پولس شهادتنامه معافیت ازگناهان توزیع مینماید
شنیده بودم که در زمان قدیم شخص جاهلی خود را رهنمای دیگران ساخته بود و به این فکر که ترک دنیا نموده، مصروف عبادت بود، روزی شیطان به نزد وی آمده، خود را به چهرهای زیبا آراست، آن شخص زمانی دید که در نیمه شب کسی بالای سرش ایستاده و دروازهها همه بستهاند، فکر کرد که او خدا را دیده است، شیطان برایش گفت: چه مشکل داری؟ آن شخص نادان گفت: عبادتها بر من سنگینی میکند. شیطان برایش گفت: من تو را از تمامی عبادتها معاف نمودم و تمامی گناههای تو معاف میباشد، صبح زمانی دوستانش آمدند دیدند که آن شخص زاهد، خوابیده و نماز نمیخواند، برایش گفتند: امروز چرا عبادت نمیکنید؟ گفت: دیشب خدا را دیدم و او مرا از تمامی گناهان وعبادتها معاف کرد. پیروانش گفتند: که ما در تمامی عمر از تو پیروی میکردیم و اکنون که زمان معافیت و بخشش آمد، ما را فراموش کردی و تنها همهی امتیازات را گرفتی؟ آن شخص گفت: من امشب بازهم کوشش میکنم با وی ملاقات کنم و شما را هم از این امور معاف سازم. شبانگاه آن شخص بازهم به بعضی عبادات مشغول شد، شیطان باز به نزدش آمده و گفت: من تو را از تمامی عبادتها معاف نمودم، باز چرا خود را مصروف ساختی؟ آن شخص جاهل گفت: من پیروانی نیز دارم که سرسختانه مرا متابعت میکنند و با وجود اینکه من هیچ علمی ندارم، آنان از من پیروی میکنند و اگر شما لطف کنید، آنان را نیز همکاری کنید. شیطان گفت: برایشان بگو که من شما را از تمامی عبادتها معاف نمودم و گناهان شما همه معاف است، شما میتوانید آزادانه هرکاری را انجام دهید. فردای آن روز آن شخص جاهل به تمامی پیروان خود موضوع را حکایت نمود و آنان همهی عبادتها را ترک نموده و به گناهان مصروف شدند. این شخص جاهل نمیدانست که موسی÷ با اینکه پیامبرخدا بود و تقاضا نمود که خدا را ببیند، الله أ برایش گفت: ﴿لَن تَرَىٰنِي﴾«هرگز مرا نمیتوانی ببینی». پس او چطور میتواند خدا را ببیند، همچنان این شخص جاهل نمیدانست که آن شخص، ملایکه هم نمیباشد؛ زیرا ملایکه با انبیاء صحبت میکنند و هیچ کسی صلاحیت بخشش گناهان ومعافیت ازعبادتها را بجز اللهأ ندارد و خدای متعال، بندگان خویش را به عبادتها امر نموده است و بهترین مخلوقات، رسول الله جهم از عبادتها معاف نبود و احادیثی داریم که حتی در شرایط بسیار دشوار بر شانههای بعضی از یارانش تکیه نموده، غرض ادای نماز به جماعت میرفت. بناء منع مردم از عبادتها و تشویق آنان به گناهها، وظیفهی شیطانهای انسی و یا جنی میباشد. پولس یهودی نیز خواست، تا بندههای خدا را از عبادت دور داشته و آنان را به گمراهی سوق دهد. او پیروان خود را از عمل به تعالیم دین، عبادات و دیگر مناسکی را که انسان متدین باید مراعات نماید، بری الذمة قرار میدهد. او خطاب به پیروان خویش در رسالهی پولس به افسیسان در باب دوم شماره پانزدهم میگوید: «دیگر عمل به شریعت و دستورهای آسمانی برای ما لزومی ندارد.» و بدین وسیله مردم را به تمامی فحشاء و منکرات دعوت مینمود.