پنجاه دلیل در رد مسیحیت

فهرست کتاب

دین حقیقی عیسی÷اسلام بود

دین حقیقی عیسی÷اسلام بود

در مورد دین عیسى÷باید گفت که: اسلام دین عیسى÷ و حواریون (پیروانش) بود: ﴿وَإِذۡ أَوۡحَيۡتُ إِلَى ٱلۡحَوَارِيِّ‍ۧنَ أَنۡ ءَامِنُواْ بِي وَبِرَسُولِي قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَٱشۡهَدۡ بِأَنَّنَا مُسۡلِمُونَ١١١[المائدة: ۱۱۱].

«و زمانی به حواریون وحی فرستادم که به من و پیامبرم أیمان بیاورید، آنان گفتند: ایمان آوردیم و شاهد باش که ما مسلمان هستیم».

به شهادت قرآن عظیم الشان پیروان حقیقی عیسى÷مومنان یکتا پرست بوده، همه مسلمان بودند: ﴿قَالَ ٱلۡحَوَارِيُّونَ نَحۡنُ أَنصَارُ ٱللَّهِ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَٱشۡهَدۡ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ٥٢[آل عمران: ۵۲]. «حواریون گفتند: ما انصارخدا هستیم، به الله ایمان آوردیم و گواه باش که ما مسلمانان هستیم».

عیسى÷برای تصحیح مفاهیم و معتقداتی که مورد دستبرد یهودیان قرار گرفته بود، ظهور نمود، او مردم را به توحید دعوت نموده وبرای این‌که یهودیان، بسیاری از احکام الهی را فراموش نموده و در مقابل خدای عزوجل بی ادبی می‌نمودند و اموری را به اللهأ نسبت می‌دادند که شایسته‌ی اللهأ نیست، مسایل اخلاقی را فراموش نموده و دین را وسیله‌ی خون‌ریزی و قتل گردانیده بودند، عیسى÷ می‌خواست تا منتهى درجه‌ی اخلاق را برای مردم بیاموزد و بنی اسرائیل را که از راه حق منحرف شده بودند دوباره به صراط المستقیم راهنمایی نماید ولی روح تعصب و خودخواهی یهودیان، آنان را نگذاشت که تمایل به حق نمایند، آنان دسایس مختلفی را برای نابودی عیسی÷استعمال نمودند و خواستند ایشان را به صلیب آویزند ولی الله متعالأپیامبرش را از دسیسه‌ی آنان نجات داد، الله متعالأپیامبرش از دست یهودان نجات داد و او را به نزد خود برداشت؛ الله متعالأدر این مورد می‌فرماید: ﴿وَقَوۡلِهِمۡ إِنَّا قَتَلۡنَا ٱلۡمَسِيحَ عِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ رَسُولَ ٱللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰكِن شُبِّهَ لَهُمۡۚ وَإِنَّ ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكّٖ مِّنۡهُۚ مَا لَهُم بِهِۦ مِنۡ عِلۡمٍ إِلَّا ٱتِّبَاعَ ٱلظَّنِّۚ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينَۢا١٥٧[النساء: ۱۵۷]. «سخن ایشان که ما مسیح عیسى پسر مریم را کشته‌ایم، آنان به یقین او را نکشته‌اند و صلیب هم ننموده‌اند مگر این یک شبهه برای‌شان بوده، کسانی که در این مورد اختلاف نموده‌اند درشک هستند، در مورد آن علم ندارند، آنان فقط گمان‌های خویش را متابعت می‌کنند، (حقیقت این است که) او را حقیقتا نکشته‌اند».

That they said (in boast), "We killed Christ Jesus the son of Mary, the Messenger of Allah"; but they killed him not, nor crucified him, but so it was made to appear to them, and those who differ therein are full of doubts, with no (certain) knowledge, but only conjecture to follow, for of a surety they killed him not.

خدای عزوجل ذات رحمن و رحیم است وبرای هدایت بشریت فقط یک دین را فرستاده است، آن هم دین اسلام است که دین توحید است، دینی که خدای یگانه را برای مردم معرفی می‌کند و با شناخت خالق یگانه‌ی مردم، همه یکسان شده تمامی فرق‌های رنگ، پوست، نژاد، زبان وغیره از بین رفته همه می‌توانند در سایه‌ی توحید زندگی کنند.

و با داشتن عقیده‌ی توحید همه با هم یکپارچه شوند به این علت گفته شده است که (کلمۀ توحید برای توحید کلمه است) یعنی با خواندن کلمه‌ی توحید، در میان بشریت وحدت و یکپارچگی می‌یاید.

پیروان حقیقی عیسی÷انسان‌های یکتاپرستی بودند که سال‌ها به چنین عقیده‌ای بودند و باور داشتند که عیسی÷فرستاده‌ی خداست ولی با گذشت زمان شخصی یهودی متعصب بنام پولس (شاوول طرطوسی) ظهور نمود که توانست با نیرنگ‌های خویش بر ضد پیروان حقیقی عیسی÷برخیزد، آنان را سرکوب نماید و دین جدیدی را بنام مسیحیت تاسیس نماید که در مورد شخصیت و برنامه‌های پولس در بحث‌های آینده مفصلا تحقیقاتی خواهم داشت.

اکنون انسان می‌تواند بداند که اساس اختلاف در میان ادیان دو علت است:

- علت اولی: آوردن ادیان دست ساخته‌ی بشر بنام دین؛ همانند بسیاری از ادیانی که آن را انسان‌ها اختراع نموده‌اند و به نام دین بین مردم نشر نموده، آن را به خالق این جهان نسبت می‌دهند؛ مثل هندوییزم، زردشتی وغیره.

- علت دوم: تغییر دین اسلام و عقیده‌ی توحید تمامی پیامبران به نام دیگر و عقیده‌ی دیگر چنانچه نصرانی‌ها، عقیده‌ی عیسی÷را که عقیده‌ی توحید بود، تغییر دادند و نام دینش را مسیحیت گذاشتند.