(ک) حالتهای ضروری که نگاهکردن در آن جایز است
قبلاً گفتیم که جائز نیست که مرد، زن بیگانهای را نگاه کند، هر چند زشت باشد یا شهوت را تحریک نکند و فرقی ندارد که نظر با شهوت باشد یا بدون شهوت! چنآنچه شرح دادیم این حکم را از فرموده خداوند متعال استنباط کردهایم که اینچنین آمده است:
﴿قُل لِّلۡمُؤۡمِنِينَ يَغُضُّواْ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِمۡ وَيَحۡفَظُواْ فُرُوجَهُمۡ﴾[النور: ۳۰].
«به مردان مؤمن بگو که چشمهای خود را فرو گیرنده و شرمگاه خویش، نگاه دارند».
همچنین این حکم مشمول فرموده پیامبر جاست که فرمود: «رویت را برگردان». اما حالتهای ضروری و حوادث غیرمنتظره از این حکم مستثنی میشوند که شرح آن به ترتیب زیر است:
۱- نگاه به قصد خواستگاری: در این مورد به تفضیل در باب «آداب نگاهکردن به دختری که خواستگاری شده»، بحث کردهایم.
۲- نگاهکردن به منظور تعلیم: جائز است که به قصد تعلیم صورت زن دیده شود به شرط آنکه زینتی در آن نباشد و نیز رعایت شروط زیر:
- علمی که میآموزد از نظر شرعی معتبر بوده و در بر دارنده خیر دنیا و دین باشد.
- بر نگاهکردن، فتنهای مترتب نباشد.
- تعلیم در خلوت صورت نگیرد.
- زنانی که بتوانند به جای مردان تعلیم دهنده موجود نباشند.
بدون تردید هدف از گذاشتن حدود مذکور، تکوین جامعهای نظیف و طاهر است که شک و شبهه آن را محاصره نکرده و آماج تهمت واقع نخواهد شد، در چنین اجتماعی دختران ما محفوظ و عفیف باقی میمانند، و دست هیچ فاسد و هرزهای به جانب آنان دراز نمیشود و چشم خیانتکاری به آنان خیره نخواهد شد.
و خداوند سبحان راست فرمود که:
﴿ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَن يُعۡرَفۡنَ فَلَا يُؤۡذَيۡنَ﴾[الأحزاب: ۵۹].
«این مناسبتر است تا شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند».
۳- نگاهکردن به منظور مداوا:
طبیب مجاز است که برای درمان مریض خود که زن اجنبی باشد به مواضعی که درمان میکند نگاه کند.
مسلم روایت میکند که: ام سلمه از رسول خدا جبرای حجامت اجازه گرفت، پیامبر اکرم جبه ابوطیبه دستور داد که او را حجامت کند.
جائز است که طبیب مرد، زن بیگانه را معالجه کند اما باید شروط ذیل رعایت شود:
۱- طبیب انسان امین و درستکاری باشد که در کار خود نیز سر رشته داشته و دارای مهارت نیز باشد.
۲- اگر لازم شد جایی از بدن زن را نگاه کند فقط به اندازه نیاز پوشش را بردارد.
۳- زنی طبیب و متخصص در همان مورد وجود نداشته باشد.
۴- در هنگام معاینه و معالجه، فرد محرمی همراه زن موجود باشد مانند همسر، مادر، خواهر، و...
۵- طبیب، کافر نباشد در حالیکه مسلمان موجود است.
در صورتی که شرایط زیر حاصل شود جائز است که پزشک، موضع عورت را نگاه کند یا لمس نماید، اسلام مصلحت آدمی را در نظر گرفته و برای او آسانی و سهولت را میطلبد و حرج و تنگی را نفی میکند و در این زمینه در قرآن کریم آمده است:
﴿وَمَا جَعَلَ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلدِّينِ مِنۡ حَرَجٖ﴾[الحج: ۷۸].
«و برایتان در دین، هیچ تنگنایی قرار نداد».
﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ﴾[البقرة: ۱۸۵].
«خداوند برای شما خواستار آسایش است نه سختی».
۴- نگاهکردن به منظور محاکمه و شهادت
جائز است که قاضی و شاهد به صورت و دستهای زن بنگرند هر چند ترس از وقوع فتنه هم وجود داشته باشد. این جواز به علت احقاق حق و دفع ظلم است.
