ابوهریره همراه و دوستدار پیامبر

فهرست کتاب

شبهه اول: کثرت روایات ابوهریرهس

شبهه اول: کثرت روایات ابوهریرهس

بعضی می‌گویند کثرت روایات ابوهریرهس با توجه به مدت کوتاهی که وی با پیامبر ج همراه بوده در مورد صحت روایات او انسان را دچار تردید می‌کند، به این شبهه از چند جهت پاسخ می‌گوئیم:

۱- کثرت روایات نسبی است و مطلق نیست؛ چون او از همه صحابه از پیامبر بیشتر روایت کرده نه این که بیشتر از همه‌ی اصحاب پیامبر احادیث حفظ کرده است، چنان‌که خود او می‌گوید که از عبدالله بن عمرو بن عاصببیشتر حدیث حفظ نکرده است، چون عبدالله می‌نوشت و ابوهریره نمی‌نوشت، چنان‌که امام ابوبکر بن خزیمه می‌گوید: او در میان صحابه از کسانی است که از دیگران بیشتر از پیامبر روایت کرده است [٩۱].

زیاد روایت ‌نکردن کسانی از صحابه که مدت زمانی طولانی با پیامبر همراه بوده‌اند امری نسبی است، و یکی از علل آن این است که بعضی از این بزرگان زود وفات یافته‌اند، چنان‌که بعضی در دوران حیات پیامبر از جهان دیده فرو بسته‌اند، و بعضی اندکی بعد از رحلت پیامبر درگذشتند، و بعضی به خاطر آن کم روایت کرده‌اند که تا وقتی از آن‌ها سوالی نمی‌شد حدیثی روایت نمی‌کردند، و خلفای راشدین و ابی بن کعب و ابن مسعود و ابوسعید خدری و غیره ش از همین دسته بودند.

۲- کوتاه‌ بودن دوران همراهی ابوهریره با پیامبر کوتاهی نسبی است، یعنی مدت زمان صحبت و همراهی ابوهریرهس نسبت به مدت زمان همراهی کسانی که زمان طولانی با پیامبر ج بوده‌اند مانند عشرة مبشره و دیگر سابقین اولین صحابه، کوتاه است، و گرنه در واقع آن طور که فکر می‌شود زمان کوتاهی نیست، چون بیش از چهار سال بوده است. و این مدت برای جمع و روایت تعداد حدیثی که او روایت کرده کافی است، به خصوص که او در این مدت کاملاً و همیشه در سفر و حضر همراه پیامبر ج بود و هرجا که پیامبر ج می‌رفت او می‌رفت، و از همه چیز دست کشیده و فقط به علم و تحصیل مشغول بود، و تجارت و کشاورزی و مسئولیت خانوادگی و غیره‌ای نداشت که او را به خود مشغول کند، و بسیاری از صحابه چنین موقعیتی نداشتند که اینگونه به صورت مداوم همراه پیامبر باشند چون صحابه به امور ضروری زندگی خود مشغول بودند، از براء بن عازبس روایت است که گفت: اینطور نبود که همه ما حدیث پیامبر را بشنویم ما زمین و کار داشتیم، اما مردم آن وقت مثل امروز دروغ نمی‌گفتند و کسی که حضور داشت برای کسی که آنجا نبود حدیث را بیان می‌کرد [٩۲].

و روایت شده که مردی نزد طلحه بن عبیدالله س آمد و گفت: ای ابا محمد! سوگند به خدا که نمی‌دانیم این یمنی از سخنان و احوال پیامبر ج آگاه‌تر است یا شما؟ به دروغ سخنانی را به پیامبر نسبت می‌دهد که نگفته است (منظورش ابوهریره بود) طلحه گفت: سوگند به خدا در این شکی نیست که او چیزهایی از پیامبر شنیده که ما نشنیده‌ایم و چیزهایی می‌داند که نمی‌دانیم، ما قومی ثروتمند بودیم و دارای خانه و خانواده بودیم و ما فقط صبح و شام نزد پیامبر می‌آمدیم و برمی‌گشتیم اما ابوهریرهس فقیر بود و چیزی نداشت، و زن و فرزند نداشت، بنابراین دستش در دست پیامبر بود و هرجا که پیامبر می‌‌رفت او همراهش بود، از این رو تردیدی نداریم که او چیزهای یاد گرفته که ما یاد نگرفته‌ایم و چیزهایی شنیده که ما نشنیده‌‌ایم، و هیچکسی از ما او را متهم نکرده که به پیامبر ج دروغ نسبت می‌دهد [٩۳].

