۱- آیات زیادی که در ارتباط با روابط جنسی، خلقت انسان و اعمال منکر، سخن میگوید
﴿وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ ٥ إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَيۡرُ مَلُومِينَ ٦ فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ ٧﴾[المؤمنون: ۵- ۷].
«و آنانکه اعضای تناسلی خود را از فعل حرام حفظ میکنند، مگر برای همسر و ملک یمین خود، که در این مورد ملامت نخواهند شد، کسی که غیر از این را بطلبد، پس به درستی که آنان از تجاوزکارانند».
﴿أُحِلَّ لَكُمۡ لَيۡلَةَ ٱلصِّيَامِ ٱلرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَآئِكُمۡۚ﴾[البقرة: ۱۸۷].
«برای شما حلال شد که شبهای روزه [ماه رمضان] باهمسرانتان نزدیکی کنید».
﴿وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡمَحِيضِۖ قُلۡ هُوَ أَذٗى فَٱعۡتَزِلُواْ ٱلنِّسَآءَ فِي ٱلۡمَحِيضِ وَلَا تَقۡرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ يَطۡهُرۡنَۖ فَإِذَا تَطَهَّرۡنَ فَأۡتُوهُنَّ مِنۡ حَيۡثُ أَمَرَكُمُ ٱللَّهُۚ﴾[البقرة: ۲۲۲].
«[ای محمد] از تو در مورد حیض سؤال میکنند بگو که آن آزاری است، پس از زنان در هنگام حیض دوری کنید [از جهت روابط جنسی] و به آنان نزدیک نشوید تا پاک میشوند و هنگامی که پاک شدند پس با آنان نزدیکی کنید از جایی که خداوند امر فرموده است».
﴿نِسَآؤُكُمۡ حَرۡثٞ لَّكُمۡ فَأۡتُواْ حَرۡثَكُمۡ أَنَّىٰ شِئۡتُمۡ﴾[البقرة: ۲۲۳].
«زنان شما کشتزار شمایند پس با آنان نزدیکی کنید، هر کجا و هر وقت که بخواهید».
﴿وَإِن طَلَّقۡتُمُوهُنَّ مِن قَبۡلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدۡ فَرَضۡتُمۡ لَهُنَّ فَرِيضَةٗ فَنِصۡفُ مَا فَرَضۡتُمۡ﴾[البقرة: ۲۳۷].
«و اگر زنان را طلاق دادید، قبل از آنکه با آنان نزدیکی کرده باشید، باید نصف مهری را که مقرر کردهاید به آنان پرداخت نمایید».
﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن طِينٖ ١٢ ثُمَّ جَعَلۡنَٰهُ نُطۡفَةٗ فِي قَرَارٖ مَّكِينٖ ١٣﴾[المؤمنون: ۱۲- ۱۳].
«و به تحقیق انسان را از عصارهای از گل خلق نمودیم، پس او را به صورت نطفهای در قرارگاه استواری جای دادیم».
﴿وَوَصَّيۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَيۡهِ إِحۡسَٰنًاۖ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ كُرۡهٗا وَوَضَعَتۡهُ كُرۡهٗاۖ وَحَمۡلُهُۥ وَفِصَٰلُهُۥ ثَلَٰثُونَ شَهۡرًاۚ﴾[الأحقاف: ۱۵].
«و انسان را به نیکی کردن به والدینش سفارش کردیم. مادرش او را به زحمت حمل نمود و به زحمت او را زایید و حمل و شیر دادنش سی ماه است».
﴿وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلزِّنَىٰٓۖ إِنَّهُۥ كَانَ فَٰحِشَةٗ وَسَآءَ سَبِيلٗا ٣٢﴾[الإسراء: ۳۲].
«به زنا نزدیک نشوید که به راستی کاری زشت و راهی بد است».
﴿ٱلزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوۡ مُشۡرِكَةٗ وَٱلزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَآ إِلَّا زَانٍ أَوۡ مُشۡرِكٞۚ وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٣﴾[النور: ۳].