برداشتن نقاب توسط زن به این دلیل است که زن به علت پوشیدگی توسط قاضی و شاهد قابل شناسایی نیست، بنابراین چند لحظه صورت خود را ظاهر میسازد که هویت او تأیید شود و التباس پیش نیاید و حق کسی ضایع نگردد، دین اسلام دین زندگی و واقعیت است، مصالح مردم را تأمین، و حقوق آنانرا حفظ مینماید.
﴿حُكۡمٗا لِّقَوۡمٖ يُوقِنُونَ ٥٠﴾[المائدة: ۵۰].
«برای آن مردمی که اهل یقین هستند چه حکمی از حکم خدا بهتر است؟».
در اینجا مناسبت دارد که در این رابطه حکایتی ارزشمند و عبرتانگیز را برای اهل حمیت و غیرت بیان کنم تا بدانند که گذشتگان نیکوکار ما کشف حجاب زنان خود را در برابر دیدگان مردان نامحرم تا چه اندازه ناخوشایند میدانستند هرچند این کشف حجاب با اجازه شرعی انجام میشد؟
موسی بن اسحاق، قاضی ری و اهواز در قرن سوم هجری بر کرسی قضاوت نشست تا به قضایا و شکایات مردم رسیدگی کند. در بین شاکیان، زنی حضور داشت که ادعا میکرد ۵۰۰ دینار مهریه از شوهرش طلبکار است و شوهر او چنین قرضی را انکار میکرد.
قاضی گفت: شاهدان خود را بیاور
مرد گفت: شاهدان را آوردهام.
قاضی از یکی از شاهدان خواست که قیافه همسر آن مرد را ببیند که در هنگام دادن شهادت به او اشاره کند. شاهد برخاست و به زن گفت برخیز!
همسر زن گفت: از او چه میخواهی؟
به مرد گفتند: باید زنت حجاب برگیرد تا شاهد به او بنگرد و او را شناسایی کند.
مرد که بسیار ناراحت شده بود و نمیخواست صورت زن خود را در مقابل مردم به شهود نشان دهد گفت: من قاضی را گواه میگیرم که مهری را که همسرم ادعا میکند بر ذمه من است، و نمیخواهم صورتش ظاهر شود. زن که این اظهارات را شنید، بزرگواری و غیرت شوهرش در او اثر گذاشت زیرا از کشف صورتش زنش در برابر مردم خودداری کرد و اجازه نداد که معرض نگاه دیگران قرار گیرد، با صدای بلند خطاب به قاضی گفت: من تو را گواه میگیرم که تمامی مهر خود را به او بخشیدم و او را در دنیا و آخرت حلال کردم.
قاضی به اطرافیان خود گفت: این واقعه را در زمره مکارم اخلاقی بنویسید!!!
شایسته است که والدین و مربیان عزیز ما الگوی مجسمی از این آداب باشند و آن را به فرزندان خود نیز آموزش دهند، تا فرزندانشان از تربیت والای اسلامی و اخلاق فاضل و سلوک اجتماعی برگزیده و شخصیت اسلامی متمایزی برخوردار باشند.
به امید آنکه خدای تعالی اعمالشان را تباه نکند و از اجر و پاداش آنان نکاهد، در روزی که هیچ مال و منالی سودمند نخواهد بود.
۵- برحذر داشتن فرزند از تحریکات جنسی
یکی از بزرگترین مسؤولیتهای والدین در قبال فرزند آن است که او را از عوامل تحریک جنسی و فساد اخلاقی برحذر دارد، خصوصاً در سن نوجوانی که حد فاصل ده سالگی تا پانزده سالگی است.
دانشمندان علوم اخلاقی و تربیتی اتفاق نظر دارند که سنین نوجوانی از حساسترین سالهای زندگی هر انسانی است. بنابراین اگر بخواهیم فرزندانی با اخلاق فاضل و آداب رفیع و تربیت بلند پایه اسلامی داشته باشیم، به مربیان آگاه و توانمندی نیاز داریم که شیوه تربیت را به خوبی بدانند و بتوانند با طریقی شایسته و مناسب فرزندی را که در دام فساد و بیاخلاقی افتاده است نجات دهند و او را به درستترین راه هدایت کنند.
اسلام به خطر تحریک جنسی واقف است و مربیان و اولیا را امر میکند که فرزندان خود را از فوران احساس جنسی و هیجان غریزی بر حذر دارند.
