جايگاه و فضيلت علما
خداوند مىفرماید:
﴿هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ٩﴾[الزمر: ۹].
آیا آنهایی که میدانند با آنهایی که نمی دانند برابرند ?،ومى فرماید:
﴿إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ٢٨﴾[فاطر: ۲۸].
هر آینه از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از خدا ترس آمیخته با تعظیم دارند. ومى فرماید:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ٥٩﴾[النساء: ۵۹]
اى کسانیکه ایمان آوردهاید اطاعت کنید خدا را واطاعت کنید پیامبرخدا و الوالامرخویش را و بنا به گفته اهل علم منظور از اولوالامر علما مىباشد و بعضى از مفسرین اولوالامر را به علما و امرا تفسیر کردهاند و خداوند مىفرماید:
﴿يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ١١﴾[المجادلة: ۱۱]
خداوند آنها را که ایمان آوردهاند وکسانى را که علم به آنها داده شده درجات عظیمى مىبخشد. و مىفرماید:
﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ١٨﴾[آل عمران: ۱۸].
خداوند گواهى مىدهد که معبودى بحق جز او نیست, و (همچنین) ملائکه, و صاحبان دانش که همواره قیام به عدالت دارند نیز شهادت مىدهند که معبودى بحق جز او نیست, که هم او توانا و حکیم است.
بخارى و مسلم از معاویهسروایت مىکنند که پیامبر جفرمودند: "من یرد الله به خیرا یفقهه فی الدین" [۲](۱) کسیکه خداوند براى او خیرى بخواهد, در دین دانایش مىکند. ابن منیر همچنانکه ابن حجر از او نقل مىکند مىگوید " کسی که خداوند در دین دانایش نکند برایش خیرى نخواسته است" ابو درداء از پیامبر جروایت مىکند که فرمود " فضل العالم على العابد كفضل القمر على سائر الكواكب ليلةالبدر، العلماء هم ورثة الأنبياء، إن الأنبياء لم يورثوا دينارا ولا درهما، إنما ورثوا العلم، فمن أخذ به، فقد أخذ بحظ وافر " [۳](۲) برترى عالم نسبت به عابد همانند برترى ماه شب چهارده بر سایر ستارگان است, علما وارث پیامبرانند وپیامبران دینار و
درهمى را از خود به ارث نگذاشتهاند، تنها چیزى که از خود به ارث گذاشتهاند علم است, پس کسیکه آن را به چنگ آورد بهره فراوان برده است. و از جمله عقائد اهل سنت و جماعت همچنانکه شیخ عبدالرحمن بن سعدى رحمت الله علیه مىگوید: پرستش خدا بوسیله احترام علماست یعنى اهل سنت وجماعت با احترام وبزرگداشت علما به خداى عزوجل تقرب مىجویند.
حسن مىگوید: مىگفتند: مرگ عالم شکافى در اسلام بوجود مىآورد که هر چه زما ن بگذرد چیزى آن را پر نمىکند. اوزاعى مىگوید: از نظر ما, مردم در علما خلاصه مىشوند. سفیان ثورى مىفرماید: بودن یک فقیه بر قله کوهى خود یک جمعیتیست.
و شاعر در حول و حوش این معنى مىگوید:
النـاس مـن جهـة التمثـال أكفـاء
أبـــــوهم آدم والأم حــــواء
مردم از نظر شکل ظاهرى با هم برابرند زیرا که پدرشان آدم ومادرشان حواست.
فـإن يكـن لهـم فـي أصلهـم نسب
يفــاخرون بــه فـالطين والمـاء
اگر افتخار مردم به اصل ونسبشان نبود چیزى جز آب وخاک نبودند.
ما الفضل الا لاهل العلم انهم
على الهدى لمن استهدي أدلاء
برترى از آن علماست که هدایت یافتگانند وراهنماى هدایت جویان.
وقـدر كـل امـرئ مـا كـان يحسنه
والجــاهلون لأهـل العلـم أعــداء
قدر و منزلت هرکس وابسته به عمل نیکی است که انجام مىدهد, ونادانان دشمن عالمانند.
این آیات کریمه و سخنان ماندگار بیان کننده جایگاه بزرگ و درجات بلندیست که علما از آن برخوردارند, در نتیجه واجب است که مردم با رعایت احترام, بزرگداشت, قدر دانى و حفظ حرمت علما منزلت آنها را پاس بدارند. خداوند مىفرماید:
﴿وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ٣٠﴾[الحج: ۳۰].
هر کس برنامه الهى را بزرگ دارد ، نزد پروردگارش برایش بهتر است و مىفرماید:
﴿ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ٣٢﴾[الحج: ۳۲].
هرکس شعائر خدا را بزرگ دارد, این کار نشانه پرهیزگاری دلهاست. و شعیره همچنانکه علما گفتهاند هر چیزیست که خداوند فضیلت آن را اعلام, و امر به احترام آن کرده است, و تردیدى نیست که علما به دلالت آیات و نصوص گذشته در درجه اول شامل آنچه را که خداوند فضیلت آن را اعلام, و امر به احترام آن کرده است مىشوند. پس ناسزا گفتن به علما و أذیت آنها کوتاهى در احترام شعائر الله است, و چه رساست سخن یکى از دانشمندان که مىگوید: "ریختن آبروى علماء انسان را برسر گودالى ازگودالهاى جهنم قرارمى دهد" از دلائلى که گویاى خطرناک بودن آزار چراغان (علماى) امت است حدیثی است که بخارى آن را از ابو هریرهسروایت مىکند که پیامبر جفرمودند" قال الله عز وجل في الحديث القدسي: من عادى لي وليا فقد آذنته بالحرب"خداوند عزوجل در حدیث قدسى مىفرماید: کسی که با یکى از اولیاى من دشمنى ورزد با او وارد جنگ مىشوم.
خواننده گرامى: همه ما مىدانیم که اگر ربا خوار دست از جرم بزرگ رباخوارى نکشد و توبه نکند خداوند با او وارد جنگمیشود, همه این را درک کردهایم, اما آیا این را نیز مىدانیم که هر کس اولیاء خدا را بیازارد با خداوند وارد جنگ شده است, چنانکه حدیث سابق بیان کننده این مسئله بود؟ آیا زمانى که خواستیم درمورد یکى از علماء سخن برانیم این هشدار شدید را بخاطر مىآوریم؟خطیب بغدادى از ابى حنیفه وشافعى رحمت الله علیهما روایت مىکند که فرمودند: " اگر فقهاء اولیاءالله نباشند دیگر ولی اللهى وجود ندارد " شافعى مىفرماید: " فقهاى درستکار" یعنى منظور از فقهاء, علماى درست کارند.ابنبمىفرماید: " کسی که فقیهى را بیازارد پیامبر خدا را آزرده است و کسی که پیامبر خدا را بیازارد خداى عزوجل را آزرده است "
امیدوارم که آیات و نصوص سابق بیان کننده فضیلت علماء و یاد آور بعضى از حقوقى که بر گردن ما دارند باشد.
[۲] روایت ابوداود ، ترمذی ودارمی ، درجۀ حدیث: حسن [۳] روایت ابوداود ، ترمذی ودارمی ، درجۀ حدیث: حسن