زندگانی امیر معاویه رضی الله عنه

عفو و گذشت و حسن اخلاق

عفو و گذشت و حسن اخلاق

حق تعالی ایشان را علاوه بر دیگر صفات پسندیده، به زیور عفو و گذشت و حسن اخلاق آراسته بود. قبلاً بیان کردیم که مخالفان و جاهلان نزد وی می‌آمدند و با روش نا شایست برخورد می‌کردند، ولی او از بردباری و سعه صدر کار می‌گرفت و آنـان را مجـازات نمی‌کـرد. در اینجـا ذکـر یـک واقعۀ شگفت‌آور کـه نشـانـگـر فرمانبرداری و اطاعت از رسول الله جو صبر و تحمل امیر معاویه ساست، بی‌مناسب نیست.

در زمـان حیات پر برکت رسول اکرم جوائـل ابـن حجـر سکـه فرزند پادشاه «حضرموت» بود، جهت قبول اسلام به خدمت آن حضرت جحاضر شد، و بعد از قبول اسلام چند روزی نزد ایشان اقامت گزید، هنگامی که قصد مراجعت کرد، آن حضرت جامیر معاویه سرا جهت بدرقه با او همراه کرد، در حالی که او سوار بود و امیر معاویه سپیاده او را همراهی می‌کرد. چون وائل از خاندان شاهی بود و به تازگی به اسلام مشرف شده بود و هنوز صفات اخلاقی اسلام در وجود او ریشه نکرده بود و غرور شاهزادگی هنوز در وجودش نهفته بود، و مانع از این می‌شد که یک مسلمان عادی را همردیف خود سوار کند. امیر معاویه سمسافت زیادی را پیمود. اما صحرای سوزان و گرمای طاقت فرسای عربستان بود، هنگامی که پاهایش از ریگ‌های داغ سوخت و تاب تحمل آن را نداشت، از وائل سخواست که او را بر مرکب خود سوار کند، اما او چون تازه مسلمان شده بود، بر اثر غرور شاهی و عدم آشنایی با اخلاق اسلامی، انکار کرد، امیر معاویه سگفت: حال که این طور است پس کفش‌های خود را بده تا (به جای نعلین خود بپوشم) حداقل از شدت گرما نجات یابم. لیکن ایشان از این کار نیز امتناع ورزید و گفت: «برایت همین شرف کافی است که پاهایت را بر سایه سواری من بگذاری» خلاصه اینکه نه حضرت معاویه سرا بر مرکب خود سوار کرد و نه جهت نجات از آن گرمای طاقت فرسا تدبیر دیگری اندیشید، بنابراین امیر معاویه ستمام مسافت را پیاده پیمود. ظاهر است که حضرت معاویه سبه اعتبار نسب و حسب به خاندان کم رتبه‌ای تعلق نداشت، بلکه او نیز فرزند سردار قریش بود، اما فقط به خاطر اطاعت و اجرای دستور حضرت رسول اکرم جآن همه رنج و زحمت را تحمل کرد، و او را تا پایان مقصد همراهی نمود. همین وائل بن حجر سزمانی به خدمت حضرت مـعـاویه سحاضـر می‌شود که او خـلیفـة وقت است و وائل را خـوب می‌شناسد و تمام سر گذشت و برخورد او را کاملاً در ذهن دارد اما با این همه او را به گرمی استقبال می‌کند [۹۵].

از این واقعه می‌توان به اخلاق کریمانه، حوصله و سعة صدر، عفو و گذشت حضرت معاویه سپی برد.

[۹۵] ابن عبدالبر: الاستيعاب تحت الإصابة ج۳ ص۶۰۵ چاپ مصر- تاریخ ابن خلدون ج۲ ص۸۳۵ چاپ بیروت.