«مرد زنا کار فقط زن زناکار یا مشرک را نکاح میکند و زن زناکار را کسی جز مرد زناکار یا مشرک نکاح نخواهد کرد و این بر مؤمنین حرام شده است».
﴿وَلُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٨٠ إِنَّكُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ شَهۡوَةٗ مِّن دُونِ ٱلنِّسَآءِۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ مُّسۡرِفُونَ ٨١﴾[الأعراف:۸۰- ۸۱].
«و لوط [را به یادآور] هنگامی که به قومش گفت: آیا عمل فحشایی را مرتکب میشوید که تا به حال هیچ انسانی در دنیا مرتکب آن نشده است؟ شما به جای زنان برای ارضای شهورت خود با مردان نزدیکی میکنید. شما قومی مسرف هستید».
این آیات با صراحت تمام در مورد عواملی که موجب حفظ عضو تناسلی انسان از ارتکاب فحشا میشود و از کسانی که «فرج» خود را حفظ میکنند و آنانکه حفظ نمیکنند سخن میگوید و درباره نزدیکی با زنان در شبهای ماه رمضان، حیض و دوری از زنان، محل کاشته شدن نطفه، طلاق زن قبل از نزدیکی، نطفه و تکوین آن در رحم، خلقت انسان و نطفه زن و مرد و حامله شدن زن و شیر دادن نوزاد، زنا و اینکه عملی زشت است و نزدیکی با مردان، بحث میکند و مطالب دیگری که در آیات مختلف در ارتباط با مسائل جنسی و حس شهوانی مطرح شده است.
فرزندی که در سن تمییز و تعقل است، تفسیر این آیات را چگونه میتواند بفهمد؟ اگر از جانب مربی و معلمش حقایق و تفسیر آن بیان نگردد و هیچ انسان اندیشمند وعاقلی نخواهد گفت که لازم است مربی به جای گفتن تفسیر آیات مطالبی دیگر بگوید که ارتباطی با مفاهیم مورد نظر نداشته باشد یا فقط به گفتن الفاظ اکتفا کند و بدون تفسیر و توضیح از آن بگذارد.
واضح است که چنین شیوهای مغایر با قواعد تربیت اصیل اسلامی است، زیرا در جایی که کتاب عظیم خداوند به صراحت سخن میگوید ما شایسته نیست که حقایق را بپوشانیم و کتمان کنیم، در این راه باید همراه و موافق با قرآن کریم پیش رویم که میفرماید:
﴿كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ مُبَٰرَكٞ لِّيَدَّبَّرُوٓاْ ءَايَٰتِهِۦ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٢٩﴾[ص: ۲۹].
«کتابی مبارک است که به سوی تو نازل کردهایم تا در آیاتش بیاندیشند و صاحبان اندیشه متذکر شوند».
قرآن کریم کسانی را که قرآن را میخوانند و در آن تدبر نمیکنند نکوهش مینماید و آنان را به قساوت نفسانی و قفل بودن قلب و داشتن روانی تهی از معنویت، متهم میسازد و برای همین میفرماید:
﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ أَمۡ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقۡفَالُهَآ ٢٤﴾[محمد: ۲۴].
«آیا در قرآن تدبر نمیکنند، یا اینکه بر قلبها قفلهایی است».
بنابراین در مییابیم که قرآن تمامی فرهنگ روابط جنسی را شامل میشود و با توجه به نشانههایی که آشکار کرده و افقهایی که برای ما در این باب گشوده است، اشکالی نخواهد داشت که ما نیز در این باب سخن بگوییم.
از ثمرات مفید و اندیشمند این فرهنگ قرآنی آن است که انسان مسلمان به خوبی میداند که چه چیز حلال است و چه چیز حرام، فرهنگی است که کوچک و بزرگ و پیر و جوان و زن و مرد از آن برخوردار هستند.
از ثمرات دیگر این فرهنگ غنی آن است که هرگاه انسان مسلمان بر آیات خلقت انسان و تطور و تکامل او میگذرد و به مراحل تحول او در رحم مادر از نطفه به جانب علقه و سپس تبدیل شدن به مضغه تا تبدیل شدن به انسانی کامل، دقت کند ایمان و یقینش فزونی مییابد و بر راه دین استوارتر میشود.
