اصول و مبادی فهم قرآن

فهرست کتاب

بزرگان دین و نمونه‌هایی از تلاوت و تدبر در قرآن

بزرگان دین و نمونه‌هایی از تلاوت و تدبر در قرآن

تحت این عنوان حکایاتی از صحابه کرام و ائمه مجتهدین و علمای راسخ العلم و اهل دل و عارفان بزرگ ذکر می‌کنیم تا بدانیم که چگونه بزرگان دین به قرآن مجید عشق و علاقه داشتند و چقدر به ادب و تعظیم آن پایبند بودند و با چه لذت و حلاوتی آن را تلاوت می‌کردند. این سلسله را با خود رسول اکرم صآغاز می‌کنیم که قرآن بر وی نازل شده است:

حضرت عبدالله بن مسعود سروایت می‌کند: «روزی حضرت رسول اکرم صبه من فرمود: برایم قرآن بخوان. عرض کردم: آیا برای شما بخوانم در صورتی که قرآن بر خود شما نازل شده است؟! فرمود: آری، می‌خواهم آن را از دیگران بشنوم» ابن مسعود می‌گوید: «من سوره نساء را تلاوت کردم؛ وقتی به این آیه رسیدم:

﴿فَكَيۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِيدٖ وَجِئۡنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِيدٗا ٤١[النساء: ۴۱].

«چگونه خواهد بود زمانی که ما از هر امتی یک گواه بیاوریم و تو را بر اینان به طور گواه بیاوریم؟».

یکی از اهل مجلس مرا متوجه کرد، وقتی سرم را بلند کردم، دیدم که اشک از چشم‌های مبارک سرازیر است» [۴۱].

ابوذر سروایت می‌کند: شبی آن حضرت صتا صبح این آیه را مرتباً تلاوت می‌کرد:

﴿إِن تُعَذِّبۡهُمۡ فَإِنَّهُمۡ عِبَادُكَۖ وَإِن تَغۡفِرۡ لَهُمۡ فَإِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١١٨[المائدة: ۱۱۸].

«اگر تو ایشان را عذاب دهی بندگانت هستند و اگر بیامرزیشان تو غالب با حکمت هستی».

ام‌المؤمنین عایشه بمی‌فرماید: «حضرت ابوبکر صدیق بسیار رقیق‌القلب بود هرگاه قرآن می‌خواند، نمی‌توانست اشک‌هایش را نگهدارد، بدون اختیار گریه می‌کرد».

ابورافع می‌گوید: «حضرت عمرس در نماز فجر سوره‌های کهف، مریم، طه و مانند آنها را تلاوت می‌کرد. روزی در آخرین صف مردان نماز می‌خواندم که بعد از آن صف‌های زنان شروع می‌شد حضرت عمر داشت سورة یوسف را تلاوت می‌کرد معمولاً با صدای بلند می‌خواند وقتی به آیه رسید:

﴿إِنَّمَآ أَشۡكُواْ بَثِّي وَحُزۡنِيٓ إِلَى ٱللَّهِ[یوسف: ۸۶].

«(یعقوب÷گفت): من رنج و غم خویش را فقط به الله شکایت می‌کنم».

چنان گریه‌اش گرفت که قرائتش قطع شد. و من از دور صدای گریه‌اش را شنیدم».

ابن عمر شمی‌گوید: «روزی حضرت عمر سدر نماز صبح چنان گریه کرد که صدای ناله‌اش را از فاصله سه صف شنیدم».

حضرت حسن بصری می‌گوید: «حضرت عمر سگاهی در ورد شبانه‌اش به یک آیه می‌رسید چنان گریه می‌کرد که بر اثر آن بر زمین می‌افتاد، سپس در خانه‌اش می‌ماند و مورد عیادت و احوالپرسی قرار می‌گرفت».

محمدبن سیرین می‌گوید: «حضرت عثمان ستمام شب در یک رکعت قرآن را می‌خواند».

امام بیهقی نقل کرده است: «که حضرت عثمان سمی‌گفت: اگر دل‌های ما پاک باشد هرگز از کلام پروردگار سیر نخواهد شد. دوست ندارم حتی یک روز از عمر من بگذرد که در آن قرآن مجید را از رو نخوانده باشم. وقتی حضرت عثمان سبه شهادت رسید دیدند مصحفی که از روی آن خوانده بود به دلیل کثرت تلاوت پاره شده بود» [۴۲].

