پنجاه دلیل در رد مسیحیت

فهرست کتاب

مقدمه

مقدمه

الحمدلله الذي انزل القرآن وحفظه الى يوم الدين ، والصلاة والسلام على رسوله القائل قولوا لا إله إلا الله تفلحوا ، وعلى آله واصحابه الذي رفعوا لواء التوحيد اما بعد:

عصر امروزی که ما در آن زندگی می‌کنیم، عصری است که هیچ‌کسی نمی‌تواند بدون دیگران زندگی کند، به هر شکلی که باشد، وسایل مختلف اطلاعات جمعی، موسسات خارجی، ملاقات با اتباع ادیان مختلف، کنفرانس‌ها، مهاجرت‌ها، سفر‌های علمی و تفریحی، انسان را با شناخت دیگران مواجه می‌سازد و از این‌که دنیای امروزی مانند قریه‌ی کوچکی شده که تمامی اخبار یک کرانه‌ای زمین به کرانه‌های دیگرش بدون گذشت زمان به شکل مستقیم می‌رسد‌، همه‌ی حقیقت‌های قابل دید را انسان توسط رسانه‌های مختلف مشاهده نموده و به چشم وگوش خویش آن را احساس می‌کند.

موضوع ادیان مختلف که پیروان هر دینی خواه حق باشد یا باطل، خواه هدف عالی داشته باشد و یا هم اهداف استعماری، به شکلی از اشکال، می‌خواهد آن را بر دیگران پیشکش نماید و خود را در این راستا پیشگام قرار دهد، مسیحیان نیز در میان سایر مردمان در این عرصه تلاش می‌نمایند؛ آنان دین خود را جهانی دانسته و سایر مردم را به آن دعوت می‌کنند و در این راستا میلیون‌ها دلار را همه روزه صرف می‌کنند.

این‌که در کشور های غربی روز بروز خود مسیحیان به گمراهی رفته، میلیون ها جوان اصلا به دین خودشان هیچ عقیده و علاقه‌ای ندارند و یا هم غرق در فساد‌های اخلاقی هستند و این دعوت‌گران مسیحیت درمقابل آنان خاموش هستند برای انسان در راستی بودن دعوت آنان شک ایجاد می‌کند که چرا؟؟؟

بهر صورت امروز در کشور ما افغانستان دروازه‌ها باز شده و هرکسی هر چیزی که می‌خواهد بکند، می‌کند و من اکنون به این عقیده رسیده‌ام که منظور دعوت‌گران مسیحیت فقط دور کردن مسلمانان از عقیده‌ی اصلی‌شان می‌باشد، تا انسان مرتدی که از اصل و نسب خویش دور شده، با بیگانه‌ها معامله کند و وسیله‌ی خوبی برای وطن فروشی و جاسوسی برای استعمار گردد.

دعوت‌گران مسیحیت خود حیران هستند و در بسا حالات به چشم سر می‌بینیم که دانشمندان وعلمای بزرگ غرب و حتی کشیشان مسیحیت خود به اسلام رو می‌آورند [۱].

به هر صورت خواه هدف مقدس باشد و یا نا مقدس... خواه کشیشان مسیحیت وغلامان‌شان بخواهند مردم ما را به عقیده‌ی باطل مسیحیت و کتاب تحریف شده‌ی بایبل دعوت کنند ویا این‌که آنان را از دین‌شان کشیده و به شکل تعلیق درآورند که نه مسلمان باشد و نه هم مسیحی... وهر هدفی دیگری هم باشد... اکنون دعوت مسیحیت آغاز شده و دعوت‌گران مسیحیت در هر کرانه‌ی وطن تلاش به این کار می‌کنند...

درین راستا وظیفه‌ی هر انسان با ایمان است که برای رساندن حق به دیگران سعی وتلاش ورزند و فرزندان کشور را از این بدبختی‌ها نجات دهد.

بر اساس حکم الهی که فرموده است: ﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَٰٓئِكَ كَانَ عَنۡهُ مَسۡ‍ُٔولٗا٣٦[الإسراء: ۳۶]. «درآنچه علم ندارید (بدون تحقیق وپژوهش) توقف نکنید؛ زیرا قلب‌ها، گوش‌ها، و چشمان شما (که وسیله تحقیق وفهم صحیح‌اند) همه (برای رسیدن به حقیقت) مسوولیت دارند».

بر ما مسلمانان لازم است که در این راستا تحقیق بیشتر نموده، حقیقت‌ها و چالش‌ها را بصورت کامل درک نموده و در برخورد با مشکلات به کارشناسان ومتخصصین دین‌شناسی رجوع نموده و طالب معلومات بیشتر گردیم، همچنان بر این متخصصین لازم است که این حقیقت‌ها را برای همه بفهمانند، تا باشد که هرانسانی در اختیار راه حق با درایت کامل سیر وحرکت نموده و آنانی که می‌خواهند با درک حقیقت‌ها در قطار حق‌پرستان قرار گیرند به آسانی بتوانند به مقصد ومطلوب خویش برسند.

