سوم: روش صحيح براى بيان حق بدون اينكه ازعلما بدگوئى شود:
امروزه بعضى از مردم بین افراط و تفریط قرار گرفتهاند, گروهى, هرگاه علما سخنى بگویند آنها را متهم کرده و از آنان عیب گیرى مىکنند.
و گروهى دیگر, هرگاه شنیدند عالم و یا طلبه اى با دلیل و برهان به بیان حق مىپردازد, مىگویند: از علما عیب جوئى کرده و آشوب بپا مىکند.
هردو گروه از روش صحیح در این موضوع به دورند.
حال روش صحیحى که با آن هم حق را بیان کنیم و هم حرمت علما را نگهداریم, بى آنکه بدون دلیل, ملزم به قبول سخنى باشیم چیست؟
این را مىتوان به روش زیر بیان کرد:
۱- تحقیق و بررسى درمورد صحت آنچه به علما نسبت داده مىشود.
گاهى بخاطر اهدافى که پوشیده نیست سخنانى منتشر, و به علما نسبت داده مىشود, که باید درمورد آنچه از آنها نقل مىشود تحقیق و بررسى کرد, زیرا که ممکن است (نسبت آن سخن به آنها) نادرست و بى اساس باشد, سخنان بسیارى را شنیدهایم که به علماى بزرگ ما نسبت داده شده بود, اما وقتى در مورد آن سخنان از آنها پرسیدیم معلوم شد که از آن مبرا هستند, در بسیارى از جلسات یکى از حاضران مىگوید: فلان شیخ, خدا هدایتش کند که چنین و چنان است پرسیدم چرا؟, گفت: او چنین و چنان مىگوید, تا اینکه نزد شیخ رفتم و از صحت و سقم آنچه از او نقل کرده مىشود سؤال کردم, که گفت: بخدا هیچیک از آن سخنان را نگفته اسـت !!
پس تحقیق و بررسى درباره صحت آنچه به عالم نسبت داده مىشود اولین گامی است که باید در مورد روش صحیحى که در پى تحقق آنیم برداشت.
۲- باید بدانیم بحث کردن با عالم و نه پذیرفتن سخنانش و تصریح دربیان حق با بدگوئى از علما بکلى فرق دارد, در صورت که فتوا با دلیل شرعى هماهنگ نباشد مىتوانیم آن را نه پذیریم, اما حق نداریم از علما بدگوئى کنیم.
۳- اینکه سخنگو هدفش از گفتن, رضایت خدا باشد و از دخالت اغراض شخصى, مانند هوى و هوس, خالى کردن عقده ها, و شهرت طلبى بپرهیزد.
﴿فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا١١٠﴾[الكهف: ۱۱۰].
هر کس دیدار پروردگار خویش را امید میبندد،بایدکرداری شایسته داشته باشد و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد.
باید مواظب بود که ممکن است درابتدا هدف از پاسخگوئى رضایت خدا باشد سپس شیطان با وسوسه هایش اهدافى را از شهرت طلبى و دیگر مخربهاى نیت نفوذ دهد.