و ثمره دیگر آن است که انسان مسلمان در مییابد که دین جاودانه اسلام برای تمامی شرایط او اوضاع مختلف با گذشت زمان و تغییر مکان جوابگو است و تنها دینی است که تمامی نداهای روان انسان را لبیک میگوید و پا به پای تکنولوژی و پیشرفت علمی و صنعتی انسان پیش میآید، تا زمانی که خدای تعالی زمین و ساکنان آن را باز پس گیرد.
۲- از جمله دلایل مهم دیگر که ضرورت صراحتگویی را در باب مسائل جنسی با کودکان تأکید میکند، آموزش دادن به فرزند در سن تمییز در ارتباط با احکام بلوغ و تحولاتی است که در پا گذاشتن به سن نوجوانی برای او حادث میگردد، تا اگر پدیدههای جدید جنسی و تغییرات جسمی که پیش میآید، به گونهای باشد که فرد بداند چه چیز بر او واجب است و چه امری را لازم است ترک کند و بهطور خلاصه حلال و حرام را در این باب به خوبی بداند.
در این رابطه در مبحث «آموزش دادن احکام بلوغ و نوجوانی به فرزند» به تفصیل سخن گفتهایم که مربی عزیز با رجوع به آن میتواند عطش خود را در این باب فرو نشاند.
۳- دلیل دیگری که صراحت را در امر مسائل جنسی مطرح میکند، آموزش دادن به فرزند در ارتباط با روابط جنسی و مسایل و اشباع صحیح غریزه است ـ در زمانی که به دوران ازدواج گام گذاشته است ـ که خواننده عزیز و مربی گرامی با رجوع به آن میتواند داروی درد را بیابد.
آنچه بیان گردید مهمترین دلایل جواز «صراحتگویی» در ارتباط با مسائل جنسی با فرزندان بود، در زمانی که به سن بلوغ گام میگذارند و به آن نیاز دارند.
پس ای پدر و مادر گرامی! ای مربی عزیز! برخیز! و کمر همت ببند! و مسؤولیتی را که در قبال فرزندت به عهده داری بپذیر! خصوصاً در باب تربیت جنسی فرزندانت، زیرا شرع بر تو واجب کرده است که با شرح و آموزش این حقایق چشم بصیرت و بینش فرزندانت را بگشایی تا در دام جهل و ورطه گناه و بیابان گمراهی، گرفتار نشوند.
اما در اینجا تذکر دو نکته را لازم میدانم:
۱- آموزشهای لازم را در ارتباط با سن فرزند به او بدهید و جای هر مطلب را رعایت کنید، برای مثال آموزش روابط جنسی به کودک در ده سالگی جایی ندارد و عاقلانه نیست و در عین حال در همین سن از آموزش احکام بلوغ و نوجوانی نباید غافل شد.
۲- بهتر است بخش تربیت جنسی دختران به عهده مادرانشان باشد، آموزش این مسایل اگر از جانب مادر باشد دختر بهتر آن را فرامیگیرد و از لحاظ ارتباط عاطفی و روحی به مادر نزدیکتر نیز میباشد. در صورتی که مادر وجود نداشت، خانم مؤمن و دانایی که میتواند جای مادر را بگیرد این مسایل را باید تعلیم دهد.
والدین محترم و مربیان عزیز! آنچه تقدیم شد خطوط اصلی و اساسی تربیت جنسی فرزندان بود، طریقی که موجب تکوین رفتاری و ضبط و سیطره بر احساسها و غرایز میشود.
حقیقتاً اندیشمندان و مسؤولین تربیت و اصلاح اجتماعی چه نیازمند هستند به روشی این چنین کامل و فراگیر در تربیت و تکامل انسانی! طریقی که از پرتو قرآن نور میگیرد و افرادی را که رهرو آنند به انضباط غریزی و تعادل اخلاقی نایل میسازد.
