عدالت و راستگوئی او
عدالت و صداقت ابوهریرهس با تائیدی که خداوند در مورد اصحاب پیامبرش فرموده و با تائید پیامبر ج به یاران خود، ثابت شده است.همچنین با آیات و احادیث فراوانی- که قبلا در این کتاب ذکر شده - در این مورد آمده است. زیرا آنان ایمانی صادق داشتند و به خوبی از پیامبر ج پیروی کردند، و نیز به دلیل خدمات و فداکاریهایی که تقدیم کردند برای پیروزی دین اسلام.
خطیب میگوید: اگر خدا و پیامبرش در مورد صحابه چیزی نمیگفتند، هجرت و جهاد و فداکردن جان و مال خود را برای یاری این دین، وگذشتن از پدران وفرزندان و قوت ایمان و یقین آنان برای قطعی بودن عدالت و پاکی آنان، و اینکه آنان از همه کسانی که پس از آنها میآیند و تزکیه میشوند؛ بهتر هستند، کافی بود [۵۸].
و در سیره ابوهریره چیزی از قبیل ارتداد یا دروغ یا نفاق و یا دیگر چیزی که منافی پاکی و درستکاری باشد وجود ندارد. روایت صدها تن از تابعین و صحابه از ابوهریره تاکیدی است بر صداقت او. چنانکه عدالت از دیدگاه علمای جرح و تعدیل برای راوی که صحابی نباشد با تائید دو نفر عادل ثابت میگردد و بعضی گفتند: تائید یک نفر کافی است [۵٩].
پس چه میتوانیم بگوییم راجع به کسی که بیش از بیست نفر از صحابه از او روایت کردهاند، و صدها تن از افراد ثقه تابعین از او حدیث نقل کرده و او را ثقه شمردهاند، چنانکه قبلاً گفته شد که ابن عمرببه ابوهریره گفت: تو از همه ما بیشتر با پیامبر همراه بودی و از همه بهتر حدیث ایشان را حفظ کردهای. و طلحه بن عبیداللهس گفت: تردیدی ندارم که ابوهریره احادیثی از پیامبر ج شنیده که ما نشنیدهایم.
و از زید بن ثابتس روایت است که او به کسی که او را سوالی کرد گفت: نزد ابوهریره برو.
بنابر همه آنچه گفته شد علما از محدثین و غیره از صحابه اجماع کرده که ابوهریره عادل و درستکار و راستگوست، و روایاتی را که نسبت آن به ابوهریره صحت داد پذیرفتهاند، اما روایاتی که نسبت آن به ابوهریرهس صحت ندارد مردودند و مانند دیگر روایتهای ضعیف و موضوع که به دیگر صحابه نسبت داده شدهاند و به آل بیت نسبت داده شدهاند، دلیل نیستند و پذیرفته نمیباشند.
بنابراین، ایجاد تردید در مورد ابوهریرهس و روایاتی که نسبت آنها به وی صحیح است از سوی کسانی که بدگمانی به اصحاب پیامبر را به ارث بردهاند، و اتهامات جاهلان به این صحابی بزرگوار را تکرار میکنند و شرافت صحبت وی با پیامبر را ناچیز و بیارزش قلمداد مینمایند، قابل توجه نیست.
همچنان که عدالت و درستکاری ابوهریرهس با توجه به همه مقیاسها و معیارهای تحقق یافته است، حافظه قوی او نیز مورد تائید است چنانکه شاگردانش و دیگر کسانی که حفظ و ضبط او را آزمودهاند به این امر شهادت دادهاند.
بخاری و مسلم و احمد از ابی حازم روایت کردهاند که گفت: پنج سال با ابوهریره نشست و برخاست داشتم از او شنیدم که از پیامبر ج روایت میکرد که گفته است: «سامان دهی و مدیریت امور بنی اسرائیل به دست پیامبران بود، و هرگاه پیامبری وفات مییافت، پیامبری دیگر جانشین او میشد، اما بعد از من پیامبری نخواهد آمد...» [۶۰].
