چگونه فرزندان خود را تربیت كنيم؟ - جلد دوم

فهرست کتاب

۳- فاحشه خانه‌های مخفی و علنی

۳- فاحشه خانه‌های مخفی و علنی

زیرا در این‌گونه اماکن مردانی حضور پیدا می‌کنند که در ذهن آنان جایی برای حمیت و غیرت و شرف نمانده است و زنان فاسدی به آن پا می‌گذارند که از عفت و حیا و کرامت بهره‌ای ندارند، این‌چنین موجوداتی در یک مکان جمع می‌شوند تا مانند خوک‌های پست و بی‌مقدار اختلاط کنند و مانند حیوانات، بدون هیچ مانع و رادعی هوس‌ها و غرایز خود را اشباع نمایند.

به حقیقت این‌گونه اماکن، محل فساد و فحشا و هرزه‌کاری و فسق و فجور است، و پر است از موجودات حقیری که فقط به دنبال لذت جسمانی می‌گردند و شیفته‌ هرزگی و بی‌بند و باریند.

این بیماری ویران‌گر نتیجه حمله میکروب‌های تقلید کورکورانه از تمدن غرب است، تمدنی که فقط پوسته‌ای از آن را گرفته‌ایم بدون آن‌که مغز و محتوای آن را بدست آورده باشیم و نتیجه‌ای به جز اتلاف پول و وقت ندارد و حیات آدمی را تباه می‌کند. اگر این‌طور نیست چه معنایی دارد که انسان احمق برای دیدن عورت دیگران و ارتکاب گناه و انجام امور منکر پول و وقت خود را به هدر بدهند، عملی که نه نتیجه دنیایی دارد و نه ثمره اخروی.

این اماکن چه مخفی و چه علنی، مکان مناسبی هستند که اعمال جنسی و ارضای غرایز در آن‌ها آزادانه صورت می‌گیرد پس محیط‌های متعفنی هستند که میکروب‌های فحشا و جنایت و تبهکاری در آن رشد خواهند کرد.

در این محیط‌های اغواگر، آدمی زمام نفس خود را رها می‌کند، از حدود الهی خارج می‌شود و از پله‌های بی‌بند و باری و فساد اخلاقی بالا می‌رود، زیرا هر لحظه با صورت‌های گناه‌آلود و بدن‌های لخت و مفاتن منحرف‌کننده رو به رو می‌شود.

در سایه مشروبات و مواد مخدر در این محل‌ها آتش فتنه‌های خفته برافروخته می‌شود و درهای بسته باز می‌گردد و مردم سست و خموده، جدیت و کار و استقامت و ادای مسؤولیت را رها می‌کنند و به جای آن به سرگرمی‌های بی‌ارزش و اعمال حرام روی می‌آورند.

در اثر این ارتباط‌های نامشروع که دانه‌اش در این محیط‌های فاسد کاشته می‌شود، خانواده‌های زیادی متلاشی و چه بسیارند زنان و مردانی که منحرف می‌گردند، مردانگی و مروت زیر پا گذاشته می‌شود، حرمت و حیثیت انسان‌ها لکه‌دار می‌گردد و مال و دارایی آنان تباه می‌شود.

خطر این‌گونه اماکن فقط به مطالبی که بیان کردیم محدود نمی‌شود بلکه دامنه‌اش گسترده‌تر می‌شود و دخترانی را که به این محیط پا می‌گذارند در بر می‌گیرد، دخترانی که به دنبال هوس در این لغزشگاه مرگ‌بار سقوط می‌کنند و به دنبال لذت‌جویی و اشباع احساس غریزی خود، زندگی و هستی خویش را به باد می‌دهند.

در این‌جا نمونه‌ای از انحرافات دختران و سقوط آنان در این دره فلاکت و پستی را بیان می‌دارم تا خوانندگان گرامی دید روشن‌تری در این‌باره داشته باشند.

(أ) در یکی از دبیرستان‌ها، دبیر یکی از کلاس‌های دخترانه ـ دوم دبیرستان ـ مشغول تدریس ریاضی بود، یکی از دانش‌آموزان به علت سرگیجه، ناگهان بر زمین می‌افتد و فوراً به بیمارستان انتقال داده می‌شود، بعد از تحقیق و انجام آزمایشات طبی معلوم می‌شود که دانش‌آموز مذکور به علت زنا، باردار شده است، و پس از تحقیق معلوم گردید که این دختر همراه پنج دختر دیگر از همکلاسی‌هایش در ارتباط با یکی از مراکز فساد و عیاشی هستند و خانه و مدرسه از موضوع هیچ‌گونه اطلاعی نداشته‌اند.

هم‌چنین معلوم گردید که یکی از دوستان دختر نام‌برده که جزو پنج نفر همراه اوست قبل از این‌که وارد دبیرستان شود توسط مادر فاسدش به این محل فرستاده شده است و او هم توانسته است با تعریف و تبلیغ فحشا و لذت اعمال جنسی، سایر دوستان خود را به این راه خانمان برانداز و عاقبت ناگوار بکشاند.

با کمال تأسف مسؤولین آموزش دبیرستان از ترس رسوایی و فضیحت ماجرا، موضوع را پنهان داشتند و بر آن سرپوش نهادند.

