شبهه ششم: متهمکردن ابوهریرهس به حمایت و طرفداری از بنی امیه
منحرفان فقط به پراکندن شبهات گذشته در مورد ابوهریرهس اکتفا نکردهاند، و گویا از ابوهریره خون یا مالی طلبکارند، چنانکه ادعا کردهاند که ابوهریره از بنی امیه حمایت میکرده است و احادیثی به نفع معاویهس در مذمت علی بن ابی طالبس وضع کرده است، و در صورتی که این ادعای بدون دلیلی است و هیچ اساسی ندارد و به دلایل ذیل صحیح نیست:
۱- احادیثی که ادعا میشود از سوی او ساخته شده در هیچ یک از کتابهای حدیث نیامده، و مدعی باید ادعای خود را ثابت کند اگر راست میگوید، اما هرگز نمیتواند.
۲- چگونه این شایعه پراکنان پی بردند که ابوهریرهس حدیث جعل کرده است، و صحابه و تابعینی و بعد از آنها علمای جرح و تعدیل که با هیچ کسی رو درواسی نداشتهاند، نفهمیدند که ابوهریرهس حدیث جعل کرده است!.
۳- چگونه ابوهریرهس حدیث جعل میکند و حال آن که او خودش یکی از راویان این گفته پیامبر ج است که «هرکس قصداً بر من دروغ ببندد خودش را برای دوزخ آماده کند» که تقریباً چهل صحابی این حدیث را روایت کردهاند [۱۲۵].
احادیثی که ابوهریرهس به نفع معاویهس جعل کرده کدامند؟ تعدادشان چقدر است؟ و در چه کتابهایی آمدهاند تا ما جایگاه و وزن این احادیث را نزد کسانی که به حدیث عمل میکنند بدانیم.
۴- کتابهای مورد اعتماد؛ احادیث بسیاری از روایات صحیح ابوهریره را که در فضائل اهل بیت و خصوصا علی بن ابی طالبس روایت نموده، را نقل کردهاند و ما بخشی از این روایتها را در موضوع (ابوهریره و اهل بیتش) ذکر نمودیم که نیازی به تکرار آن در اینجا نیست، و از طرفی در این کتابها از ابوهریرهس روایتی نیامده که در فضیلت معاویهس یا کسی دیگر از بنی امیه باشد.
- ثابت نشده که ابوهریرهس در زمان معاویهس به مسئولیت و مقامی رسیده باشد که بتوان آن را بهانهای برای چنین شبهه باطلی قرار داد، جز این که روایت شده که در یکی از سفرهای حج مروان بن حکم ابوهریرهس در مدینه جانشین او بود [۱۲۶].
و این مقام فقط در حد پیشنمازی و سخنرانی در مسجد و امثال آن بود چون در این زمینه ابوهریرهس آماده بود و مردم او را قبول داشتند، نه این که چون مروان او را دوست داشت او را به عنوان جانشین خود مقرر کرد، زیرا که اختلاف مروان و ابوهریره چند بار آشکار گردید. چنانکه ولید بن رباح روایت میکند: از ابوهریره شنیدم که وقتی خواستند حسن را در کنار پیامبر ج دفن کنند و مروان اجازه نداد، ابوهریرهس به مروان گفت: تو امیر نیستی و بلکه والی کسی غیر از تو است، بگذار او را دفن کنند، اما تو در آنچه به تو ربطی ندارد دخالت میکنی و میخواهی کسی را که اینجا نیست با این کار از خود راضی نمایی. آنگاه مروان خشمگین شد و رو به ابوهریره کرد و گفت: گفتهاند که ابوهریره زیاد حدیث از پیامبر روایت میکند، ابوهریره گفت: روز جنگ خیبر نزد پیامبر آمدم در حالی که سی سال و یا بیشتر سن داشتم و تا زمان وفات پیامبر با ایشان همراه بودم و همراه ایشان به خانههای همسرانش میرفتم و خدمت ایشان را انجام میدادم و همراه ایشان به جهاد و حج میرفتم و پشت سر ایشان نماز میخواندم، پس سوگند به خدا از همه مردم به احادیث ایشان آگاهترم [۱۲٧].