همچنین بزرگان صحابهشبه امور دعوت و انجام کارهای مهمی که پیامبر ج آنان را برای انجام آن موظف می‌کرد مانند رفتن به جنگ و تبلیغ علم و رساندن نامه‌ها به پادشاهان و امرای مجاور جزیر عربی، مشغول بودند، و این کارها نیاز به سفر چند روز و چند ماه داشت که آنان دیگر در دوران مأموریت در مجلس پیامبر حضور نداشتند.

و اضافه بر این بعضی از صحابه در مدینه سکونت نداشتند که هروقت که می‌خواهند به دیدار پیامبر بروند، یا در وقتی که شرایط اجازه دیدار می‌دهد ایشان را زیارت کنند.

به علت این اسباب و غیره همراهی مداوم برای بسیاری از کسانی که مدت صحبت آن‌ها با پیامبر مدتی طولانی بوده به صورتی که برای ابوهریرهس میسر بوده برای آنان میسر نشده است، چنان‌که ابن عمرببه ابوهریره گفت: ای اباهریره تو از همه ما بیشتر با پیامبر ج همراه بودی و بیشتر حدیث او را حفظ نموده‌ای.

۳- علاقه‌مندی ابوهریره به علم و تحصیل و دعای پیامبر برای او به حفظ ابوهریرهس به علم اهتمام می‌ورزید و به یادگرفتن علاقه فراوان داشت؛ و پیامبر ج به این خصوصیت ابوهریرهس گواهی داده است، چنان‌که بخاری از سعید مقبری از ابوهریره روایت می‌کند که گفت: گفتم: ای پیامبر خدا، چه کسی بیشتر از شفاعت شما بهره‌مند می‌شود؟ فرمود: «گمان نمی‌کردم کسی قبل از تو این سخن را از من بپرسد، چون علاقه‌مندی تو را به فراگیری حدیث می‌بینم» [٩۴].

و همین شهادت بر علاقه‌مندی ابوهریرهس به علم و تحصیل کافی است، و بنابراین می‌بینیم که پیامبر ج ابوهریره را به فراگیری علم تشویق می‌کرد، همانطور که دیگر کسانی از صحابه را که احساس می‌کرد استعداد و علاقه دارند، تشویق می‌نمود، از آن جمله انس بن مالک و ابن عباسشو غیره.

و پیامبر ج برای ابوهریره دعا کرد که حافظه‌اش قوی باشد و فراموش نکند، چنان‌که وقتی ابوهریره این دعا را کرد، پیامبر ج آمین گفت.

زید بن ثابتس می‌گوید: من و ابوهریره و فلانی روزی در مسجد نشسته بودیم و به ذکر و دعا مشغول بودیم، ناگهان پیامبر آمد و در میان ما نشست، ما سکوت کردیم او گفت: برگردید به آنچه در آن بودید، زید می‌گوید: من و همراهم قبل از ابوهریره دعا کردیم و پیامبر بر دعای ما آمین می‌گفت، سپس ابوهریره دعا کرد و گفت: خدایا، از تو چیزی می‌خواهم که دو دوستم خواستند، و از تو علم و دانشی می‌خواهم که فراموش نشود، پیامبر گفت: آمین، ما گفتیم: ای رسول خدا، ما هم علمی می‌خواهیم که فراموش نشود، فرمود: دَوسی از شما پیشی گرفت» [٩۵].