یعنی هیچگاه در طی این مدت ابوهریره به این حدیث چیزی اضافه نکرد و همچنین از آن چیزی نکاست.
و حاکم از کاتب مروان بن حکم امیر مدینه روایت میکند که گفت: مروان ابوهریرهس را فرا خواند و مرا پشت پرده نشاند و شروع به پرسیدن ابوهریره کرد، و من مینوشتم، در آخر سال دوباره ابوهریره را فرا خواند و مرا پشت پرده نشاند و از ابوهریره را از همان احادیث پرسید، ابوهریره هیچ چیزی اضافه و کم و پس و پیش نکرد [۶۱].
چنانکه به نظر میآید مروان میخواست حافظه ابوهریره را بیازماید و ابوهریره نمیدانست که آنچه او میگوید نوشته میشود. و از جمله اموری که به حفظ و ضبط او گواهی میدهد روایتی است که پیشتر از ابن عمربنقل شد که او گفت: «ای ابوهریره تو از همه ما بیشتر با پیامبر ج همراه بودی و بیشتر حدیث او را حفظ کردی» [۶۲].
و اعمش از ابوصالح روایت کرده که گفت: ابوهریره از حافظترین اصحاب پیامبر ج بود [۶۳].
پس این روایات و دیگر روایتهایی که قبلاً در مورد حفظ ابوهریرهس ذکر شد، علما را بر آن داشته که به حفظ و ضبط ابوهریره اعتماد نمایند و به روایات او توجه داشته باشند. از این رو بین اسانید روایتهایی که از او میشود از لحاظ تفاوت در صحت مقایسه کردهاند، و در این مورد از آنان اقوال مختلفی نقل شده است:
مثلاً گفتهاند صحیحترین اسانید ابوهریره عبارت است: زهری از سعید بن مسیب از ابوهریره و گفتهاند ابوالزناد از اعرج از ابوهریره، و گفته شده روایت حماد بن زید از ایوب از محمد بن سیرین از ابوهریره صحیحترین روایتها از ابوهریره به شمار میرود.
و برخی گفتهاند: صحیحترین اسانید یمنیها: معمر از همام از ابوهریره است.
و از احمد بن صالح مصری روایت است: «دقیقترین اسانید اهل مدینه عبارت است از اسماعیل بن ابی حکیم از عبیده بن سفیان از ابوهریره». و ابوبکر بردیجی میگوید: اهل نقل بر صحت احادیث زهری از سالم از پدرش از سعید بن مسیب از ابوهریره اجماع کردهاند [۶۴].
و هرچه گفته شده باشد، همه این اقوال و گفتهها بر اهمیت روایات ابوهریرهس و اهتمام ورزیدن محدثین به آن از لحاظ حفظ و تدوین است.
چنانکه محدثین این روایتها را در کتابهایشان ذکر کردهاند، پس کتابهای ششگانه و دیگر کتابهای معروف و متداول بر روایات ابوهریره اعتماد کردهاند و شما هیچ فصلی را نمیبینید، مگر آن که در آن یک حدیث یا بیشتر از ابوهریره در آن روایت شده است.
[۵۸] الکفایة خطیب: ٩۴. [۵٩] الکفایة خطیب: ٩۴. [۶۰] مسند احمد: ۱۵ / ۱۰٩، بخاری: ۶ / ۳۵۰ با فتح الباری و مسلم: ۲ / ۸٧. [۶۱] مستدرک حاکم: ۳ / ۵۱۰. و گفته است که آن صحیح الاسناد است [۶۲] ترمذی: ۵ / ۳۴۸ و مستدرک حاکم: ۳ / ۵۱۱. با لفظ عالمترین ما به حدیث رسول الله ج. [۶۳] مستدرک حاکم: ۳ / ۵۰٩. [۶۴] معرفت علوم الحدیث حاکم ۵۵، و تدریب الراوی سیوطی: ۱ / ۴۶ – ۴۸.