چه بسا فرزندان ما به تکامل شخصیت و اصلاح درون و تعالی اخلاقی و آزادی از آفات نفسانی و مفاسد اجتماعی دست یابند. در آن صورت است که میتوانند برای انجام رسالت عظیم خود برخیزند و مسؤولیت خود را به وجه احسن ادا نمایند و در آسمان وجود انسان پرچم توحید و شعار اسلام را برافرازند.
دوست دارم صاحبان عقل و بصیرت دقت کنند و دریابند که اسلام در برخورد با انسان و آفات اجتماعی، تمامی جوانب را درنظر گرفته است و بر تمامی زوایای آن تسلط کامل دارد، زیرا اسلام شرع جاودان خداوند است که از جانب او برای هدایت انسان با خصیصه مژده پاداش و تهدید عذاب، نازل شده است. کسی که بر اساس آن حکم کند عدالت را رعایت کرده است و کسی که به واسطه آن به هدایت رسد سعادتمند شده است و کسی که مردم را به جانب آن دعوت کند آنان را به راه راست دعوت نموده است.
و بدانید که جهان امروز از بیبند و باری جنسی و فساد و نابسامانی اخلاقی حاکم بر آن، نخواهد رست، مگر آنکه نظریه و اندیشه اسلام را در ارتباط با مسایل جنسی، تحقق بخشد، زیرا اسلام هر چیز را در جای خود قرار داده است و به انسان امکان داده است تا حیاتی متوازن و متعادل را سپری کند، حیاتی که مفهوم انسانی را بهطور کامل مجسم میکند و تمایلات انسان را به درستترین طریق پاسخ میگوید.
باشد که مسلمین حقیقت دین خویش را دریابند و بتوانند در سایه درخت پر ثمر و تنومند اسلام با اطمینان خاطر بیاسایند، چه بسا که بتوانند بار دیگر جای ارزشمند خود را در بین سایر امتهای بشری، و بر کره خاکی، بار دیگر بازیابند. و تحقق این امر محققاً برای خدای تعالی سهل است.
و حالا روی سخنم با توست ای پدر و مادر و ای مربی گرامی.
آیا دریافتید که مسؤولیتی را که اسلام به عهده شما گذاشته است تا چه اندازه سنگین است؟
آیا دریافتید که رکن اساسی تربیت فرزندان، تربیت ایمانی است و باید بنای سایر بخشهای دیگر نیز بر آن مبتنی باشد؟
آیا دریافتند که مسؤولیت تربیت جسمی نیز از جمله بخشهای مهم تربیتی است که باید به انجام آن اهتمام ورزید؟
آیا دریافتید که مسؤولیت تربیت فکری از ارکان مهم عظمت و تمدن و پیشرفت و ترقی امت اسلامی ماست؟
آیا دریافتید که تربیت روانی از عوامل اساسی تعادل و توازن روانی و نمو معنوی فرزندان شماست؟
آیا دریافتید که تربیت اجتماعی از بارزترین مسؤولیتهایی است که ادای آن در ارتباط با جگر گوشههایتان الزامی است؟
آیا دریافتید که تربیت جنسی از بزرگترین جنبههای پرورشی است که واجب است کودکان ما بر پایه آن رشد کنند، کسانی که حق تربیت آنها را خدای تعالی به عهده ما گذاشته است؟
پس حالا که تمامی این مفاهیم را دریافتید، شایسته است به دایره مسؤولیت تربیت، و تحمل آن گام بگذارید و در انجام آن سستی و کندی نکنید تا گلهای زندگی و ثمره حیات خود را در پاکی مانند ملایک و در عزم و اراده مانند یاران پیامبر ج، در شجاعت مانند شیر و در نور و پرتو افشانی مانند ماه، ببینید.
به اندازه بهایی که به تربیت فرزندان میدهید و تلاشی که در این راه مینمایید و عزم و ارادهای که به کار میگیرید و مسؤولیتی که در قبال فرزندان احساس میکنید، خیر و مصلحت امت اسلامی و تربیت شایسته فرزندان خویش را متحقق میسازید و تربیت نمونه برای فرزندان و نسلهای بعد از خود بر جای میگذارید.
