۱- بدگوئى از عالم سبب رد سخنان حق آنها مىشود:
بدگوئى از عالم مانند بدگوئى از یک فرد عامى نیست, بلکه زخمی است که اثر عمیقى را از خود بر جاى مىگذارد و از مرز فردى فراتر رفته و منجر به رد حقى مىشود که عالم به همراه دارد, لذا مشرکین از این فرصت استفاده کرده و در مرحله اول در مورد اسلام عیب گیرى نکردند بلکه اتهاماتى را به شخص پیامبر جوارد نمودند زیرا یقیناً مىدانستند که اگر موفق به خدشه دار کردن چهره پیامبر ج در اذهان عمومىشوند دیگر کسى کلام حق او را قبول نمىکند، لذا گفتند: که وى ساحر, کاهن, و دیوانه... است که بحمد لله همه آ نها به شکست انجامید این اتهامات مشرکین درحالى بود که قبل ازبعثت, پیامبر را به امانت دار, راستگو, داور, و مرد معتمد وصف مىکردند. چه چیزى بعد از بعثت تغییر کرد؟ و چه چیزى پیامبر را تبدیل به کاهن, دیوانه, و ساحر کرد؟ او همان بود که بود. اما آنها با وى به عنوان اینکه او پیامبر دارنده شریعت است مىجنگیدند, و این را مىدانستند که اگر توانستند چهره او را در اذهان مردم خدشه دار کنند در پراکنده کردن مردم از پیامبر جو دین او موفق شدهاند, و این همان روشی است که امروزه منا فقین در پیش گرفتـهانـد.