ابوهریره همراه و دوستدار پیامبر

فهرست کتاب

تواضع و بزرگواری و خوش‌اخلاقی ابوهریرهس

تواضع و بزرگواری و خوش‌اخلاقی ابوهریرهس

ابوهریرهس به فروتنی همه جانبه‌اش در تمام مراحل زندگی‌اش معروف است. و بعد از آن که خداوند به او نعمت علم و مقام و فضل را داد او گذشته‌اش را فراموش نکرد، مانند کسانی که وقتی روزهای خوشی داشته باشند و خداوند آنان را در رفاه و آسایش قرار دهد ایشان گذشته را از یاد می‌برند، و بلکه ابوهریره گذشته‌اش را و محرومیت و فقرش را به خاطر می‌آورد تا خداوند را در برابر نعمت دین و دیگر نعمت‌ها سپاس گذارد، از او روایت است که گفت: یتیم بزرگ شدم، و با بینوایی هجرت کردم و برای دختر غزوان فقط در برابر سیرشدن شکم خود کار می‌کردم، وقتی آنان سوار می‌شدند شتر آن را از پشت به حرکت درمی‌آوردم و آواز حدی را سر می‌دادم، و چون آنان پائین می‌آمدند هیزم جمع می‌کردم؛ پس ستایش خداوندی راست که دین را مایه زندگانی گردانید و ابوهریره را بعد از آن که در برابر سیرشدن شکمس و سوارکردنش بر شتر برای دختر غزوان کار می‌کرد امام و پیشوا قرار داد [۳۰].

و ذهبی می‌گوید: ابوهریره دریایی از علم بود که در کوزه‌ای خلاصه شده بود و در ضمن این دانش، بزرگوار و عابد و فروتن بود [۳۱].

و او به اضافه تواضع و فروتنی‌اش سخاوتمند بود، و چرا چنین نباشد و حال با کسی همراه بود که از باد سخاوتمندتر بود. ابونضره العبدی از طفاوی روایت می‌کند که گفت: شش ماه در مدینه پیش ابوهریره اقامت نمودم، هیچکسی از اصحاب پیامبر ج را با همت‌تر و کوشاتر و میهمان‌نوازتر از او نیافتم [۳۲].

شاید منظورش کسانی از صحابهشباشد که او را میهمانی نموده بودند نه همه صحابه، چون در میان صحابه کسانی بوده‌اند که اقیانوس بی‌کران سخاوت بوده‌اند، و ابوهریرهس در ضمن فروتنی و سخاوت شوخ طبع و صریح بود، با هیچکسی کینه‌ای نداشت و به آنچه دیگران داشتند چشم طمع نمی‌دوخت و به آنچه خود داشت راضی بود و شکر خدا را می‌گفت از او روایت است که گفت: ستایش خداوندی را سزاست که ما را از نان سیر کرد بعد از آنکه غذای ما چیزی نبود غیر از آب و خرما» [۳۳].

[۳۰] سیر أعلام النبلاء: ۲ / ۶۱۱، البدایة والنهایة: ۲ / ۱۱۳. [۳۱] تذکرة الحفاظ: ۱ / ۳۴. [۳۲] تذکرة الحفاظ: ۱ / ۳۵، و سیر أعلام النبلاء: ۲ / ۵٩۳. [۳۳] سیر أعلام النبلاء ذهبی: ۲ / ۶۱۰.