و آیا میدانید ـ شما والدین و مربیان عزیزـ که این امر چگونه ممکن میگردد؟ و به چه شیوهای میتوان به اوج و مراتب عالی چنین تربیتی رسید؟
به نظر اینجانب تحقق این امر با رعایت دو امر ممکن میگردد:
۱- با پدیده نظارت و مراقبت.
۲- با بهرهگیری صحیح از اوقات فراغت.
با مراقبت و نظارت است که فرزند از جهت ایمانی تربیت میشود و از جهت اخلاقی تکامل پیدا میکند، جسم او قوی میگردد و از جنبه فکری و عملی به کمال میرسد و از بعد روانی و روابط اجتماعی تعالی مییابد.
با مراقبت و نظارت است که فرزند از بند عوامل منحرفکننده آزاد میشود، عواملی مانند فیلمهای سینمایی و تلویزیونی که بر صفحه آنها فیلمهای سکس و داستانهای جنایی و نمایشهای مستهجن و مبتذل به نمایش درمیآید و عواملی مانند مجلات سکسی محرک و داستانهای مهیج جنسی و نمایشهای منحط ضد اخلاقی که منجر به خدشهدار شدن فضایل انسانی میشود و با تمامی قوا به اخلاق و عقیده اسلامی حمله میکند.
با مراقبت و نظارت است که فرزند به اوج اخلاق فاضله اسلامی نایل میشود و از جنبه روحی، عقلی، اخلاقی و عملی کامل میشود، پس میتواند از جنبه اخلاقی برای غیر خود الگو و نمونه شایستهای در اخلاق و روابط اجتماعی باشد که چون ماه نورافشانی میکند و مانند موجودی آسمانی خواهد بود که بر زمین راه میرود.
اما بهرهگیری صحیح از اوقات فراغت مربوط با اوقات بیکاری و فراغت فرزند نیست بلکه منظور ما فراغت پدر یا مادری است که به منزل باز میگردد، لحظاتی را استراحت میکند و در کنار همسر و فرزندانش مینشیند، شایسته است که والدین و مربیان برای چنین اوقات و لحظاتی برنامهای مناسب داشته باشند، تا بتوانند از این اوقات برای آمادگی هرچه بیشتر فرزندان خود در جهت علمی، عقیدتی و اخلاقی، استفاده کنند.
چه خوبست، پدر یا مادری که لحظات بیداری خود را در شبها با فرزندان خود سپری میکند و برای آموزش آنان برنامههای هدفداری را پیریزی میکند! و چه اندازه اجر آنان نزد خدای تعالی بزرگ است هنگامی که در کنار فرزندانشان برای شنیدن درسهایی که حفظ میکنند یا تفهیم مسایلی که حل میکنند یا بیان قصهای که میآموزند مینشینند و یا فضیلتی اخلاقی را به آنان میآموزند و یا در تلاوت صحیح قرآن آنها را کمک میکنند و یا با آنها با رعایت اصول اخلاقی بازی میکنند و با شوخیهایی طربانگیز و خندهآور، اوقات خوشی را برای آنان فراهم میکنند.
و این شیوه الهی ـ به خدا قسم ـ خیر و مصلح را برای فرزند تحقق میبخشد و موجب ارتقا و پیشرفت او در جهت مکارم اخلاقی میشود و از او انسانی متکامل و با حکمت و مسلمانی با کرامت و فضیلت میسازد.
این است راه واقعی تربیت و آمادهسازی فرزند برای زندگی. فردی که به عنوان آجری محکم و موزون در ساختن بنای عظیم جامعه خود شرکت میکند و در تکوین نسل صالح و مؤمن نیز شرکت خواهد داشت.
و چه ظلم بزرگی به فرزند میکنند، پدر و مادری که با نادیده گرفتن حق فرزندان و بیتوجهی به شخصیت و وجود آنان، اوقات فراغت خود را با دوستان میگذرانند یا در قهوهخانه همراه دوستان و همنشینان خود و یا همسایه و همشهری، وقت را بیهوده تلف مینمایند و اوقاتی را که میتوانند بسیار مورد استفاده قرار دهند با رفتن به تماشاخانههایی که نمایشهای سکسی و مستهجن در آنها برگزار میشود باهمکیشان خود دمساز و همآواز میشوند.