ابن عمیر رحمه‌الله می‌گوید: «من سورة یوسف را از قرائت حضرت عثمان یاد گرفتم زیرا او در نماز فجر به کثرت این سوره را تلاوت می‌کرد».

حضرت علی سبعد از رحلت حضرت رسول اکرم صچنان با قرآن مشغول شد که تا چندین روز از خانه‌اش بیرون نرفت.

درباره عبدالله بن زبیر، عمروبن العاص، عبدالله به عمر، عبدالله بن رواحه، عبدالله بن عباس، عبدالرحمن بن عوف ساز صحابه کرام و درباره سعیدبن جبیر، مالک بن انس، منصور بن المعتمر از تابعین روایات و حکایات مشابهی در کتاب‌ها وارد شده است [۴۳].

درباره زراره ابن اوفی گفته می‌شود که او روزی در مسجد جامع با مردم نماز می‌خواند، وقتی به این آیه سورة مدثر رسید:

﴿ فَإِذَا نُقِرَ فِي ٱلنَّاقُورِ ٨ فَذَٰلِكَ يَوۡمَئِذٖ يَوۡمٌ عَسِيرٌ ٩ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ غَيۡرُ يَسِيرٖ ١٠[المدثر: ۸-۱۰].

«روزی که در صور دمیده خواهد شد روزی دشوار نه آسان بر کافران خواهد گذشت».

با خواندن آیه روحش پرواز کرد و به زمین افتاد. «بهزابن حکیم» می‌گوید: «من از کسانی بودم که پیکرش را به خانه‌اش حمل کردیم».

«خلید» مشغول نماز بود، وقتی آیه:

﴿كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِ[آل‌عمران: ۱۸۵].

«هر نفس چشندة مرگ است».

را تلاوت کرد، آن را مکرر خواند، از گوشه خانه صدایی شنید: چقدر این آیه را تلاوت می‌کنید، تا حال ۴ نفر از جن‌ها با شنیدن این آیه فوت کرده‌اند.

یکی از بزرگان این آیه را شنید:

﴿ثُمَّ رُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّ[الأنعام: ۶۲].

«آنگاه به سوی مالک حقیقی خویش برگردانده خواهند شد».

فریاد برآورد و بی‌قرار شد تا اینکه جان به جان آفرین تسلیم کرد.

حمزه که خادم حضرت اسما‌ءبنت ابوبکر شبوده، می‌گوید: «روزی حضرت اسماء مرا به بازار فرستاد. آن هنگام او مشغول تلاوت سورة طور بود و به این آیه رسیده بود:

﴿وَوَقَىٰنَا عَذَابَ ٱلسَّمُومِ[الطور: ۲۷].

«پروردگارت ما را از عذاب سوزان نجات داد».

من به بازار رفتم و برگشتم دیدم هنوز همان آیه را می‌خواند».

حضرت تمیم داری سبه مقام ابراهیم ÷آمد و به خواندن سورة جاثیه پرداخت وقتی به آیه ذیل رسید:

﴿أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِينَ ٱجۡتَرَحُواْ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ أَن نَّجۡعَلَهُمۡ كَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَوَآءٗ مَّحۡيَاهُمۡ وَمَمَاتُهُمۡۚ سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ ٢١[الجاثیة: ۲۱].

«آیا کسانی که مرتکب کارهای زشت می‌شوند گمان می‌کنند که ما با آنها مثل کسانی ایمان آورده‌اند رفتار خواهیم کرد؟ مرگ و زندگیشان را یکسان خواهیم کرد؟ بسیار بد داوری می‌کنند».

آن را مرتباً تکرار کرد و گریه می‌کرد تا اینکه صبح شد.

حضرت سعیدبن جبیر در ماه مبارک رمضان امامت می‌کرد وقتی به این آیات رسید:

﴿...فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ ٧٠ إِذِ ٱلۡأَغۡلَٰلُ فِيٓ أَعۡنَٰقِهِمۡ وَٱلسَّلَٰسِلُ يُسۡحَبُونَ ٧١ فِي ٱلۡحَمِيمِ ثُمَّ فِي ٱلنَّارِ يُسۡجَرُونَ ٧٢[المؤمن: ۷۰-۷۲].

«به زودی خواهند دانست. هنگامی که طوق و زنجیر به گردن شان به زمین کشیده می‌شوند و در آب داغ انداخته می‌شوند. آنگاه در آتش سوزانده می‌شوند».