و پیامبر ج اینگونه علم و هدایت را به کسانی از صحابه که از دیگران آمادگی و استعداد بیشتری داشتند یاد می‌داد.

۴- ابوهریره از پیامبر ج می‌پرسید. چنان‌که گفته‌اند پرسش کلید دانش هستند، پس ابوهریره زیاد سوال می‌کرد و جرأت سوال داشت، و جایی که نیاز به سوال بود می‌پرسید تا بهتر بداند، و اولین مرجعی که ابوهریره سوالاتش را مطرح می‌کرد پیامبر بود، چنان‌که در مورد شفاعت پرسید و گفت: ای رسول خدا! چه کسی روز قیامت از شفاعت شما بهره‌مند می‌شود؟ پیامبر ج فرمودند:« فکر می‌کردم که هیچکسی قبل از تو این سوال را از من نپرسد چون علاقه‌مندی شما به یادگیری حدیث را می‌بینم. کسی که روز قیامت از شفاعت من بهره‌مند می‌شود کسی است که خالصانه از دلش بگوید: لا إله إلا الله» [٩۶].

و از ابی بن کعبس روایت است که گفت: ابوهریره جرات می‌کرد و پیامبر را از چیزهایی می‌پرسید که ما ایشان را از آن نمی‌پرسیدیم. و از حذیفهس روایت است که گفت: مردی به ابن عمر گفت: ابوهریره زیاد حدیث از پیامبر روایت می‌کند، ابن عمر گفت: تو را به خدا پناه می‌دهم که در آنچه او ارائه می‌کند شک کنی، او جرأت کرد و ما ترسیدیم [٩٧].

۵- روایت ابوهریره از بسیاری از صحابهش

ابوهریرهس از بسیاری از صحابه مانند ابوبکر و عمر و فضل بن عباس و ابی بن کعب و اسامه بن زید و عائشه و سهل بن سعد الساعدی و نضره بن ابی نضرهشو غیره روایت کرده است. به اضافه آنچه مستقیم از پیامبر روایت می‌کند، و گاهی از کسی روایت می‌کند که تعداد روایاتش از او کمتر است، چنان‌که از سهل سعد الساعدیس روایت می‌کند که گفت: پیامبر ج فرمود: هیچکس بر برادرش شمشیر نکشد، چون شاید شیطان دستش را به خطا ببرد و در نتیجه خود را مستحق دوزخ قرار دهد». ابوهریره می‌گوید: این حدیث را از سهل بن سعد ساعدی شنیدم که او از پیامبر روایت می‌کرد [٩۸].

احادیثی که ابوهریره از صحابه روایت کرده بر تعداد روایت‌هایی که از پیامبر مستقیم روایت نموده افزوده است، و کسانی که اعتراض می‌کنند که ابوهریره زیاد حدیث روایت کرده یا این نکته را نمی‌دانند و یا خود را به نادانی می‌زنند.

۶- طولانی‌شدن دوران حیات ابوهریرهس و نیاز مردم به علم او و کثرت روایت از او

ابوهریره از اندک اصحابی بود که عمرشان تا بعد از سال پنجاه هجری به طول انجامید، و مردم به علم و دانش آنان نیاز پیدا کردند، و از آنجا که ابوهریرهس بیشتر از دیگر حدیث حفظ کرده بود و آمادگی تعلیم آن را داشت سزاوار بود که طلاب علم و دوستداران معرفت و حامیان دین از صحابه و تابعین به او روی بیاورند، چنان‌که حدود بیست و هشت تن از بزرگان و جوانان صحابه مانند زید بن ثابت، ابی ایوب انصاری، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عباس، عبدالله بن زبیر و ابی بن کعب و جابر بن عبدالله و انس بن مالک و عائشهشو غیره از او روایت کرده‌اند، و همچنین صدها تن از تابعین در خدمت او زانو تلمّذ زده و از او حدیث روایت کرده‌اند.