چه کسی به جز پدر و مادر، مسؤولیت تربیت ایمانی و تثبیت عقده صحیح در فرزند را به عهده دارد؟
چه کسی به جز پدر و مادر مسؤول است که اخلاق و آداب بلند مرتبه اسلامی را در وجود طفل رشد دهد و بنیانگذاری کند؟
چه کسی به جز پدر و مادر مسؤول است که عقلی سلیم و جسمی سالم پرورش دهد؟
چه کسی به جز پدر و مادر باید بر امر تحصیل و آموزش علوم و فرهنگ سودمند فرزندان نظارت داشته باشد؟
چه کسی به جز پدر و مادر وظیفه دارد که توازن عقلی و تعادل روانی را در فرزند خود ایجاد نماید؟
چه کسی به جز پدر و مادر به کودک یا بدهد که حقوق دیگران را محترم بشمارد و برای روابط اجتماعی اهمیت و احترام قایل شود.
پس اگر پدر بیتوجه، و مادر غافل و بیمسؤولیت باشد، چه کسی باید این فضیلتها را در عمق وجود کودک جای دهد؟ خدا رحمت کند «شوقی» را که گفت:
لیس الیتیم من انتهی أبواه من
هم الحیاة وخلفاه ذلیلاً
إن الیتیم هو الذي تلقی له
أماً تخلت وأباً مشغولاً
یتیم کسی نیست که پدر و مادرش حیات دنیایی را بدرود گفته و او را خوار و ذلیل بر جای گذاشته باشند. یتیم واقعی کسی است که پدری مشغول و مادری بیتوجه دارد.
پس اولین و آخرین افراد مسؤول در ارتباط با تربیت فرزند پدر و مادر او هستند، کسانی که موظفند او را بر مبنای ایمان واخلاق و سلامت عقلانی و توازن روانی پرورش دهند و وی را راهنمایی کنند که فرهنگ و علوم سودمند و مفید را بیاموزد و به کار بگیرد.
و راست گفت پیامبر گرامی خدا جکه فرمود:
«مرد در خانه سرپرست زن و فرزند خویش است و در ارتباط با آنها مسؤول میباشد و زن نیز در خانه شوهرش سرپرست فرزندان است و در این رابطه مسؤول خواهد بود»(روایت بخاری و مسلم).
و فرمود: «خدای تعالی در روز قیامت از هر سرپرستی در مورد کسانی که تحت نظارت و سرپرستی او بودند سؤال میکند آنها را حفظ کرد یا تباه نمود»(روایت ابن حبان)
و فرمود: «بهترین هدیهای که پدر به فرزند میدهد، اخلاق خوب است».(روایت ترمذی)
پس شایسته است پدران و مادران بهطور کامل مسؤولیت خطیری را که به عهده دارند درک کنند و از اوقات فراغت خود برای انجام این امور بسیار ضروری بهره گیرند و برای انجام این وظایف بپاخیزند و کمر همت ببندند. و بر آنهاست که بدانند هرگونه تقصیری در ارتباط با وظایفی که شرح دادیم وجوب عقوبت الهی است، عقوبتی که در روزی انجام میگیرد که دیگر نه فرزند سودی دارد و نه مال، و فقط آنچه در آن روز ارزشمند است، قلب سلیمی است که آدمی به پیشگاه خداوند عرضه میکند.
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ وَأَهۡلِيكُمۡ نَارٗا وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَٱلۡحِجَارَةُ عَلَيۡهَا مَلَٰٓئِكَةٌ غِلَاظٞ شِدَادٞ لَّا يَعۡصُونَ ٱللَّهَ مَآ أَمَرَهُمۡ وَيَفۡعَلُونَ مَا يُؤۡمَرُونَ ٦﴾[التحریم: ۶].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! خود و زن و فرزندتان را از آتشی که با سنگ و مردم برافروخته میشود، حفظ کنید! ملایکی خشن و سختگیر بر آن گماردهاند که از امر خدای تعالی سرپیچی نمیکنند و هر آنچه فرمان دهد انجام میدهند».
