فوائدی در مقصد پنجم در بیان احکام روزه
روزه مبارک رمضان فرض است، بر هر مسلمان بالغ عاقل که توانایی روزهگرفتن داشته باشد.
درستبودن روزه به دو چیز است: نیت روزه که به شب کرده باشد، دوریجستن از آنچه روزه را باطل میکند.
چیزهایی که روزه را باطل میکند عبارتند از: کلمة کفرگفتن، آمدن خون قاعدگی زن، آمدن خون نفاس و زایمان، قی به عمدکردن، نزدیکی با زن نمودند، منیآوردن، رسیدن چیز جسمداری به جوف: مثل رسیدن چیزی به شکم و یا رسیدن چیزی به دماغ و مغز و رسیدن چیزی به درون مقعد و یا رسیدن چیزی به مثانه که جای جمعشدن بول است.
(فائده) سوزنزدن بیمار در روز در ماه مبارک رمضان، و استفادة بیمار از آمپول در روز از ماه مبارک رمضان نظر به ضرورت و احتیاج بیمار هردو بخشوده است، و روزه را باطل نمیکند، چنانکه علماء متأخر در مذهب مالکی به آن فتوی داده اند. و کسانی که در رخصتهای شرعی کتاب نوشته اند هم به همین مضمون نوشته اند که بیمار محتاج سوزن خواه در رگ و خواه در عضله سوزن بزنند، روزهشان باطل نمیکند. حضرت والد رحمه الله تعالی میفرمود که قیاس سوزن بر نیش عقرب است، و همانگونه که نیش عقرب روزة عقربگزیده را باطل نمیکند، سوزنزدن هم روزه را باطل نمیکند، و سوزنهایی که خوراک به مریض میرساند و در رگ میزنند هم روزة روزهدار را باطل نمیکند. وقتی که ضرورت باشد، و در غیر ضرورت اجتناب آن بهتر است. و کسانی که آسم و تنگی نفس دارند افشانه برایشان امر حیاتی است، و روزهشان را باطل نمیکند. والله أعلم.
* * *
سنتهای روزه: به دنبالانداختن سحری که وقتی که از سحور فارغ میشود بیش از ده دقیقه به اذان صبح نمانده باشد، و شتابکردن در فطور که همین که آفتاب غروب کرد فطور باید خورد، و در همه روز دوریجستن از سخنان زشت و بیهوده.
* * *
درست نیست روزهگرفتن دو روز عید: عید فطر و عید قربان. و روزهگرفتن سه روز بعد از عید قربان و روز شک و آن روز سیام شعبان است، وقتی که گفتگوی دیدن هلال ماه رمضان است و لیکن به ثبوت نرسیده، مگر در صورتی که موافق عادت او باشد، مثلا ًهمیشه روز دوشنبه، پنجشنبه روزه میگیرد و آن روز شک دوشنبه یا پنجشنبه بود که میتواند به حسب عادتش آن روز را روزه بگیرد.
* * *
هرکسی که روزة خود را شکست به جماع با زن در روز رمضان لازم است، قضای آن روز و کفارهدادن، مانند کفارة ظهار که بردهای را آزاد کند، اگر نتوانست دو ماه پی در پی روزه بگیرد، و اگر نتوانست به شصت فقیر خوراک بدهد، به هر فقیری یک کیلو کم ربع یعنی ۴ / ۳ کیلو برنج مثلاً که از قوت غالب مردم در بیشتر ایام سال است.
کسی که مرد و روزه در گردن او است، به این که توانسته روزه بگیرد و روزه نگرفته است، یا باید ورثة او به جای او روزه بگیرند و یا به جای هرروز یک کیلو کم ربع یعنی ۷۵۰ گرم از قوت غالب مردم در بیشتر ایام سال به فقیر بدهند. اما اگر کسی به سبب بیماری روزه خورد و بهبود نیافت و مرد، قضاء و فدیه لازم او است.
درست است روزهخوردن به سبب بیماری و یا به سبب سفر شانزده فرسخ یا به سبب ترس زن باردار یا به سبب ترس زنی که شیر به بچه میدهد از این که روزهداریش به هلاکت و یا بیماری خودش و بچه اش بکشاند که در این حال حق روزهخوردن دارند و قضای آن لازم است، و همچنین اگر از روزهداری ترس هلاکت و یا بیماری خودش داشته باشد که فقط قضا لازم او است، اما اگر روزهخوردنشان به سبب ترس بر خود و فرزندشان باشد هم قضای روزه و هم فدیه لازمشان است، و آن بیرونکردن ۴ / ۳ کیلو یعنی ۷۵۰ گرم از قوت غالب لازم او است، برای هر روزی که روزه را خورده است.