۳- شیوه صراحتگویی
قتاده از ابی عمر غدانی روایت میکند که گفت: نزد ابوهریره نشسته بودم مردی از بنی عامر بن صعصعه از آن جا عبور کرد به او گفتند: این از همه عامری ثروتمندتر است، ابوهریره گفت: او را نزد من بیاورید، آنگاه او را آوردند، ابوهریره گفت: به من خبر رسیده که مال و ثروت زیادی داری، عامری گفت: بله سوگند به خدا، صد شتر سرخمو و صد شتر سفید رنگ و.... رنگهای شتر را برشمرد و انواع بردهها را نام برد و از اسبها گفت، آنگاه ابوهریره گفت: از سم پای شتران و گوسفندان برحذر باش، و همین جمله را ابوهریره تکرار کرد تا آن که رنگ چهره مرد عامری تغییر یافت، و گفت: مقصود چیست ای ابوهریره؟ گفت: از رسول خدا شنیدم که میگفت: هرکسی شتر داشته باشد و حق آن را در حالت سختی و آسانی اداء نکند، روز قیامت به چاقترین و فربهترین صورت ممکن میآیند و در میدانی صاف و هموار او را لگدکوب میکنند و روی او راه میروند این یکی که میرود دیگری میآید، در روزی که به اندازه پنجاه هزار سال است، تا این که بین مردم فیصله میشود و راه او مشخص میگردد...».
اگر تلاشهای دعوتگرانه و تعلیمی ابوهریرهس را بررسی کنیم کتاب طولانی میشود، از این رو آنچه ارائه کردیم برای دلالت بر تلاش زیاد ابوهریرهس در این زمینه و کثرت استفادهکنندگان و حامل علم او، کفایت میکند.
ابوهریره در اختلافاتی که در زمان او روی داد بیطرف بود، از آن جمله اختلاف امیرالمؤمنین علیس و معاویه بن ابیسفیانبکه ابوهریرهس در آن بیطرفی اختیار کرد، و بسیاری از صحابه مانند سعد بن ابی وقاص و سعید بن زید بن نفیل و عبدالله بن عمر بن خطاب و محمد بن مسلم و سلمه بن اکوعشو غیره موضوع بیطرفی را اختیار کردند. و ابوهریرهس نه با حرف و نه عملاً از کسی حمایت نکرد و همچنین نقل شده که علی یا معاویه از ابوهریره بخواهند که طرفدار یکی باشد، چون ابوهریره به قول معروف (اسب و مالی نداشت)، و همچنین طبیعت ابوهریرهس به گونهای بود که در حد امکان سلامتی و امنیت را ترجیح میداد، و او از این موضع و حالت بیرون نرفت مگر در روزی که امیرالمؤمنین عثمان بن عفانس از سوی گروه شورشی که ایشان را ستمگرانه در سال۳۵ ﻫ کشتند، محاصره شد، در آن روز ابوهریرهس به همراهی شماری از صحابه مانند حسن بن علی و عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیرشو غیره برای دفاع از عثمانس به خانه او آمد.
حاکم از موسی بن عقبه و برادرانش محمد و ابراهیم روایت میکند که گفتند: ابوحسنه میگوید: وقتی عثمان در خانهاش محاصره بود نزد ابوهریره رفتم و از او خواستم سخن بگوید، او گفت: از پیامبر شنیدم که میگفت: «آن فتنه و اختلافی است، گفتیم: ای رسول خدا! ما را به چه فرمان میدهی؟ گفت: با امیر و یارانش باشید و اشاره به عثمان کرد» [٧٩].
تردیدی نیست که اتخاذ چنین موضعی جرات و شهامت ابوهریرهس را در اظهار حق در زمانی آشفته که سرانجام گفتن حق معلوم نیست، به نمایش میگذارد، ابوهریره در خانه عثمانس باقی ماند تا آن که او و همراهانش شکست خوردند و عثمان به شهادت رسید. امویها بعداً از این عمل او تقدیر میکردند، و شاید به خاطر همین است که بعضی از هواپرستان به او ستهمت میزنند.
[٧٩] مستدرک حاکم ۳ / ٩۸.