ابوهریره همراه و دوستدار پیامبر

فهرست کتاب

گفته‌ها و نکته‌های ابوهریرهس

گفته‌ها و نکته‌های ابوهریرهس

گفته‌ها و نکته‌هایی مملو از موعظه و مفاهیمی که نشانگر قوت ایمان ابوهریرهس به خدا و روز قیامت بوده از ایشان نقل شده است، این گفته‌ها به گستردگی درک و فهم دراز تعالیم اسلام و ابعاد آن و شناخت دنیا و بی‌علاقه‌بودنش به دنیا اشاره دارد، بخشی از این گفته‌ها را ذکر می‌کنیم تا عمق مفاهیم آن را مورد بررسی قرار دهیم:

از آن جمله گفته‌ی ابوهریره به ابی سلمه بن عبدالرحمن که وقتی ابوهریره برای بهبودی‌اش دعا کرد گفت: ای ابا سلمه اگر می‌توانی بمیری بمیر، سوگند به کسی که جان ابوهریره در دست اوست که به زودی زمانی بر علما خواهد آمد که هریک از آنان مرگ را از طلای سرخ بیشتر دوست خواهد داشت، و یا به زودی زمانی خواهد آمد که مرد بر کنار قبر مسلمانی می‌آید و می‌گوید: دوست دارم که من صاحب این قبر بودم [۴۱].

و ابو‌المتوکل روایت می‌کند که ابوهریره کنیزی داشت که آنان را ناراحت کرده بود، روزی ابوهریره برای او شلاق بلند کرد و گفت: اگر قصاص نمی‌بود تو را با این شلاق می‌زدم، ولی تو را به کسی می‌فروشم که قیمت تو را به من کاملاً خواهد داد، برو برای خدا آزاد هستی [۴۲].

و گفت: همانا این زباله‌دان مایه هلاکت شما در دنیا و آخرت است، یعنی اموال و شهوات.

و معمر از او روایت می‌کند که هرگاه جنازه‌ای را از کنار او می‌بردند می‌گفت: شام بروید ما صبح به دنبالتان خواهیم آمد، صبح بروید ما شام به دنبالتان خواهیم آمد، موعظه‌ای بلیغ و غفلتی زودگذر، اولی می‌رود و دومی باقی می‌ماند در حالی که عقل ندارد [۴۳].

یکی از مردم مدینه خانه‌ای ساخت و از ابوهریره پرسید که روی درب خانه‌ام چه بنویسم؟ گفت: «بنویس: برای ویرانی بساز، برای یتیم‌شدن بچه بیاور، و برای وارث مال جمع کن» [۴۴].

و گفت: «هیچ دردی نزد من دوست‌داشتنی‌تر از تب نیست، چون تب بر هر مفصلی سهمیه دردش را می‌دهد، و خداوند به هر مفصلی سهمیه‌اش را از پاداش می‌دهد» [۴۵].

و در بیماری‌اش گفت بار خدایا دیدار تو را دوست دارم؛ پس دیدارم را دوست بدار [۴۶].

و به دخترش گفت: طلا نپوش می‌ترسم به آتش گرفتار نشوی.

ابوهریرهس دخترش را از روی پرهیزگاری از پوشیدن طلا نهی کرد، چون ممکن است پوشیدن طلا به اسراف و ناز و نعمت بیانجامد که گاهی انسان را در انجام عبادت سست می‌گرداند و گرنه پوشیدن طلا برای زنان شرعاً جایز است، هم از دیدگاه ابوهریره و هم از دیدگاه دیگر صحابه و تابعین و علمای امت جایز است مگر آن که برای تکبر و فخرفروشی باشد که در این صورت مانند کسی است که از روی تکبر لباس خود را پائین می‌کند [۴٧].

[۴۱] الطبقات ابن سعد: ۴ / ۳۳٧. [۴۲] ابونعیم الحلیة: ۲ / ۳۸۴ و صفة الصفوة ابن جوزی: ۱ / ۶٩۲. [۴۳] البدایة: ۸ / ۱۱۴ – ۱۱۵. [۴۴] ابونعیم الحلیة: ۲ / ۳۸۵. [۴۵] ابن جوزی صفة الصفوة: ۱ / ۶٩۲. [۴۶] سیر أعلام النبلاء: ۲ / ۶۲۵ و البدایة والنهایة: ۸ / ۱۱۸. [۴٧] سیر أعلام النبلاء: ۲ / ۶۲٩.