بدون تردید هرگاه پدر و مادر این آیه را به یاد آورند و در درون خود نظارت و حضور خدای تعالی را احساس کنند، تمایل آنان به تربیت و به انجام رساندن وظایف حساس خود، بیشتر خواهد شد، پس بار دیگر تأکید میکنم که مربیان عزیز و والدین محترم، وظایف خود را به خوبی بشناسند و از اوقات فراغت خود به بهترین وجه استفاده کنند و بدانند که وقت مانند شمشیر است اگر آن را قطع نکنند آنان را قطع خواهد کرد و دریابند که وظایف واجبات بیشتر از اوقات است و عمر هم به سرعت میگذرد.
پس اگر والدین و مربیان ما در ادای امانت سنگینی که بر دوش آنها گذاشته شده است کوتاهی کنند و مسؤولیتها را آنطور که باید، در نظر نداشته باشند چه بسا که مرگ فرا رسد و بدون آنکه انتظار داشته باشند، بهطور ناگهانی آنان را غافلگیر کند، آنگاه عذاب رسیده است و هیچ یاوری هم نخواهند داشت و راست گفت پروردگار عظیم ما در کتاب ارجمندش آنجا که فرمود:
﴿وَأَنِيبُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ وَأَسۡلِمُواْ لَهُۥ مِن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلۡعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ٥٤ وَٱتَّبِعُوٓاْ أَحۡسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلۡعَذَابُ بَغۡتَةٗ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ ٥٥﴾[الزمر: ۵۴- ۵۵].
«و به سوی پروردگارتان برگردید و مطیع او شوید پیش از آنکه شما را عذاب دریابد، سپس یاری نشوید و پیروی کنید از نیکوترین چیزی که از جانب پروردگارتان برای شما نازل شده است پیش از آنکه ناگهان عذاب بر شما فرود آید در حالیکه بیخبرید».
و در خاتمه میخواهم نظر تمامی مربیان را به نکتهای جلب کنم و آن، این است که برنامههای تربیتی مطرح شده در این کتاب خصوصاً تربیت اجتماعی برای بزرگ و کوچک، پیر و جوان و زن و مرد قابل استفاده است.
پس ای والدین و ای مربیان عزیز! قبل از پرداختن به فرزند، به خویشتن بپردازید و قبل از آنکه آموزش و پرورش عزیزان خود را آغاز کنید، نفس خویش را اصلاح نمایید! تا بتوانید نمونه و الگوی شایستهای باشید برای تمامی کسانی که مسؤولیت تربیت آنان را به عهده گرفتهاید و همچنین موفق شوید که نهایت تلاش و کوشش خو را در آموزش و پرورش این عزیزان و جگر گوشههای خود، به کار بگیرید تا بر مبنای عقیده صحیح و متکامل اسلامی و اخلاق رفیع، رشد نمایند و به این طریق شما توانستهاید آنان را برای ورود به امواج پرتلاطم زندگی و تحمل مسؤولیتهای آن با قلبی مؤمن و نفسی صابر و روحی طاهر و عقلی پخته و متوازن، و جسمی محکم و سالم، آماده سازید.
پس نهایت سعی خود را بکنید و دست به دست هم بدهید و با امید به برکت الهی به راه بیافتید و بدانید که خدای تعالی ناظر بر شما و یاورتان خواهد بود و نسلهای آینده نیز تلاش و کوشش شما را تحسین خواهند کرد و خدای تعالی به شما پاداش خیر میدهد و اجرتان را برای قیامت ذخیر میسازد.
﴿وَقُلِ ٱعۡمَلُواْ فَسَيَرَى ٱللَّهُ عَمَلَكُمۡ وَرَسُولُهُۥ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٠٥﴾[التوبة: ۱۰۵].
«بگو عمل کنید که عمل شما را به زودی خدا و رسول او و مؤمنین خواهند دید و به زودی به سوی دانای نهان و آشکار برگردانیده میشوید، پس شما را از آنچه کردهاید خبردار میکند».
وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین