ج) تحليل نهائی
خوانندهی عزیز! خواهر و برادر مسلمان، هموطن، پدر و مادرم خطاب به همگی شماها این سؤال را مطرح میکنم و از شما میپرسم:
چه عاملی و یا چه شخصیتی و چه هدفی بوده که توانسته اینگونه شخصی مانند مرا که زمانی حجت الاسلام بودم، زمانی یکی از بهترین روضهخوانها بودم که در گریاندن و سرگرم کردن مردم بسیار موفق و نامدار بودم و... و خلاصه شخصی مثل من که یک شیعه سرسخت بودم، چه چیزی سبب شد که با چرخش ۱۸۰ درجهای تغییر مذهب و عقیده دهم و با پشت کردن به مذهب شیعه، این بار آگاهانه مذهب اهل سنت را برگزینم؟
کدام فیلسوف، مفسر و تحلیلگر و کارشناس مسائل اعتقادی و یا غیر اعتقادی است که بداند چه عامل و انگیزهای باعث میشود تا یک جوان تحصیل کرده دانشگاهی که به فاصله یک قدمی پزشک شدن قرار گرفته و از لحاظ زندگی خانوادگی نه تنها احساس هیچگونه کمبودی نداشته، بلکه در سطح بسیار مرفه و ممتاز نیز به سر میبرده با داشتن پدر و مادری تحصیل کرده، روشنفکر، دکتر و استاد دانشگاه، خلاصه با داشتن یک خانوادهی آگاه و یک زندگی مرفه، به تمامی اینها پشت کرده و راه سادهزیستن و آوارگی را به خاطر آرمان و عقیده جدیدش پیش بگیرد؟
چه چیزی سبب شده که این جوان به این زندگی حقیرانه و ساده اما با این اعتقاد و باور جدید، افتخار نماید و نه تنها برای زندگی گذشته و رفاه ظاهری خم به ابرو نمیآورد بلکه از آن گذشتهی ننگ و تاریک استغفار میکند؟
خوانندگان گرامی! شاید پاسخ دادن به این پرششها برای فلاسفه، مفسران، اندیشمندان، تحلیلگران، صاحب نظران مسائل اعتقادی و یا غیر اعتقادی که میخواهند از زاویه منطق و استدلال و یا به طریق علمی و تحقیقی پاسخگویی نمایند، شاید مشکل به نظر برسد، اما من طلبه و حجت الاسلام سابق شیعی حوزهی علمیه قم و دانشجوی سابق دانشگاه شهید بهشتی تهران، سنی آواره و بینام و نشان فعلی، خیلی ساده و راحت به این ترتیب پاسخ میدهم:
اول اینکه چنین شخصی دیوانه است! که این نظر والدین، دوستان و اطرافیان شیعی به ویژه اساتید و علمای حوزه علمیه قم (مرکز مدیریت) میباشد آنها اعتقاد دارند که دیوانهام، اما اشکال اینجاست که آقایان در ارائه استدلال بحث دیوانگی و اینکه چرا و چگونه دیوانه شدهام و یا عامل دیوانگیام چیست و کیست تصور میکنم بلاجواب ماندهاند.
ضمن اینکه در بحث و باب دیوانگی شخصا با آقایان اتفاق نظر دارم و یا به عبارتی، اعتراف به دیوانگی مینمایم، مزیدا مجموعه استدلال و منطق خود را در بخش عامل دیوانگی چیست و کیست و چگونه دیوانه شدهام این طور مطرح و تصریح مینمایم.
عامل، نیرو و قدرتی که توانست واقعیتها و عدم واقعیتها، صداقتها، و دروغها، مثبتها و منفیها، شعار دادنها اما عمل نکردنها، ابراز محبت کردن، اما عمل نکردن و اقتدا نکردنها، به ظاهر گریاندن دیگران، اما درد گریه در دل نداشتنها، ابراز محبتهای کاذب مصلحتی و مقطعیها، بازی گرفتن دین و عقیده در هرکجا که لازم باشد، معامله دین و عقیده با مصلحتهای دنیوی، دشمن شمردن محبان و مقتدیان واقعی الگوهای دینی بنا به مصلحتها، ریاست طلبیها، جاه طلبیها، افراط و تفریطها، تشکیک و تردیدها، فرو ریختن دیوارهای بلند جهالت، پرده برداشتن از تاریکیها، آشکار شدن تفاوتها و فاصلهها، و در نهایت عیان ساختن واقعیتها را در قلب و روح من مشخص نماید. پس اوست عامل دیوانگی و یا مشخصا عامل قدرت و نیرویی که دیوانهام کرد، جز ذات لایزال خداوندی که کل جهان هستی در قبضه و حاکمیت مطلق اوست، چیز دیگری نبوده و نیست. لذا از این زاویه و دیدگاه اعتقادی است که خود را دیوانه نمیدانم و تمام هستی خود را صرف رضای او و معاوضه و معامله با رضای او کردهام، و یا به عبارتی همه چیز خود را در گرو رضای آن عامل دیوانگی میدانم، و از آنچه که به اصطلاح از دست دادهام نه تنها احساس ندامت و پشیمانی نمیکنم بلکه اگر شایسته و مصداق مقوله معروف «به درویشی قناعت کن که سلطانی خطر دارد» بوده باشم، به چنین درویشی که رضای عامل دیوانگی را به دنبال داشته باشد، مفتخر و بسیار شاکر خواهم بود که خداوند سبحان من را به این درویشی متصل کرد.
از پیشگاه خداوند سبحان، دو تقاضا را دارم:
الف) از خداوند سبحان میخواهم که روح سه برادر شهیدم: شهید محمد رضا موسایی، شهید علی رضا محمدی، و شهید ارسطو رادمهر را قرین رحمت خویش گرداند.
ب) کسانی را که هنوز در دنیای تاریکی جهالت، خرافات، موهومات، افراط، تفریط، تشکیک و تردید غوطهور هستند به ویژه والدینم را به شاهراه واقعیتهای دینی و عقیدتی هدایت فرماید.
چنانچه چند صباح دیگری عمر باقی ماند، نه تنها صبر و ثبات و استقامت عطا فرماید، بلکه زمانی که این دیوانه را مسافر دیار ابدی خواهد ساخت، غفران و رحمت خویش را بدرقه راهش گرداند. إن شاء الله.
در اینجا جا دارد که از زحمات بیدریغ ابوعبدالله تشکر نمایم.
مرتضی رادمهر
حجت الاسلام سابق حوزه علمیه قم
دانشجوی سابق دانشگاه شهید بهشتی تهران
آواره و گمنام امروز
۱٩/۳/۱۳۸۰ - ۲٧ ربیع الاول ۱۴۲۳ هـ . ش