این پژوهش‌ها ثمرات نیکی را در بردارد؛ زیرا مسلمانان می‌دانند که چه مشکلی در راه است و همچنان مسیحیان حق خواه با دانستن حقیقت‌ها درقطار مومنان حقیقی قرار می‌گیرند؛ زیرا ما کسانی را سراغ داریم که روزگاری در صف بزرگترین مسیحیان بودند ولی اکنون با رسیدن به حقایق، دین مقدس اسلام را با عقل، درک ودانش خویش از تن وجان، پذیرفته و نه تنها به دین حق گرایش خویش را اعلان نموده‌اند بلکه سبب هدایت صدها و بلکه هزاران مسیحی‌ای شده‌اند که از حق بی‌خبر بودند، آنان مانند سایر مردم عادی جامعه نبودند، بلکه اشخاصی بودند که در مسیحیت دارای مقام‌های عالی کلیسایی بودند وتخصص بسیار عالی به سوی دکترا داشته‌اند.

ولی به اساس گفته‌ی رسول الله ج: «خيارکم فی الجاهلية خيارکم فی الاسلام»آنان‌که درجاهلیت برتر بودند، در اسلام نیز برتر شدند؛ و اگر چه این حدیث شریف برای عصر قبل از اسلام است، ولی ما حقیقت آن را هم اکنون نیز درک می‌کنیم که بهترین اشخاص در مسیحیت روزی بهترین دعوت‌گران اسلام شده‌اند، که مثال‌های این شخصیت‌ها را می‌توان درچهره‌های آشوک کولن که دعوتگری است که بعد از مسلمان شدن، توانست به کمک ویاری ذات یکتای متعال یکصد و پنجاه هزار ۱۵۰۰۰۰ مسیحی را به دین مقدس اسلام هدایت نماید.

محترم یوسف استس دکتر علم لاهوت توانست بعد از اسلامش در شهر تگساس امریکا دعوت‌گری گردد و در یک صحبتش در مکسیکو ۴۰ نفر را یک‌باره مسلمان سازد و همچنان سامی فرناندس که بعدها نجیب رسول خود را نامیده است، بعد از خدمات عالی درکلیسا، به دین مقدس اسلام رو آورده و در فیلیپین به دعوت الهی مشغول می‌شود.

خانم بیتی باومن خود به دین مقدس اسلام مشرف شده وسپس کتابش را بنام «اینک خورشید ازغرب طلوع می‌کند» نوشته و برای دعوت اسلامی سعی و تلاش می‌ورزد.

این شخصیت‌های بارز مسیحیت، حقیقت‌ها را دانستند و من خواستم در این رساله‌ام، حقیقت‌های مسیحیت را خدمت دوستان عزیر تقدیم دارم، تا با درک حقیقت‌ها، هم خود عقیده‌ی وحدانیت را بخوبی بشناسند و هم در وقت ضرورت، کوشش نمایند که سبب هدایت دیگران گردند؛ زیرا رسول اللهجبه علیسفرموده است که: «هرگاه یک شخصی را اللهأتوسط تو هدایت نماید، برایت نسبت به بسیاری نعمت‌های دنیا بهتر است».

مسلمان، خیرخواه است، نمی‌خواهد که خودش یکتاپرست و دیگران را در گنداب شرک غرق یابد، نمی‌خواهد در مقابل بدی‌ها بی‌تفاوت باشد، نمی‌خواهد به جنت به تنهایی رود و دیگران مستحق دوزخ وآتش گردند‌، بلکه می‌خواهد‌، همه‌ی بشریت حقیقت توحید را درک نموده، همه موحد باشند و در روز قیامت همه یکسان به بارگاه پروردگار عالمیان ایستاده و از جنت الهی مستفید گردند. (وما ذلک علی الله بعزیز)

من با درک مسوولیت خویش به عنوان یک مسلمان

از الله متعالأ استدعا می‌نمایم که این رساله‌ام را سبب هدایت سایرین گردانده وآن را وسیله‌ی رضایت خویش در دنیا وآخرت بگرداند و بنده در صف خادمان توحید ویکتن از چپراسی‌های بارگاه الهی پذیـرا گردد. آمین یا رب العالمین.

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

عبدالظاهر داعی

[۱] شما می‌توانید درین زمینه کتاب (چرا ما مسلمان شدیم) گرد آورده شده توسط بنده را از کتابخانه مستقبل ویا کتابخانه سیرت مقابل بلاک‌های شادات ظفر بدست بیاورید.