خداوند سبحان در اینباره میفرماید:
﴿وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّۖ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوۡ ءَابَآئِهِنَّ أَوۡ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآئِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ أَخَوَٰتِهِنَّ أَوۡ نِسَآئِهِنَّ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُنَّ أَوِ ٱلتَّٰبِعِينَ غَيۡرِ أُوْلِي ٱلۡإِرۡبَةِ مِنَ ٱلرِّجَالِ أَوِ ٱلطِّفۡلِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يَظۡهَرُواْ عَلَىٰ عَوۡرَٰتِ ٱلنِّسَآءِ﴾[النور: ۳۱].
«و مقنعههای خود را تا گریبان فرو گذارند و زینتهای خویش را ظاهر نکنند جز برای شوهران خویش یا پدران خویش... یا کودکانی که از شرمگاه زنان بیخبرند..».
از آیهای که مطرح شد معلوم میگردد که کودکانی که احوال زنان یا عورت آنها یا انگیزش جنسی آنان را درک نمیکند اشکالی ندارد در جمع زنان حاضر شوند اما کودک هنگامی که به سن نوجوانی و نزدیک آن ـ بالاتر از ۹ سالگی ـ رسید جائز نیست که به مکانی وارد شود که زنان حضور دارند زیرا بین زشت و زیبای زنان تفاوت قائل میشود و در صورت دیدن مناظر محرک، شهوت جنسی او تحریک میگردد.
امام ابن کثیر درباره تفسیر این آیه
﴿أَوِ ٱلطِّفۡلِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يَظۡهَرُواْ عَلَىٰ عَوۡرَٰتِ ٱلنِّسَآءِ﴾[النور: ۳۱] میگوید:
«منظور از طفل در اینجا کودکانی است که احوال و عورت زنان، صدای نرم و نازک، با ادا و ناز راه رفتن و سایر حرکات و سکنات آنان را درک نمیکنند...» تا زمانی که طفل در این مرحله است اشکالی ندارد که وارد جمع زنان شود و در صحیحین از پیامبر خدا جروایت شده است که فرمود: «از وارد شدن به مکانی که در آن زنان حضور دارند بپرهیزید.
پرسیدند: ای رسول خدا، نزدیکان شوهر در این رابطه چگونهاند؟
فرمود: نزدیکان شوهر مرگند(کنایه از شدت ممنوعیت)».
- همچنین آن حضرت فرمود:
«در هفت سالگی فرزندان خود را به نماز امر کنید و در ده سالگی اگر نماز نخواندند آنها را بزنید و جای خواب آنان را از هم جدا کنید».
بر اساس نصوص فوق پدران و مادران شرعا مأمور شدهاند که وقتی که فرزندان آنها به سن ده سالگی رسیدند آنان را در یک جای خواب و کنار هم نخوابانند زیرا تماس جسمی و رؤیت عورت یکدیگر در حالتی که یکی خواب و دیگری بیدار است یا هر دو بیدارند موجب تحریک جنسی و فساد اخلاقی میشود و این خود دلیل قاطعی است بر این موضوع که اسلام اولیا و مربیان خود را به خوبی بکار گیرند تا عزیزانشان بر اساس فضیلت و اخلاق والا تربیت شوند.
- بخاری روایت میکند که فضل بن العباسبدر روز عید قربان در کنار رسول خدا جایستاده بود. فضل ـ در آن وقت نزدیک سن بلوغ بود ـ زنی زیبا که روی از قبیله خثعم در ارتباط با مسائل دینی از رسول خدا جسؤال میکرد، و فضل به او نگاه میکرد، نبی اکرم جچانه فضل را گرفت و رویش را برگرداند.
- و در روایت ترمذی آمده است که حضرت عباس از نبی اکرم جپرسید، روی پسر عمویت را برمیگردانی؟
آن حضرت فرمود: «پسر و دختر جوانی دیدم و از وقوع فتنه بیم داشتم».
از این واقعه نتیجه میگیریم که پیامبر اکرم جبه راهنمایی نوجوانان و جوانان و افراد بالغ در جهت اصلاح اخلاقی و کنترل و تسلط بر غریزه توجه داشتند، تا از وقوع در فتنه و افتادن در دام فساد و بیاخلاقی در امان باشند.
با توجه به آنچه بیان کردیم برای حفظ فرزند از مبتلا شدن به هیجان غریزی و تحریکات مداوم جنسی دو اقدام اساسی باید صورت بگیرد:
۱- نظارت داخلی.
۲- نظارت خارجی.