بدون تردید هم‌نشینی و رفاقت با افراد فاسد از بزرگ‌ترین عوامل انحراف و گمراهی است.

(ب) پدری فاسد که هیچ هم و غمی جز برآوردن نیاز غریزی و کسب لذت و اشباع هوس ندارد به دنبال خواست حیوانی خود به یکی از فاحشه خانه‌های مخفی می‌رود. در هنگام ورود، راهنماها، ایستاده و به مشتریان عکس فاحشه‌ها را نشان می‌دهند که انتخاب نمایند، ناگهان در بین عکس‌ها تصویر یکی از دخترانش را که محصل است می‌بیند این واقعه ناگهانی او را مات و مبهوت می‌کند اما برای آن‌که حقیقت مطلب برایش اثبات شود بر اعصاب خود مسلط می‌شود و به راهنما می‌گوید: صاحب این عکس را می‌خواهم.

راهنما می‌گوید: به اتاق شماره فلان برو در آن‌جا آماده و مهیاست.

پدر وارد اتاق می‌شود و دخترش را در حال آمادگی کامل برای مشتری می‌بیند.

و دختر که پدرش را رو به روی خود می‌بیند ترس و وحشت شدیدی بر او مستولی می‌شود و ضربه روحی سهمگینی به او وارد می‌شود و در حالت اضطراب دردآوری که دارد فریاد کشیده و برای نجات دادن خود به طرف در می‌دود و پدر هم که چشمه نخوت و غیرت در وجودش به جوش آمده و خون دفاع از شرف و ناموس در رگ‌هایش به جریان افتاده است مانند شیر خشمگین برای خفه کردن دخترش به جانب او هجوم می‌آورد و مردم که سر و صدای داخل اتاق را می‌شنوند در آن‌جا حاضر شده و مانع از انجام این کار توسط پدر او می‌گردند. تا آن لحظه کسی نمی‌دانست که مسیر این دختر جوان به چه جایگاه هولناکی بوده است.

کسانی که در ارتباط با حادثه فوق آگاهی و سررشته کافی داشتند اظهار می‌دارند که سبب لغزش این دختر جوان دوست دختر فاسد او بوده که دختر همسایه است و همراه او به مدرسه می‌رفته و در راه، طریق فساد و فحشا را برایش زینت داده و تبلیغ می‌کرده است و او را به این مکان آورده است و هیچ‌کدام از اعضای خانواده دختر تصور نمی‌کردند که دختر آن‌ها به جای رفتن به مدرسه، راهی فاحشه‌خانه می‌شود.

(ج) یکی از دوستان مورد اعتمادم می‌گوید: که در یکی از قهوه‌خانه‌ها به دنبال کسی می‌گشتم و در هنگام ورود نظرم به دانشجویان دختر و پسری جلب شد که به طبقه بالای قهوه‌خانه می‌رفتند حس کنجکاوی مرا وادار کرد بدانم آن‌جا چه خبر است؟ به طبقه بالا رفتم و منظره‌ای دیدم که مرا مات و مبهوت کرد. اکثر افرادی که در طبقه دوم بودند محصلین و دانشجویانی بودند که یکدیگر را در بغل گرفته و در حال معاشقه بودند، صدای خنده‌ها و حرکات محرک دیده می‌شد.

دوستم پرسید: چگونه این افراد با یکدیگر آشنا شده‌اند؟ چگونه روابط به این‌جا کشیده شده و چه کسی آنان را به این محل آورده است؟

اینان دروس بی‌عفتی و فساد و بی‌بند و باری را از تلویزیون، سینما، مجلات حاوی تصاویر عریان و داستان‌های محرک جنسی آموخته‌اند، نوارهای مبتذل، خروج آن‌چنانی زنان نیز مزید بر علت شده است، نتیجه این‌چنین وضعیت اسف‌باری، عاقبت دردناکی است که حتی والدین و نزدیکان دختر از آن بی‌خبرند.

بدون تردید محیط نیز از عوامل بسیار مهم فساد و انحراف است.

(د) تعداد قابل توجهی از مسؤولین اداری مدارس و دبیرستان‌ها اظهار می‌کنند که:

به علت مکاتبات و مراسلات متعدد دانش‌آموزان، توجه آن‌ها به نامه‌های بسیار زیادی که به مدرسه می‌رسید جلب شد، این نامه‌ها غالباً در بردارنده عبارات و اشعار عاشقانه و اظهار دلدادگی است، تعداد زیادی از دختران و پسران وقت زیادی را برای نوشتن این‌گونه نامه‌ها صرف می‌کنند، این وضعیت مطمئناً به دلیل بی‌توجهی و غفلت والدین آن‌هاست و اهمال مسؤولین آموزشی مدرسه نیز نباید از نظر دور گردد، اضافه بر این عوامل، محیط فاسد اجتماعی که در هر مکانی اثرات منفی خود را بروز می‌دهد به این عوامل اضافه می‌گردد.

دختر یا پسری که عقیده سستی دارد، بی‌بند و بار است و ضمیر مرده‌ای دارد با اشرار اختلاط می‌کند و هم صحبت فجار می‌شود ناچار به چنین عاقبت دردناک و سرنوشت شرم‌آوری خواهد رسید.

بدون تردید محیط نیز از عوامل بسیار مهم فساد و انحراف است.