﴿ وَٱتَّقُواْ يَوۡمٗا تُرۡجَعُونَ فِيهِ إِلَى ٱللَّهِ[البقرة: ۲۸۱].

«و از آن روزی که همگی‌تان نزد خدا بازگردانده خواهید شد بترسید».

آنها را بیش از بیست بار خواند و آنقدر گریه کرد که بر چشم‌هایش اثر گذاشت.

مسروق؛ (که از شاگردان حضرت ابن عباس سبود) بعضی شب‌ها از نماز عشا تا هنگام نماز فجر مرتباً سورة رعد را می‌خواند.

هارون بن ایاب اسدی گاهی اوقات در نماز تهجد فقط این آیه را تکرار می‌کرد و می‌گریست:

﴿يَٰلَيۡتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِ‍َٔايَٰتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ[الأنعام: ۲۷].

«خواهند گفت: ای کاش، دوباره برگردانده شویم تا ما نشانی‌های پروردگارمان را تکذیب نکنیم و از گروه مؤمنین بگردیم».

حضرت حسن بصری یک شب فقط آیة:

﴿وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآ[ابراهیم: ۲۴].

«و اگر [بخواهید] که نعمت خداوند را بشمارید، نمى‏توانید [همه‏] آن را بشمارید».

را تکرار کرد تا اینکه صبح شد مردم از وی سبب را پرسیدند. حضرت حسن بصری فرمود: «در این آیه خیلی پند و عبرت وجود دارد هر وقت که نگاه می‌اندازیم، نزول یک نعمت را مشاهده می‌کنیم، البته نعمت‌هایی که آنها را نمی‌شناسیم خیلی بیشتراند».

امام ابوحنیفه؛ یکبار در نماز تهجد آیه زیر را تا صبح مکرراً تلاوت می‌کرد:

﴿بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ ٤٦[القمر: ۴۶].

«میعادشان روز قیامت است و قیامت بسیار سخت و ناگوار است».

این سلسلة اثرپذیری و ارتباط عمیق با قرآن، نسل اندر نسل در میان امت جاری بوده است.

آری، امت اسلامی همواره به کلام الهی محبت و عشق ورزیده و از فیض و تأثیرش بهره برده و هیچ زمانی این سلسله منقطع نشده است.

در کتاب‌های تاریخ و سیره حکایات و واقعاتی از علمای راسخین، مجددان و مصلحان بزرگ و عارفان برجسته هر عصر نقل کرده‌اند که نشانگر عشق و علاقه و ارتباط عمیق آنان با قرآن مجید می‌باشد انسان از حکایات آنان به خوبی پی می‌برد که چقدر این بزرگان در تلاوت قرآن مستغرق می‌شدند و از حلاوت و لذت آن حظ می‌بردند. ذیلاً حکایاتی چند از علما بزرگ و صالحان امت نقل می‌کنیم:

نویسنده بزرگ و محدث جلیل‌القدر و مورخ برجسته علامه ابن جوزی هر هفته یک بار قرآن را ختم می‌کرد [۴۴].

سلطان صلاح‌الدین ایوبی فاتح بیت‌المقدس به گوش کردن قرآن خیلی علاقه داشت گاهی اوقات در برج خود از نگهبانان دو الی چهار جز از قرآن مجید را گوش می‌کرد خیلی خاشع و خاضع و رقیق‌القلب بود. هرگاه قرآن را می‌شنید دیدگانش اشکبار می‌گردید [۴۵].

شیخ الاسلام حافظ ابن تیمیه در هفتم شعبان سال ۷۲۶ هجری بازداشت شد. و تاریخ ۲۲ ذی‌القعده ۷۲۸ در بازداشتگاه جان سپرد بزرگترین مشغله و ورد او در این دوران تلاوت قرآن بود. او در این مدت دو سال و چهار ماه همراه برادرش شیخ زین‌الدین ابن تیمیه هشتاد بار قرآن را ختم کرد، و بعد از آن وقتی دور جدیدی را آغاز کرد و به این آیه رسید:

﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ ٥٤ فِي مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِيكٖ مُّقۡتَدِرِۢ ٥٥[القمر: ۵۴-۵۵].

«همانا پرهیزگاران در باغ‌ها و نهرها در جایگاهی بلند و نزد پادشاه مقتدر بسر خواهند برد».

