اهتمامورزیدن ابوهریره به دعوت و تبلیغ علم
ابوهریرهس از جمله علمای صحابه بود که امانت دعوت و رساندن دانشی که از پیامبر فرا گرفته بودند را به دوش گرفتند، بلکه ابوهریره از همه آنان در این زمینه فعالتر بود، چون دانش زیادی از پیامبر ج فرا گرفته بود و در زمان او مردم به دانش و تعلیم او نیاز داشتند و همچنین ابوهریره از عواقب پنهان کردن علم و دانش بر حذر بود، همانطور که از روایت شده: «سوگند به خدا اگر این آیه قرآنی نمیبود هرگز چیزی به شما نمیگفتم»، سپس این آیه را خواند:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡتُمُونَ مَآ أَنزَلۡنَا مِنَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلۡهُدَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا بَيَّنَّٰهُ لِلنَّاسِ فِي ٱلۡكِتَٰبِ أُوْلَٰٓئِكَ يَلۡعَنُهُمُ ٱللَّهُ وَيَلۡعَنُهُمُ ٱللَّٰعِنُونَ ١٥٩﴾[البقرة: ۱۵٩] [۶٩].
«همانا کسانى که نشانههاى روشن، و رهنمودى را که فرو فرستادهایم، بعد از آنکه آن را براى مردم در کتاب توضیح دادهایم، کتمان میکنند، مورد نفرین الله و لعنت کنندگان قرار میگیرند».
و همچنین از او روایت شده که گفت: پیامبر ج فرمود: هرکسی در بارهای علمی پرسیده شد و آن را پنهان کرد، روز قیامت با لگامی از آتش دهانش بسته خواهد شد [٧۰].
و حسن از او روایت کرده که گفت: پیامبر ج فرمود: «آیا مردی هست که از آنچه خدا و پیامبرش امر کردهاند یک کلمه یا دو یا سه یا چهار یا پنج کلمه فرا بگیرد و آن را در گوشهای از چادرش قرار دهد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد» گفتم: من و چادرم را پهن کردم و پیامبر شروع به سخنگفتن نمود تا این که سخنش تمام شد، آنگاه پارچهام را روی سینهام جمع کردم...» [٧۱].
از این رو ابوهریرهس برای دعوت به دین و رساندن علم و معرفتی که از پیامبر ج آموخته بود از همه راههای ممکن استفاده میکرد او در هرجا موعظه میگفت و حدیث بیان میکرد، در خانه در مسجد در بازار و دیگر جاههایی که میتوانست حدیث و موعظه بگوید میگفت. امام احمد از عکرمه روایت میکند که گفت: به خانه ابوهریرهس آمدم و او را از روزهگرفتن روزه عرفه پرسیدم...».
حاکم از عاصم بن محمد و او از پدرش روایت میکند که گفت: ابوهریره را دیدم که روز جمعه بیرون میآمد و دو سوی منبر را میگرفت و میگفت: ابوالقاسم رسول خدا ج میفرمود..؛ و همچنان حدیث میگفت تا این که صدای بازشدن درب را برای آن امام برای ادای نماز را میشنید آنگاه مینشست [٧۲].
و بخاری از محمد بن عماره بن عمرو بن حزم روایت مینماید: «که او در مجلسی نشست که ابوهریرهس در آن بود و در آن مجلس جمعی از بزرگان اصحاب نیز حضور داشتند، ابوهریره شروع کرد به بیان حدیث از پیامبر ج ...» [٧۳].
و احمد و بخاری از سالم بن عبدالله بن عمرشروایت کردهاند که گفت: بارها ابوهریره را بازار دیدهام که ایستاده بود و میگفت: «علم از بین میرود و فتنهها پدید میآیند...».
و از مکحول روایت است که گفت: «شبی مردم گرد هم آمدند و آنگاه ابوهریره در میان آنها بلند شد و تا صبح از پیامبر ج حدیث روایت کرد» [٧۴].
ابوهریره تنها به موعظهگفتن و بیان حدیث برای مردان اکتفا نکرد و بلکه برای زنان نیز حدیث بیان میکرد و آنان را نیز موعظه میگفت و اموری را که نیاز داشتند برایشان توضیح میداد، احمد از عبید از ابی هریرهس روایت میکند که «ابوهریره زنی را دید، گفت: برای او خوشبویی استفاده کردهای؟ گفت: بله. ابوهریره گفت: پیامبر ج فرمود: هر زنی عطر و خوشبو استفاده کند و به مسجد بیاید خداوند نمازش را قبول نمیکند، مگر آن که غسل کند همان طور که از جنابت غسل مینماید» برو غسل بکن [٧۵].
اوزاعی از اسماعیل بن عبیدالله از کریمه بنت حساس روایت میکند که گفت: در خانهام درداء از ابوهریره شنیدم که میگفت: «سه چیز کفر است: نوحهکردن، پارهکردن گریبان، و طعنهزدن در نسب» [٧۶].
و اینگونه ابوهریرهس به زنی که عطر و خوشبویی استفاده کرده بود توضیح داد که بیرونرفتن زن در حالی که آرایش کرده باشد و خوشبویی استفاده نماید جایز نیست، حتی اگر برای ادای نماز به مسجد برود، و ابوهریرهس به آن زن امر کرد که به خانهاش برگردد و اگر میخواهد دوباره به مسجد بیاید غسل کند، شایسته است زنان مؤمن امروزی برای عملنمودن به این رهنمود نبوی بکوشند تا بتوانند خود را از نگاههای انحرافی و افراد بیمار منحرف حفاظت نمایند.
همچنین ابوهریره زنانی را که در خانهام درداء تابعی فاضل و همسر ابو درداء صحابی بزرگوارس یافت از سه چیز برحذر داشت که این سه چیز از عادات جاهلیتاند که اسلام حرام کرده و آن را با کفر برابر دانسته است و هرکسی آن را به زبان بیاورد او را به دوزخ میرسانند، همانطور که کفر انسان را به دوزخ میبرد، ابوهریره شیوهی موفق اصلاح را در پیش گرفته بود چون با هر کسی به تناسب او سخن میگفت به مردان آنچه مناسب آنها بود میگفت و به زنان آنچه مناسبشان بود میآموخت. اینگونه ایشان راهرو همان برنامه دعوت و تربیت نخسین بودند که پیامبر پایههای آن را بنا کردند. و همچنین ابوهریره از روشهای گوناگونی در دعوت استفاده میکرد، از جمله روشهای او میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
[۶٩] مسند احمد: ۱۴ / ۱۲۲-۱۲۳. [٧۰] مسند احمد: ۴ / ۵ و ابوداود: ۳ / ۳۲۱. [٧۱] مسند احمد: ۸ / ۱۴٧ مقصود از حسن، حسن بصری است. [٧۲] مستدرک حاکم: ۳ / ۵۱۲. [٧۳] التاریخ بخاری: ۱ / ۱۸۶. [٧۴] سیر أعلام النبلاء: ۲ / ۵٩٩ و البدایة والنهایة: ۸ / ۱۱۰. [٧۵] مسند احمد: ۱۵ / ۱۰٧ – ۱۰۸ و ابن ماجه: ۶۲ / ۱۳۲. [٧۶] سیر أعلام النبلاء: ۲ / ۵۸۶.