و در روایتی دیگر آمده است که ابوهریرهس به مروان گفت: «من اسلام آوردم و با اختیار و دلخواه خودم هجرت کردم و پیامبر ج را به شدت دوست داشتم، اما شما که اهل خانه و در محل دعوت بودید دعوتگر را از سرزمین خودش بیرون کردید و ایشان و اصحابش را اذیت کردید، و بعد از من مسلمان شدید» آنگاه مروان از آنچه به او گفت پشیمان شد و از او دور شد [۱۲۸].
و همچنین از ابوهریرهس روایت است که گفت: «به زودی زمانی بر مردم خواهد آمد که تعدادی گوسفند برای مردم از خانه مروان بهتر خواهد بود». [۱۲٩]که در اینجا واضح است که او مروان را مورد انتقاد قرار میدهد، اما نیاز و شرایط چیزهای خاص خود را میطلبد.
در اختلاف علی و معایهب، ابوهریرهس از هیچ یک از آنان طرفداری نکرد و او به همراه کسانی از صحابه که از فتنه کنارهگیری کردند، از فتنه کنارهگیری کرد، و بعد از آن که قبل از سال بیست و چهار هجری از بحرین بازگشت در مدینه سکونت گزید تا این که بعد از سال پنجاه هجری درگذشت، با وجود این از اتهامات دروغگویان سالم نمانده است و دروغگویان سخنانی را به او نسبت میدهند که آن را نگفته است از آن جمله که میگویند او گفته است: نماز پشت سر علی کاملتر است، کسانی که جاهلانه چنین اتهاماتی را به ابوهریرهس میزنند باید از این دروغ و باطلگرایی بپرهیزند، و آنان که از روی آگاهی چنین کارهایی میکنند از مبدأ و اصل اسلامی تجاوز کردهاند که میگوید:
﴿إِنَّمَا يَفۡتَرِي ٱلۡكَذِبَ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰذِبُونَ ١٠٥﴾[النحل: ۱۰۵].
«تنها کسانی دروغ میبافند که به آیات الله ایمان نمیآورند و بهراستی اینها دروغگویاناند».
به مبدا میکافیلی که میگوید: «هدف وسیله را توجیه میکند».
کینه و دشمنی انسانی با انسانی دیگر سبب میشود تا به او دروغ نسبت دهد و اینگونه هوای نفس خود را راضی کند و به ندای گمراهکننده شیطان لبیک بگوید، و اساس همه شبهاتی که پیرامون این صحابی بزرگوار مطرح شده همین است. و رحمت خدا بر کسی باد که گفته است:
يا طالبي العلم والروايات
إن الروايات ذات آفات
ای طالب علم و طالب روایتها بدان که روایتها آفتها دارند.
لا تأخذوا العلم عن أخي تهم
إلا عن جائز الشهادات
علم را از کسی که تهمت میزند یاد نگیرید و علم را فقط از کسانی فرا بگیرید که شهادت و گواهی آنان جایز است.
إذا رضيتم منه الأمانة
والدين: له طوفوا الأمانات
اگر امانتداری و دینداری او را پسندید به سراغ او بروید [۱۳۰].
[۱۲۵] مسلم شرح نووی: ۱ / ۶۸. [۱۲۶] الطبقات ابن سعد: ۴ / ۳۳۶. [۱۲٧] سیر أعلام النبلاء: ۲ / ۶۰۵، و البدایة والنهایة ابن کثیر: ۸ / ۱۱۱. [۱۲۸] البدایة والنهایة: ۸ / ۱۲۲. [۱۲٩] سیر أعلام النبلاء: ۲ / ۶۱۰ – ۶۱۱. [۱۳۰] الکفایة: ۱۳۳.