آنگاه با عبدالله ابن محب و عبدالله دورش را ادامه داد. این دو بزرگوار خیلی نیک و با هم برادر بودند ابن تیمیه؛ قرائت شان را خیلی دوست می‌داشت هنوز این دور ختم نشده بود که روزهای زندگیش به پایان رسید [۴۶].

علاوه از این، علما بزرگ که زبانشان عربی بود و شب و روز در خدمت علوم اسلامی بسر می‌بردند و در بحر معانی آن غواصی می‌نمودند، علما و مشایخ عجم نیز در این زمینه عقب نبودند. آنان با آنکه زبانشان عربی نبود ولی عشق و علاقه‌شان نسبت به قرآن مجید و اهتمامشان به حفظ و استغراقشان در تلاوت بسیار شگفت‌انگیز و پندآموز است از میان صدها حکایت به نقل چند تا از آن اکتفا می‌کنیم شایان ذکر است که هنوز هم در میان معاصران افرادی مانند گذشتگان وجود دارند:

شیخ نظام‌الدین بدایونی دهلوی (۷۲۵ ه‍( دارای ذوق و علاقه خاصی نسبت به قرآن مجید بود، به حفظ آن خیلی تأکید می‌ورزید و به کثرت تلاوت تشویق می‌کرد.

وقتی شیخ حسن سنجری با او مرتبط شد و به دستش بیعت کرد. خیلی مسن بود و از شاعران برجسته به شمار می‌آمد که عمری را در خدمت شعر سپری کرده بود. شیخ‌ نظام‌الدین به او توصیه کرد که ذوق قرآنی‌اش را بر ذوق شعری‌اش غالب سازد شیخ حسن سنجری در «فواید الفؤاد» می‌نویسد:

«بارها از شیخ نظام‌الدین شنیدم که می‌فرمود: باید تلاوت قرآن کریم بر شعرگویی افزون‌تر شود و غالب آید».

شیخ محمد بن بدرالدین اسحق، حافظ و قاری خوبی بود قرآن را با یک لهجة دلنشین تلاوت می‌کرد. شیخ نظام‌الدین او را برای امامت نماز تعیین کرده بود و از خواندنش متأثر می شد و لذت می‌برد و گریه بر او غلبه می‌کرد.

شیخ شرف‌الدین یحیی منیری (۷۸۶ ه‍( در تلاوت قرآن مجید و استماع آن دارای ذوق خاصی بود، شیخ زین‌ بدر عربی که یکی از شاگردان مخلص او می‌شد در شرح حال وفاتش می‌گوید:

«امیر شها‌ب‌الدین برادر ملک حسام‌الدین با فرزندش در مجلس شیخ منیری حاضر شد. شیخ منیری نگاهی به فرزندش انداخت و گفت: آیا می‌شود پنج آیه از قرآن مجید را تلاوت کنید. یکی از حضار در مجلس گفت: او کوچکتر از این است که چنین کاری انجام دهد فرزند سید ظهیرالدین نیز حاضر بود. وقتی شیخ هلال دید که شیخ منیری دوست دارد در این موقع به قرآن مجید گوش دهد به آن فرزند گفت که پنج آیه بخواند سید ظهیرالدین وقتی احساس کرد که شیخ خواهان این امر است به فرزندش دستور داد پنج آیه بخواند، فرزندش با ادب نشست و آیات آخر سورة فتح را از:

﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ...[الفتح: ۲۹].

«محمد صپیغامبر خدا است و آنانکه همراه اویند...».

تلاوت کرد شیخ بر بالش تکیه زده بود. فوراً به هیأت نماز نشست و به گوش دادن قرآن مجید مشغول گردید.

درباره شرح حال امام ربانی مجدد الف ثانی شیخ احمدبن عبدالاحد سرهندی آمده است که هنگام تلاوت قرآن کریم از رنگ چهره‌اش احساس می‌شد که حقایق قرآن بر وی منکشف می‌شود و برکات و فیوض آن ریزش می‌نماید. حضرت مجدد هرگاه آیات عذاب را می‌خواند یا آیاتی را که در آن تعجب و استفهام وجود دارد تلاوت می‌کرد طبق مقتضای آیه متأثر می شد. در ماه مبارک رمضان حداقل سه مرتبه قرآن مجید را ختم می‌کرد. او حافظ قرآن مجید بود و در طول سال به تلاوت آن می‌پرداخت و در مجلس‌هایش با اهتمام به آن گوش می‌کرد [۴۷].

