پيشگفتار چاپ اول
إن الحمد لله، نحمده، ونستعينه، ونسستغفره، ونستهديه، ونعوذ بالله من شرور أنفسنا، ومن سيئات أعمالنا، من يهده الله فلا مضل له، ومن يضلل فلا هادي له، وأشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له، وأشهد أن محمدا عبده ورسوله، صلى الله عليه وعلى آله وصحبه، وسلم تسليما كثيرا.
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ١٠٢﴾[آل عمران: ۱۰۲].
﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا١﴾[النساء: ۱].
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا٧٠ يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا٧١﴾[الأحزاب: ۷۰-۷۱].
أما بعد:
موضوعى هست که بخاطر نیاز مبرم و پیامدهاى ناگوارى که به همراه دارد, شایسته بررسى و آگاهى دادن نسبت به آن است.بیدارى اسلامى براى اینکه از داخل هدف قرار نگیرد احتیاج به ارشاد وآگاهى دارد.
فالنار تأكل بعضها
ان لم تجد ما تأكله
شعلههاى آتش اگرچیزى را براى سوزاندن نیابند, همدیگر را مىسوزانند.
از این مىترسم که این بیدارى اسلامى مبارکه, چنانچه توجیه وارشاد نشود قبل از اینکه از طرف دشمن هدف قرارگیرد خودشان یکدیگررا نشانه گیرند.
قبل ازشروع موضوع, توجهتان را به حادثه اى جلب مىکنم:
سال گذشته شنیدم که بعضى از جوانان منسوب به بیدارى اسلامى, هنگام ملاقات درمناسبتهاى مختلف بیشتر بحثشان درمورد علماست, یا بهتراست بگوئیم طلاب علم ونه علما, درمورد آنها اظهار نظر کرده ومدح وذمشان مىکنند, متأثرشدم وبه مطالعه وبحث درکتابهاى گذشتکان پرداختم وبا خود مىگفتم آیا جوانان وعلماى پیشین چنین کارى را انجام مىدادند؟
بحثى را دراین مورد جمع آورى کردم ودر یکى از دانشگاهها به ایراد آن پرداختم, اما چون موضوع بخوبى آماده نشده بود از انتشارآن عذرخواستم.
زمان گذشت و روزگار آبستن آزار یکى ازعلما با ریختن آبروى وى شد وآن خود ضربه محکمى به هرعالم وطلبه اى بود که ما را آزرده خاطر واندوهناک کرد وخواب را از چشممان گرفت, بعضى ازبرادران که سخنرانى راجع به این موضوع را شنیده بودند درخواست منتشرشدن آن را کردند که چون موضوع را کامل نمىدیدم پوزش خواستم.
تا اینکه رویدادهاى تلخ اخیر وفتنه هائى همچون شب تاریک که دراین روزها گلوى ما را مىفشارد پدیدن گرفت که نتیجه اش چه مىتواند باشد؟
نتیجه همان بود که دشمنان مىخواستند, خوردن گوشت (غیبت) علما را به خود روا دانستند, دراین میان تنها به ریختن آبروى طلاب ومبلغین اکتفا نشد, بلکه آغازى بود براى هر کس وناکسى حتى عوام الناس و منافقین ولا دینان که بر ضد علما گستاخى کنند, وکمترجلسه اى از غیبت یکى از علما پاک بود, با خود گفتم هنگام نیاز به آگاهى دادن تأخیردرآن جائز نیست, این بود که این چند سطر را جهت آگاهى وارشاد وهشدار از بد گوئى علما وسخنراندن درریختن آبروى آنها نوشتم وحتى الامکان سعى کردم بطریقه اى صحیح وموافق با روش اهل سنت وجماعت به معالجه این موضوع بپردازم.
خداوند رحمت کند ابن عساکر را که مىگوید: اى برادر, خداوند ما را در راه رضاى خود موفق فرماید, وما را ازکسانى گرداند که خشیت اورا دردل داشته باشیم وچنانکه باید, تقوا را رعایت کنیم, وبدان که گوشت علما مسموم است وسنت الهى در رسوائى کم کنندگان ارزش علما روشن است, وکسیکه زبانش را به بد گوئى علما باز کند خداوند او را قبل از مرگ به سیاهى دل مبتلا مىکند.
﴿فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ٦٣﴾[النور: ۶۳].
آنان که از فرمان او سر پیچیمیکنند باید بترسند که مبادا فتنه ای دامنشان را بگیرد یا عذابی دردآور به آنها برسد.
وموضوع" گوشت علما مسموم است" طولانى, ومسائل آن زیاد است, اما حتى الامکان سعى خواهم کرد آن را مختصر, و از سینه ریز به گلوبند بسنده کنم.