ابوهریره همراه و دوستدار پیامبر

فهرست کتاب

شبهه دوم: اعتراض به روایات او از سوی بعضی از صحابهش

شبهه دوم: اعتراض به روایات او از سوی بعضی از صحابهش

بعضی که از طبیعت دیدگاه‌های متفاوت صحابهشآگاهی ندارند، می‌گویند: احادیثی که از ابوهریرهس روایت شده ضعیف است، و یا احادیثی که در آن بعضی از صحابه حدیث را به گونه‌ای دیگر توجیه یا روایت کرده‌اند و ابوهریره به گونه‌ای دیگر، آن احادیث ضعیف‌اند، چنان‌که ابن عمر و عائشهشدر مواردیس با ابوهریره مخالفت کرده‌اند.

۱- مخالفت ابن عمر و عائشه امری است طبیعی که طبیعت گفتگوی علمی آن را اقتضا می‌نماید، و صحابهشوقتی مذاکره می‌کردند بعضی در روایت یا مسئله علمی بعضی دیگر را تخطئه می‌نمود و او را به آنچه می‌گفت قانع می‌کرد یا به آنچه مخالفش می‌گفت قانع می‌شد، و این در بین علما چیز معروفی است به خصوص در میان محدثین، و این در صداقت و عدالت کسی که با او مخالفت شده تأثیری ندارد، همانطور که مخالفت ثقه با ثقه در صداقت و عدالت آن‌ها در آنچه روایت می‌کنند تأثیری ندارد.

تخطئه و مخالفت عائشه و ابن عمر با ابوهریرهشدر همین چارچوب بود.

۲- اینکه می‌گویند عائشه ابوهریره را تخطئه کرده به خاطر آن است که عائشه ابوهریره را فرا خواند و گفت: این احادیثی که به ما خبر می‌رسد که تو از پیامبر روایت می‌کنی چه هستند، آیا تو چیزی غیر از آنچه ما شنیده‌ام شنیده‌ای، و چیزی غیر از آنچه ما دیده‌ایم دیده‌ای؟ ابوهریره گفت: مادرم تو را آئینه و سرمه و خود را آماد کردن برای پیامبر ج به خود مشغول می‌کرد و مرا هیچ چیزی از پیامبر به خود مشغول نمی‌کرد [۱۰۰].

می‌بینیم که ابوهریرهس به پرسش‌های عائشهلپاسخ می‌گوید و ظاهراً هم عائشهلقانع می‌شود، چون دیگر جواب و اظهار نظری در مورد پاسخ ابوهریره نکرد، زیرا ابوهریره با چنان صراحت و منطقی حرف زد که انسان‌های بزرگوار و آنان که هدف بد ندارند قانع می‌شوند و با این روشن می‌گردد که مخالفت عائشه فقط پرسش‌هایی بود که می‌خواست ابوهریره جواب دهد وقتی ابوهریره جواب داد عائشه دانست که ابوهریره احادیثی حفظ کرده که او حفظ نکرده و چیزهایی شنیده که او نشنیده است، چون همواره کاملاً با پیامبر همراه بوده است، و عائشه با چیزهایی که معمولاً زنان متأهل به آن مشغول می‌شوند مشغول بوده است.

از جمله اموری که تاکید می‌نماید که ابوهریرهس به هیچ چیزی غیر از گوش‌دادن به سخنان پیامبر ج مشغول نبوده است، روایت طلحه بن عبیداللهس است که مردی نزد او آمد و گفت: ای ابا محمد سوگند به خدا نمی‌دانیم این جوان یمنی به رسول الله آگاه‌تر است یا شما؟ طلحه گفت: سوگند به خدا در این شکی نیست که او چیزهائی از پیامبر شنیده که ما نشنیده‌ایم و چیزهایی دانسته که ما ندانسته‌ایم، ما قومی ثروتمند بودیم خانه و خانواده داشتیم، در دوسوی روز نزد پیامبر می‌آمدیم، ابوهریره فقیر بود و زن و فرزند نداشت و دستش در دست پیامبر بود و هرجا که ایشان ج می‌رفت ابوهریره همراه او می‌رفت، و ما شک نداریم که او چیزهایی یاد گرفته ما که یاد نگرفته‌ایم و چیزهایی شنیده که ما نشنیده‌ایم و هیچکسی از ما او را متهم نکرده که چیزهایی به دروغ به پیامبر نسبت داده که ایشان نگفته است [۱۰۱].

۳- و اما اعتراض ابن عمربدر مورد حدیث (رفتن به دنبال جنازه) به ابوهریرهس، اینکه روزی ابن عمر از کنار ابوهریره می‌گذشت در حالی که ابوهریره این حدیث را از پیامبر روایت می‌کرد که «هرکسی تشییع جنازه‌ای شرکت کند یک قیراط اجر به او می‌رسد و اگر در دفن آن حاضر باشد دو قیراط اجر به او می‌رسد هر قیراطی از کوه احد بزرگ‌تر است».

ابن عمر گفت: «ای ابوهریره! در آنچه از پیامبر روایت می‌کنی بنگر»، ابوهریره به سوی او رفت، و با هم نزد عائشه رفتند، و ابوهریره گفت: «ای أم المؤمنین تو را به خدا آیا از پیامبر شنیدی که می‌گفت: هرکسی جنازه‌ای را تشییع کند یک قیراط پاداش اوست و اگر در دفن آن حاضر باشد دو قیراط مزد به او می‌رسد؟».

عائشه گفت: بله.

آنگاه ابوهریرهس گفت: ما را کاشتن و تجارت از پیامبر ج به خود مشغول نمی‌کرد من به دنبال کلمه‌ای بودم که از پیامبر یاد بگیرم، یا لقمه نانی از جانب او به من برسد و آن را بخورم، ابن عمربگفت: ای ابوهریره! تو از همه ما بیشتر با پیامبر ج همراه بودی و به حدیث ایشان از ما آگاه‌تر هستی [۱۰۲].

۴- تنها ابوهریرهس نیست که به روایت او از سوی بعضی از صحابه اعتراض شده باشد، حضرت عایشهلبه روایت ابن عمر و دیگر صحابهشاعتراض می‌کرد، چنان‌که بعضی از صحابه روایت عائشهلاعتراض می‌کردند، و این چیزی است معروف و طبیعی بین علما. پس توجه به آنچه گذشت اعتراض صحابی و مخالفت او با روایت صحابی دیگر به معنی تکذیب صحابی و مخدوش‌شدن عدالت و کاسته‌شدن از امانتداری او نیست.

[۱۰۰] مستدرک حاکم: ۳ / ۵۰٩. [۱۰۱] مستدرک حاکم: ۳ / ۵۱۱ –۵۱۲. [۱۰۲] مسند احمد ۱٩ / ۱۲۱ و مستدرک حاکم ۳ / ۵۱۰ – ۵۱۱.