د- دسیسههای استعمار
مقصود من از استعمار غرب در معنای کلی و فراگیر آن است یعنی نیروهایی که با صلیبیها و مستشرقین در جهت مبارزه با اسلام همآواز و همدستاند. قصد اینگروهها آن است که مسلمانان را از هدف والای اجتماعی خود یعنی جهاد در راه خدا غافل سازند، جوامع اسلامی را در شهوت و بیبند و باری غرق سازند تا جایی که فرد مسلمان دست از عقیدهاش بردارد و در زندگی خود به جز برآوردن غرایز هیچ چیز دیگری را مهم و مقدس نشمارد، به منجلاب متعفن فساد اخلاقی فرو رود، و به جانب شرافت و کرامت اخلاقی و احساس مسؤولیت و درک رسالت ارزشمند برای حیات خویش، گامی برندارد.
یکی از سردمداران استعمار میگوید: جام شراب و زن آوازهخوان بیشتر از هزار توپ میتواند امت محمدی را نابود کند، پس آن را در عشق به مادیات و شهوات غرق کنید.
«راندولف چرشل» بعد از سقوط «قدس» در سال ۱۹۶۷ میگوید:
آزادی قدس و بیرون آوردن آن از سیطره اسلام آرزوی مشترک یهودیان و مسیحیان بود، شادی مسیحیان کمتر از یهودیان نیست، قدس را از چنگال مسلمانان درآوریم و کلیسای یهودی، نه بیانیه مبنی بر الحاق قدس یهودی، صادر کرد و اینبار مسلمانان هر تلاشی بکنند قدس به آنان بازگردانده نخواهد شد.
تصور میکنم نقل قول استعمارگران در ارتباط با نقشههای صلیبیون و مستشرقین تا همین حد کافی باشد، به خوبی دریافتیم که همه این دشمنان در جهت نابودی مقدسات و مبانی دین اسلام همدست و همراهند ولی خداوند نور پرفروغ خویش را همواره جاودان برخواهد افروخت هر چند کافران را ناخوش آید.
پس از بحث درباره این دشمنان خارجی، نباید از نوکران و کارگزاران خائن آنان در سرزمینهای اسلامی غافل شویم، کسانی که با کمونیستهای ملحد یا صلیبیهای کینهتوز یا فراماسونرهای حیلهگر و سایر مکاتب استعماری گمراهکننده، ارتباط دارند. این افراد خود فروختگانی هستند که در انتشار مبانی ضددینی و فساد اخلاقی در سرزمینهای اسلامی، لحظهای از پای نمینشینند.
نکته مهم دیگری که باید به تو برادر و خواهر عزیزم تذکر دهم تغییر روش و تنوع وسایل، و تلون تشکیلات این گروههای کارگزار و خائن است. اینان در جهت سرقت عقیده و دین و نابودی ارزشهای اخلاقی فرزند تو دست به دست هم دادهاند و از پای نمینشینند تا زمانی که جگرگوشهات عاری از ایمان و اخلاق گردد و تحقق این نقشه شوم بر بیبند و باری و بیاعتقادی فرزند مبتنی است، در حالتی که دستآوردها و پیام ادیان و شرایع آسمانی، دیگر تقدس و احترام پیشین را برای او نخواهد داشت.
این کارگزارانی که نفس خویش را به شیطان واگذا کردهاند، در تمامی جوامع اسلامی پراکندهاند و امکان دارد در هر منصبی در ادارات، وزارتخانهها، رادیو و تلویزیون یا هر جای دیگر ایشان را بیابی! بنابراین ابزارهایشان برای اشاعه فساد و عقیده ضد دینی نیز متنوع و رنگارنگ است. گاهی از تلویزیون، زمانی از سینما و تئاتر، و گاه از مراکز فرهنگی یا جمعیتهای مختلف با عناوین گوناگون، بهره میگیرند.
و بر تو این برادر مربی پوشیده نیست که این افراد از شیوه سخنرانی جاذب و پوشش منطقی و جالب توجه استفاده میکنند، آنچان که میتوانند بر اندیشه فرزندت تأثیر بگذارند و اخلاق و عقیدهاش را تغییر دهند.
- یکی از شیوههای آنان، ساختن خیال و آرزوی رسیدن به شغل و مقام بالاست و به جوانان و نوجوانان میگویند: ببینید صاحبان تمدن و فرهنگ فقط زمانی موفق به پیشرفت شدند که دین را کنار گذاشتند.
- اسلوب دیگر آنان بحثهای فلسفی است که به وسیله آن در قلب نوجوانان نسبت به خداوند و دین، شک و تردید ایجاد میکنند مثلاً میگویند: اگر خداوند خالق است، چه کسی او را خلق کرده است. او را نمیتوانیم ببینیم، پس وجود ندارد و غیره [۶۰].
- شیوه دیگر آنان ایجاد تردید در ذهن کودک نسبت به نظام و جامعه اسلامی است، میگویند: اسلام برای شرایط خاص زمانی آمد، حال دیگر دوران آن سپری شده است و در عصر حاضر به کار نمیآید، زیرا عصر تکنولوژی اتم و فضاست.
