۳- بدگوئى از علماء منجر به دورى طلاب از علماى امت مىشود:
در چنین حالتى طلاب مسیر را بدون رهبرى طى خواهند کرد که با اشتباهات و خطرات مواجه خواهند شد و به لغزشها و کجیها خواهند افتاد، و این همان چیزی است که امروزه از آن در مورد جوانان خود هراس داریم.
عیب جوئى از علما کم ارزش کردن آنها نزد توده مردم است:
و همچنین ازبین بردن هیبت و بهاى آنها از دل مردم مىباشد, و این باعث خوشحالى دشمنان خدا مىشود, یکى از رؤساى نیست شده در یکى از کشورهاى عربى که از وسائل تبلیغاتى خود برضد علما استفاده مىکرد, درحال بى باکى و مسخره از آنها مىگفت: " عالم...شیخ.. دو جوجه به او بده به هر چه مىخواهى فتوا مىدهد."
در بسیارى از کشورهاى اسلامى علماء ارزش خود را نزد توده مردم از دست دادهاند, به یکى از آن کشورها سفر کردم و هنگامی که از مردم پرس جوى علما را کردم در یافتم که آنها اصلاً علما را نمىشناسند و به آنها اهمیتى نمىدهند, این به این دلیل است که لادینان با نشانه گرفتن تیرهاى خود به طرف علما, چهره آنها رامخدوش, و شخصیت شان را خورد کردهاند بگونه اى که در نظر بسیارى از مردم آنها کالاهائى غیر قابل استفادهاند.
پیاده شدن نقشه دشمنان:
از جمله مثال زنده آن, بدگوئى از افراد وابسته به ستاد امر به معروف و نهى از منکر, قضات و مبلغین است.
اما در مورد افراد وابسته به ستاد امر به معروف و نهى از منکر که بسیارى از آنها طلاب هستند, خون و آبروى آنها مباح گشته آنگونه که عامه مردم از منافقین گرفته تا لادینان و در مواردى طلاب زبانشان را نسبت به آنها دراز مىکنند, هنگامی که با آنها درمجالس شان مىنشینى حرفهاى بدی را در باره ستاد امر به معروف و نهى از منکر مىشنوى که: افراد ستاد اشتباه کردند..افراد ستاد چنین کردند..افراد ستاد کارى که باید مىکردند نکردند.. سبحان الله !! آیا جز افراد ستاد کسى اشتباه نمىکند ! چرا اشتباه دیگران ذکر نمىشود؟!
چندى پیش فتوائى از جناب شیخ محمد ابراهیم رحمت الله علیه را دیدم که در مورد متعرض شدن نسبت به طلاب تذکر مىدهد, و موضوعش چنین است که عده اى از طلاب از یکى از مسئولین شکایت کرده و ظاهراً آنها درشکایت زیاده روى نمودهاند که درنتیجه آن زیاده روى, طلاب با خوارى روانه زندان شدند, اما آیا تا بحال شنیدهاید که کسى بخاطر بدگوئى از افراد ستاد امر به معروف و نهى از منکر زندانى شده باشد. !!
بعضى از جوانان ستاد نزد من آمدند و از گستاخى مردم نسبت به آنان و عدم حمایت از آنها گلایه مند بودند, تا جائى که خود آنها به متهم تبدیل شدهاند. با وجود این مىبینیم بعضى از کسانى که در صف مبلغین و طلاب قرار دارند ناخود آگاه و مسرورانه براین موج نامطلوبى که ستاد امر به معروف و نهى از منکر را مورد حمله و نابودى قرار مىدهد سوار شدهاند.
اگر بخواهیم اشتباهات دیگران را درمقابل اشتباهات افراد ستاد امر به معروف و نهى از منکر حساب کنیم, خواهیم دید که اشتباهات دیگران چندین برابر اشتباهات افراد ستاد است اما کینه توزان با همکارى فریب خوردگان به این اشتباهات جزئى دامن مىزنند.
قاضیان نیز متعرض بدگوئى و غیبت هستند, بسیار مىشنویم که فلان قاضى چنین است, فلان قاضى فلان کار کرده است, قاضى فلانى فلان زمین و فلان خودروى آخرین سیستم را خریده است, و قاضى فلانى کارها را به تاخیر مىاندازد, تا جائى که کسى گفته است نیازى به قاضى و مشکلات آنها نیست قانون فرانسوى بهتر است.سبحان الله !! آیا فقط قاضیها اشتباه مىکنند و دیگران ملائکهاند !! این یک نقشه از قبل برنامه ریزى شده ایست که گمراهان براى از بین بردن حکم شرعى بزرگش مىکنند.
اما درباره مبلغان دین هر چه خواستند گفتند, به آنها لقبهائى دادند که قبلاً آن را نشنیده بودیم, گفتند: افراطى, سختگیر ،..و..و..تا آخر فرهنگ ظالمانه اى که کینه توزان جهت خدشه دار کردن چهره, و زشت نمودن حقیقت امر مبلغان دین در نظر مردم, آنان را به آن وصف مىکنند. این حملات مختلف ضد علما, طلاب, قضات, افراد ستاد امر به معروف و نهى از منکر و مبلغان دین منجر به عملى شدن نقشه هاى دشمنان و تحقق یافتن اهداف آنها مىشود, که باید همواره بیدار بود.