زندگانی امیر معاویه رضی الله عنه

ساده زيستی، قناعت و استغناء

ساده زيستی، قناعت و استغناء

دشمنان حضرت معاویه سبا شدت تمام کوشیده‌اند که او را یک فرد خودخواه و جاه طلب معرفی کنند، حال آنکه حقیقت عکس این است، حضرت ابو مجلز سبیان می‌کند یک بار امیر معاویهسدر جلسه‌ای وارد شد، مردم به پاس احترام او از جای برخاستند، اما ایشان این کار را ناپسند دانست و گفت: هـرگز چنین نکنید! زیـرا من از نبی اکرم جشنـیده‌ام که می‌فرمود:

«هر کس دوست داشته باشد که مردم به احترام او برخیزند، بداند که جهنم جایگاه اوست» [۱۰۵].

زهد و قناعت ایشان به حدی بود که یونس بن مسیره بیان می‌کند که من حضرت معاویه سرا در بازار‌های دمشق در حالی دیدم که لباس پیوند زده بر تن داشت [۱۰۶]. نیز روزی در مسجد جامع دمشق، در حالی خطبه را ایراد می‌کرد که لباسهایش پیوند زده بود [۱۰۷].

آنچه بیان شد نمونه‌ای از استغناء و ساده زیستی طبیعی ایشان بود، اما در زمان استانداری شام از شأن و شوکت ظاهری نیز کار گرفت و علتش این بود که آن منطقه، منطقه مرزی بود و ایشان می‌خواست در نظر کفار و دشمنان اُبْهُّت و شوکت ظاهری مسلمین را حفظ کند، در ابتدا حضرت عمر فاروق سبا این روش مخالفت کرد و آن را ناپسند دانست، و او را استیضاح کرد. وی در جواب گفت: ای امیرالمومنین! ما در منطقه‌ای زندگی می‌کنیم که جاسوسان دشمن (رومیان) همواره وجود دارند، آنان به اُبْهُّت و شوکت ظاهری بسیار اهمیت قائل هستند، لذا لازم است برای ایجاد رعب در دل آن‌ها ابهت، شکوه و قدرت خویش را آشکار کنیم تا آن‌ها ما را حقیر و ضعیف و عقب مانده تصور نکنند، بدین طریـق شکـوه و عظمت اسـلام و مسلمیـن حفظ می‌شود و دشمن نیز حسابش را می‌کند.

در ایـن مـوقع حضرت عبدالرحمن بن عوف سکه با حضرت عمر سبـود پس از شنیـدن پاسخ حکیمانة امیـر معـاویـه سگفت ای امیرالمومنین! دیدی که چگونه از عهدة پاسخ بر آمد؟ حضرت عمر فاروق سدر جواب فرمود: ما هم به همین دلیل این بارِ گِران را به عهده او گذاشتیم [۱۰۸].

[۱۰۵] الفتح الربانی- علی ترتیب مسند الإمام احمد ص ۳۵۷ ج ۲۲. [۱۰۶] حافظ بن کثیر: البداية والنهاية ج۸ ص۱۳۴. [۱۰۷] حافظ بن کثیر: البداية والنهاية ج ۸ص ۱۳۵. [۱۰۸] حافظ ابن کثیر: البداية والنهاية ج ۸ص۱۲۴-۱۲۵.