و حاکم می‌گوید: تعداد بیست و هشت نفر از صحابه از ابوهریرهس روایت کرده‌اند و در تابعین بزرگ‌تر و مشهورتر و عالم‌تر از شاگردان ابوهریره کسی نیست که اگر در اینجا اسم آن‌ها ذکر شود بحث طولانی می‌شود [٩٩].

و تا جایی که من می‌دانم کسی دیگر از صحابه این تعداد شاگرد که علم و روایت او را نقل کنند نداشته است، از این رو شمار چنان عدد زیادی بسیاری درماندگاری و نقل و تداول روایات ابوهریره کمک کرده است.

٧- تعدد طرق روایات ابوهریرهس

از آنجا که احادیث از طرق مختلف از ابوهریرهس روایت شده‌اند این امر باعث شده تا روایت‌های بیشتری به او نسبت داده شود، و هرکس روایات ابوهریره را در کتاب مسند امام احمد بن حنبل نگاه کند تعدادشان ۳۸۴۸ روایت است، اما یک سوّم این رقم تکراری است مثلاً در جایی راوی اضافه شده یا عبارت در بیان سند فرق کرده یا کلمه به متن اضافه شده و این باعث شده تا روایت تکرار شود و یک روایت چند روایت به شمار آید، و شماره‌گذاران نیز چنین کرده‌اند، اما آن‌ها به خاطر اسباب فنی معذورند.

۸- مشارکت بسیاری از صحابه در آنچه او روایت کرده است

هرکسی کتاب‌های معتمد حدیث را که بین مسلمین متداول است نگاه کند و در آن روایات ابوهریره را مورد بررسی قرار دهد، خواهد دید که یک صحابی یا بیشتر در روایت با او مشارکت داشته‌اند، به خصوص روایاتی که محل اعتراض هواپرستان و اهل بدعت و کسانی است که نمی‌دانند بر چه اساسی احادیث صحیح و بر چه اساس نادرست به شمار می‌آیند.

٩- کثرت تعداد راویان از او

روایت‌کردن تعداد زیادی از صحابه و ثقات تابعین از او که تعدادشان به هشتصد راوی می‌رسد و اعتماد علما و فقها و مجتهدین بعد از آن‌ها به این روایت‌ها در کنار روایت‌های دیگر صحابه، بهترین گواه و دلیل برای عدالت و صداقت و امانتداری ابوهریره در نقل روایت از پیامبر ج است. و با توجه به آنچه گذشت برای آنانی که عقل‌شان روشن و دلشان پاک است روشن می‌شود که کثرت نسبی برای روایات مسند صحیح او کثرتی طبیعی است که عواملی که برشمردیم و دیگر عواملی با توجه به زندگی و شخصیت ابوهریرهس و همراهی‌اش با پیامبر ج سبب این کثرت طبیعی گردیده است.

و به وضوح روشن شد که این اعتراض که ابوهریره زیاد حدیث روایت کرده اعتراض پوچی است، و خاستگاه آن اگر جهالت محض نباشد، هواپرستی، یا جهالت و هواپرستی هردو منشأ چنین اعتراضاتی است.

[٩۱] مستدرک حاکم: ۳ / ۱۱۲. [٩۲] الکفایة خطیب: ۵۴۸ و مفتاح الجنة سیوطی: ۲۲. [٩۳] مستدرک حاکم: ۳ / ۵۱۱-۵۱۲. [٩۴] مسند احمد: ۱٧ / ۳۵ – ۳۶ و بخاری: ۱ / ۱٩۳. [٩۵] مستدرک حاکم: ۳ / ۵۰۸. [٩۶] مسند احمد: ۱٧ / ۳۵ – ۳۶ و فتح الباری: ۱ / ۱٩۳. [٩٧] مستدرک حاکم: ۳ / ۵۱۲ – ۵۱۳. [٩۸] مستدرک حاکم: ۳ / ۵۱۲ – ۵۱۳. [٩٩] مستدرک حاکم: ۳ / ۵۱۳.