- نکته دیگری که مطرح میکنند، ذلت و خواری زنان است. میگویند: اسلام پوشش و خانهنشینی را بر زنان واجب کرده، زنها برد و فرمانبردار مردانند، پس امکان رشد و شکوفایی برای آنان فراهم نخواهد شد، پس فردا اگر بخواهد از این قیود دست و پاگیر آزاد شود باید اسلام و عقیده دینی را رها سازد [۶۱].
- از جمله توطئههای آنان، دعوت و رهنمود جوانان و نوجوانان به سوی شهوترانی، بیاخلاقی و فساد است، با این استدلال که باید غرایز برآورده شود و سرکوبی احساس جنسی و به بند کشیدن غرایز، نوعی عدم تعادل روانی ایجاد میکند. و روشهای مختلف دیگری از اینگونه که تا اندازهای در مورد آن بحث شد.
﴿ذَٰلِكَ قَوۡلُهُم بِأَفۡوَٰهِهِمۡۖ يُضَٰهُِٔونَ قَوۡلَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبۡلُۚ قَٰتَلَهُمُ ٱللَّهُۖ أَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ ٣٠﴾[التوبة: ۳۰].
«این سخنی است که بر زبان میرانند، شبیه سخنان کسانی که قبلاً کفر ورزیدند، خداوند آنها را بکشد به کجا میروند».
پس ای برادر و خواهر عزیز، تا کنون این مهم را دریافتهای که قصد و غایت این کارگزاران خائن آن است که نسل مسلمان و جوامع اسلامی را به جانب سیادت و رهبری صاحبان عقیدههای کفرآمیز و مکاتب ضاله و اندیشههای ویرانگر، سوق دهند. تا جایی که دختر و پسر مسلمان نه حیا داشته باشند و نه به حلال و حرام اهمیت دهند و چیزی به نام اسلام را به فراموشی و غفلت کامل بسپارند.
اگر این کارگزاران خائن بتوانند نقشههای شوم خود را به مرحله عمل درآورند و میدان برای اجرای آن خالی باشد و دست به دست هم داده و اندیشه و مرام خویش را منتشر سازند، بدون آنکه مقاومتی بر سر راهشان باشد و بدون آنکه کسی در مقابل آنان با احساس مسؤولیت بایستد، بدون آنکه مقاومتی بر سر راهشان باشد و بدون آنکه کسی در مقابل آنان با احساس مسؤولیت بایستد، بدون آنکه کسی به تربیت و توجیه اسلامی فرزند خود، اهتمام نماید، بدون تردید جوامع اسلامی ـ خدا آن روز را نیاورد ـ بهطور کامل به جانب بیدینی و فساد گام برمیدارند و به زودی به ناچار به ضمیمه فرهنگی غرب یا شرق، نظام سرمایهداری یا کمونیستی، مبدل خواهند شد و در آن صورت در ذلت و خواری جاودانگی و عبودیت و بردگی و گمراهی همیشگی دست و پا خواهیم زد و از آنانی خواهیم بود که مستحق لعنت خدا، نسلها و تاریخ خواهند شد، لعنتی مداوم تا روز قیامت.
پس ای برادر و خواهر گرامی! برخیز، آستین همت را بالا بزن، ارادهات را و نیرویت را دوچندان کن! تا بتوانی مسؤولیت خود را در تربیت فرزند آنطور که اسلام میخواهد، ادا کنی و حق تربیت خانوادهات و فرزندانت را ادا کنی زیرا آنان امانتی الهی هستند در دست تو و اگر چنین نکنی در روز قیامت به جز شرمساری و ندامت چیزی برایت باقی نخواهد ماند، پیش از آنکه روز محاسبه و سؤال فرا رسد، این حق را ادا کن تا رضایت الهی را به دست آوری و بتوانی در کنار آن پادشاه مقتدر با کسانی که خداوند با ایشان نعمت داده است یعنی پیامبران، راستگویان، شهدا و صالحین، محشور و همنشین شوی و به راستی که اینان بهترین دوستانند.
خدای سبحن میفرماید:
﴿وَقِفُوهُمۡۖ إِنَّهُم مَّسُۡٔولُونَ ٢٤﴾[الصافات: ۲۴].
«آنان را متوقف سازید که مورد بازخواست هستند».
و میفرماید:
﴿فَوَرَبِّكَ لَنَسَۡٔلَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٩٢ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٩٣﴾[الحجر: ۹۲- ۹۳].
«[ای محمد] به پروردگارت قسم که از تمامی آنان سؤال خواهیم کرد در ارتباط با هر آنچه که کردهاند».
[۶۰] به کتاب اینجانب به نام «شبهات وردود» مراجعه فرمایید که تمامی این سؤالها پاسخ داده شده است.(مؤلف) [۶۱] به کتاب «ماذا عن المرأة» نوشته استاد دکتر نورالدین عتر و کتاب «المرأة المسلمة» نوشته استاد وهبی سلیمان الغاوجی رجوع کنید که تمامی این سخنان باطل را پاسخ گفتهاند.