شیخ فضل‌ الرحمن گنج مرادآبادی (۱۳۱۳ ه‍( روزی مشغول تلاوت قرآن مجید بود که در همان حال حالت وجد بر وی غلبه کرد. به سید تجمل حسین گفت: همانا لذتی که ما در قرآن مجید احساس می‌کنیم اگر شما یک ذره آن را احساس می‌کردید. نمی‌توانستید مانند ما بنشینید و حتماً به صحراها می‌رفتید و لباس‌هایتان را پاره می‌کردید سپس آهی کشید و داخل حجره‌اش رفت و چندین روز بیمار شد [۴۸].

علامه سید محمد علی مونگیری (مؤسس دارالعلوم ندوه العلماء) می‌گوید:

«من هنگامی که اولین بار با شیخ فضل‌ الرحمن گنج مرادآبادی ارتباط برقرار کردم خدمت وی عرض نمودم: چرا لذتی را که در شعر احساس می‌کنم آن را در قرآن احساس نمی‌کنم؟! شیخ فرمود: هنوز خیلی دور هستید، هرگاه به مرتبه قرب ترقی رسیدید آنگاه چنان لذتی در قرآن احساس خواهید کرد که در هیچ چیز دیگری نخواهید یافت، روزی فرمود: ارتباط حقیقی با قرآن مجید منتهی‌الیه و هدف نهایی سلوک و احسان است» [۴۹].

مرشد بزرگ علامه عبدالقادر رای‌پوری که از مشایخ معروف زمان خود می‌باشد در شرح حال مرشد و مربی خود شیخ عبدالرحیم رای‌پوری (۱۹۱۹-۱۳۳۷ ه‍( می‌گوید:

شیخ عبدالرحیم رای‌پوری در نماز شب قرائت را خیلی طولانی می‌کرد گاهی گریه می‌کرد و هرگاه ذکر عذاب به میان می‌آمد می‌گریست و استغفار می‌کرد و چنان حالت تضرع به وی دست می‌داد گویی مجرمی است که برای عفو جرمش زاری و التماس می‌نماید. و هرگاه به آیه‌ای که در آن ذکر رحمت الهی است می‌رسید گاهی خوشحال می‌شد و گاهی آرامش پیدا می‌کرد و سکوت می‌نمود.

هنگامی که حضرت مولانا عبدالقادر سالم و تندرست بودند در ماه مبارک رمضان، بعد از عصر، دور از چشم مردم در تنهایی قرآن کریم را تلاوت می‌کرد. یکی از ساکنان همان محله می‌گوید: وقتی از آنجا می‌گذشتم، روش تلاوت ایشان بسیار عالی و جذاب بود، توجهم را جلب کرد، بی‌خواسته از صمیم قلب دعا کردم که: «خدایا، به ما نیز توفیق عنایت کن تا اینگونه تلاوت کنیم» غالباً پس از پایان ماه رمضان، حضرت مولانا آن شخص را فراخواند و خطاب به او فرمود: «بیا تا به شما بیاموزم که چگونه قرآن را تلاوت کنی، در قرآن آمده است که خداوند با حضرت موسی ÷مکالمه می‌نمود و کلام الهی را از ناحیه یک درخت می‌شنید، شما نیز خود را به جای همان درخت تصور کنید، بدینگونه که الفاظی را که خود تلفظ می‌کنی چنین بپندار که اینک خدای پاک با شما سخن می‌گوید، و با گوش‌های خود چنین احساس کن که کلام‌ الله را با صدای خودش می‌شنوی» پس از این فرموده، همان کیفیت را بر خود طاری کرده (و در عمل به من نشان داد) و بر اثر فرموده ایشان، حالتی مشابه همان کیفیت بر قلبم فرود آمد».

[۴۱] متفق علیه. [۴۲] حیاة الصحابة، ج ۴، ص ۲۳-۲۴. إزالة الخلفاء، ج ۲، ص ۲۸۸. [۴۳] قیام اللیل، ص ۵۷-۶۰. [۴۴] روایت ابوالمظفر. [۴۵] تاریخ دعوت و اصلاح. [۴۶] تاریخ دعوت و اصلاح. [۴۷] زندگانی مجدد الف ثانی. [۴۸] تذکره فضل الرحمان گنج مرادآبادی از مؤلف. [۴۹] ذکر رحمانی از سید تجمل حسین، ص ۷.