالب گوناگونی ارائه میکند و با تحقیقات نوین علمی کاملاً هماهنگی دارد [۷].
نویسنده مزبور دربارة خلقت آسمانها و زمین، وجود جهان هستی، کرات آسمانی، وسعت جهان، نقش اساسی آبها و دریاها در زندگی انسانها، سطح زمین و کوهها، جهان نباتات و حیوانات، مبدأ و آغاز زندگی و چگونگی تولد انسانها و رشد جنین بحث کرده است. و ضمناً تحقیقاتی درباره وقایع تاریخی مانند طوفان نوح ÷، اقامت بنیاسرائیل در مصر، هجرت حضرت موسی ÷از مصر، و چگونگی مرگ فرعون ارائه نموده و همگی این موضوعات را بعد از مطالعه تطبیقی قرآن مجید و کتب مقدس در پرتو علم جدید مورد بحث و بررسی قرار داده و سرانجام چنین نتیجهگیری نموده است:
«تصریحات قرآن مجید به اعتبار منطبق شدن آن با تازهترین نتایج علم و تحقیق در مقایسه با تصریحات تورات و انجیل، از امتیاز ویژهای برخوردار هستند».
نویسنده مزبور کتاب ارزشمندش را با این جملات پایان میدهد:
«انسان اصلاً تصور نمیکند که این همه سخنان و ادعاهای علمی به قلم یکی از انسانها نوشته شدهاند. با توجه به سطح علوم و دانشهایی که در زمان محمد صمتداول بود انصاف آن است که بگوییم: گفتههای قرآنی قطعاً بر وحی خداوندی مبتنی میباشد. و از این جهت است که صحت و درستی آن از هر شک و تردیدی بالاتر است. به همین دلیل وقتی گفتههای علمی قرآن در پرتو علم جدید مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت صحت و درستی آن کاملاً ثابت گردید [۸].
اینجاست که میتوان گفت: گرایش اجتماعی، اقتصادی و سیاسی انسانها هرگز نتوانسته در قرآن دخیل باشد، و بدون تردید قرآن در همه این ابعاد رهنمای جاویدان بشریت است.
[۶] در این کتاب به عربی تحت عنوان «دراسة الکتب المقدسة فی ضوء المعارف الحدیثیة» ترجمه و منتشر شده است. [۷] «دراسة الکتب المقدسة فی ضوء المعارف الحدیثیة»، ص ۱۴۴، دارالمعارف القاهره. [۸] «دراسة الکتب المقدسة فی ضوء المعارف الحدیثیة»، ص ۲۸۶، دارالمعارف، القاهره.